چگونگی اداره یک بنگاه اجتماعی
نویسنده: جاناتان جکسون مترجم: مریم رضایی منبع: Washington Post تاسیس یک بنگاه اجتماعی تاثیرگذار کار سادهای نیست. شناخت ارزشهای کلیدی سازمان و نیز تطبیق آنها با اولویتهای رقابتی کسب سود، ارائه خدمات مفید و ارائه اثر سنجشپذیر، میتواند یک چالش باشد. به عنوان مثال، شعار شرکت ما «اثرگذاری، رضایت اعضا و سودآوری» است. به عنوان یک شرکت انتفاعی، به این شعار اغلب با تردید نگریسته میشود، اما نیروی محرکه ماموریت ما را - یعنی ارائه تکنولوژی قابل استفاده، اثرگذار و متن باز به جوامعی که در آنها خدمات کافی ارائه نمیشود - به طور کامل دربرمیگیرد.
نویسنده: جاناتان جکسون مترجم: مریم رضایی منبع: Washington Post تاسیس یک بنگاه اجتماعی تاثیرگذار کار سادهای نیست. شناخت ارزشهای کلیدی سازمان و نیز تطبیق آنها با اولویتهای رقابتی کسب سود، ارائه خدمات مفید و ارائه اثر سنجشپذیر، میتواند یک چالش باشد.
به عنوان مثال، شعار شرکت ما «اثرگذاری، رضایت اعضا و سودآوری» است. به عنوان یک شرکت انتفاعی، به این شعار اغلب با تردید نگریسته میشود، اما نیروی محرکه ماموریت ما را - یعنی ارائه تکنولوژی قابل استفاده، اثرگذار و متن باز به جوامعی که در آنها خدمات کافی ارائه نمیشود - به طور کامل دربرمیگیرد. با اینکه برای تضمین یک اثر اجتماعی پایا راهی معجزهآسا وجود ندارد، اما چند اصل راهنما وجود دارد که در سالهای اخیر به ما کمک کرده است:
۱) شناخت ارزشها
یکسری لغت بر روی کاغذ با یک عقیده راسخ که به تصمیمگیریهای ما کمک میکند، بسیار متفاوت است. شناخت ارزشها؛ یعنی وارد کردن آنها در تصمیمگیریهای روزانه، به طوری که کمک کند کسبوکارتان را پیش ببرید. بنابراین به عنوان یک کسبوکار، این موضوع ممکن است به این معنی باشد که ما وقتی بهشدت احساس میکنیم که راهکارمان با مشتری احتمالی تناسب خوبی ندارد، برای افزایش سودمان فرصتها را نادیده میگیریم؛ در حالی که این موضوع غیرمنطقی به نظر میرسد، اما دریافتهایم که این رویکرد برند ما را تقویت کرده و به شرکای ما اطمینان دوباره داده که وقتی با هم همکاری میکنیم، به راهکاری پرمعنا و عملی دست مییابیم. اتخاذ رویکرد مشابه میتواند برند شما را توسعه دهد و همزمان مشتریان شما را به سرمایهگذاری بازگرداند.
۲) پیرامون این ارزشها، یک تیم بسازید
یک تیم شاد میتواند محصول بهتری تولید کند. پرسنلی را استخدام کنید که متضمن شخصیت شرکت شما باشد و در عین حال به آنها آزادی عمل بدهید تا منافع منحصر به فرد خود را کشف کنند و باعث پیشرفت کسبوکار شما شوند. انجام این کار شرکت شما را تقویت میکند و تضمین میکند که ارزشهای شما به صورت روزانه شکل بگیرند.
البته، شرکتها باید برای بقای خود سودآوری هم داشته باشند؛ یعنی باید تضمین کنید که خود شرکت پایدار است، اما کسب سود و بشردوستی نباید به عنوان عواملی ناسازگار با هم تلقی شوند. برعکس، تجربه به ما نشان داده که تمرکز بر هدف نهایی و خدمات به جامعه هدف اثر بیشتری دارد، رضایت تیم کاری را افزایش میدهد و البته سودآوری هم دارد.
۳) محلی فکر کنید
بسیاری از شرکتها به این درک رسیدهاند که نمیتوانند یک مدل موفق را از یک منطقه به منطقهای دیگر پیوند بزنند. بخش خصوصی به این حقیقت پی برده که جوامعی که امکانات کافی ندارند، میتوانند بازار وسیعی ایجاد کنند که پتانسیل شگفتآوری هم برای مصرفکنندگان و هم برای تولیدکنندگان دارد. از سال ۲۰۰۲، تیم ما تکنولوژیهایی ایجاد کرده که در ارائه بهداشت باکیفیت، ردیابی لجستیک و خدمات کشاورزی به جوامع شهری و روستایی در بیش از ۳۰ کشور کمک کرده است. ما به سرعت دریافتیم که برای اجرای موفق به چشماندازی محلی نیاز داریم که این یعنی ما باید حضور بلندمدتی در آن منطقه داشته باشیم. ما تلاش میکنیم تا جایی که ممکن است از فرضیه «یک سایز مناسب برای همه» اجتناب کنیم. از آنجایی که کارمندان ما در کنار مشتریان، تجربیاتشان را در شرکت به اشتراک میگذارند، شاهد بودهایم که تقاضای محلی به عنوان نیروی محرک در پس نوآوری ایجاد میشود.
سعی کنید به بازار هدفتان بپیوندید. تیم شما در انجام این کار تخصص پیدا میکند و قادر است کارمندان تازهکار را نیز بشناسد و آموزش دهد. همچنین تاثیر شما بهینه میشود و کارمندانی که نتایج موفقی به دست آوردهاند، احساس شادمانی میکنند.
۴) بیرون کشیدن بازخورد
بدون خرید مصرفکننده نهایی، محصول شما نمیتواند به ظرفیت کامل برسد، بهخصوص در یک بازار چند تکه و محلی. وقتی شرکتی توسعه مییابد، بسیار حیاتی است که مدیران شرکت به یاد داشته باشند نه تنها لازم است که یک محصول پاسخگوی نیازهای محلی باشد، بلکه باید جاهطلبیها و تمایلات همه مصرفکنندگان را برطرف کند.
موردکاوی: در یک پروژه مراقبت از بیماران مبتلا به ایدز در آفریقای جنوبی، یکی از مدیران ما میخواست بر اساس مجموعه شاخصهای مشخصی دادههایی را جمعآوری کند. اما بعد از تست نمونه اولیه با ماموران بهداشت در این جامعه، مشخص شد که بسیاری از پرسشهای مطرح در آزمایش به طور مستقیم با معیارهای آنها مرتبط نبود. وقتی ماموران بهداشت سختیهای آزمایشهای خود را با او تقسیم کردند و در مورد روشهای کار خود به او توضیح دادند، احساس میکردند با این ابزار جدید به قدرت و اختیار بیشتری رسیدهاند و حتی میتوانستند نگرانیهای خود را با او در میان بگذارند. نتیجه نهایی ابزاری بود که نیازهای ذینفعان را برطرف میکرد و در عین حال به ماموران بهداشت با علم به اینکه اطلاعات ورودی مستقیم آنها در شکل دادن سیستم نقش دارد، اختیار میداد. اختیار دادن به مصرفکننده نهایی برای ایفای نقش فعال در طراحی و توسعه یک محصول یا خدمات، بسیار مفید و بنابراین تاثیرگذار است. دانستن این واقعیت باعث شده موفقیت، اعتبار و در نتیجه ثبات کلی کار ما تقویت شود.
ارسال نظر