مجموعه ۱۷ گانه «ایده تا اجرا»
ایده موفق چیست و چه ویژگیهایی دارد؟
چیا چارهخواه* بخش سوم ایدههایی که موفق و پیشرو هستند در ذهن کارآفرین شکل میگیرد و مسیر موفقیت خود را طی میکند. اما از طرفی دیگر ممکن است به ازای هر ایده موفق ۱۰۰۰ ایده ناموفق و ناکام وجود داشته باشد. آنها در سکوت میآیند و میروند و کمتر مورد بررسی قرار میگیرند. انرژی و زمان زیادی برای آنها هدر میرود. اگر فرض کنیم برای هر ایده موفق لازم نیست ۱۰۰۰ ایده شکست خورده داشته باشیم آن گاه مطالعه این نوشته سودمند خواهد بود.
ایده جدید کجاست؟ یافتن ایده برای استارتاپ (گروهی که تلاش میکند یک ایده را به یک محصول تبدیل کند و یک شرکت بهوجود آورند) با فکر کردن در مورد ایدههای جدید به نتیجه نمیرسد بلکه با فکر به مشکلات و نیازها، خصوصا نیازهایی که خود داریم به نتیجه میرسد.
ایده جدید کجاست؟ یافتن ایده برای استارتاپ (گروهی که تلاش میکند یک ایده را به یک محصول تبدیل کند و یک شرکت بهوجود آورند) با فکر کردن در مورد ایدههای جدید به نتیجه نمیرسد بلکه با فکر به مشکلات و نیازها، خصوصا نیازهایی که خود داریم به نتیجه میرسد.
چیا چارهخواه* بخش سوم ایدههایی که موفق و پیشرو هستند در ذهن کارآفرین شکل میگیرد و مسیر موفقیت خود را طی میکند. اما از طرفی دیگر ممکن است به ازای هر ایده موفق 1000 ایده ناموفق و ناکام وجود داشته باشد. آنها در سکوت میآیند و میروند و کمتر مورد بررسی قرار میگیرند. انرژی و زمان زیادی برای آنها هدر میرود.
اگر فرض کنیم برای هر ایده موفق لازم نیست 1000 ایده شکست خورده داشته باشیم آن گاه مطالعه این نوشته سودمند خواهد بود.
ایده جدید کجاست؟
یافتن ایده برای استارتاپ (گروهی که تلاش میکند یک ایده را به یک محصول تبدیل کند و یک شرکت بهوجود آورند) با فکر کردن در مورد ایدههای جدید به نتیجه نمیرسد بلکه با فکر به مشکلات و نیازها، خصوصا نیازهایی که خود داریم به نتیجه میرسد.
بهترین ایدههای استارتاپی سه خاصیت مشترک دارند : سازندهها خود خواهان آنند ، خود میتوانند آن را بسازند، تعداد کمی به ارزش آن پی بردهاند. مایکروسافت، یاهو، گوگل، اپل و فیسبوک نمونههایی از آنند.
آیا مشکل محسوس است؟
چرا اینقدر مهم است که روی مشکلی که داریم کار کنیم؟ این کار به ما اطمینان میدهد که نیاز وجود دارد و برای ما محسوس و واقعی است. بسیاری از استارتاپها روی مشکلی کار میکنند که وجود ندارد. گاهی ایدهای را ممکن است در بین دوستانتان مطرح کنید و آنها همه بگویند که کاربرد خواهد داشت. این قضاوتی است که در مورد نیاز مردم صورت میگیرد، اما ممکن است در عمل استقبال نشود. گاهی مردم فکر میکنند ایدهای که برای دیگران جذاب است، کاربرد خواهد داشت. این یک اشتباه رایج است.
عمق نیاز چقدر است؟
زمانی که به نیاز مردم نسبت به ایده خود فکر میکنید، سعی کنید روی آنها که میگویند «زمانی به آن نیاز خواهند داشت» حساب باز نکنید و آنهایی را پیدا کنید که به ایده شما نیاز شدید دارند. تعداد آنها کم است چون اگر زیاد بودند آنگاه قبلا برای آن راه حلی ایجاد شده بود. در هنگام ایدهیابی میتوان به دو حالت نگریست: مقدار کوچکی که عده زیادی از مردم نیاز دارند یا مقدار خیلی زیادی که عده کمی از مردم نیاز دارند. کار روی حالت دوم بهتر است.
چه کسی همین الان به آن نیاز دارد؟
زمانی که ایده استارتاپ را بررسی میکنید این سوال را از خود بپرسید: چه کسی همین الان به آن نیاز دارد؟ چه کسی از محصول ما استفاده خواهد کرد حتی اگر محصول مشکلاتی داشته باشد؟ اگر پاسخی برای آن نداشته باشید آنگاه احتمال دارد ایده شما مشکل داشته باشد.
ایده اولیه باید قابلیت غنی شدن و عمق پیدا کردن داشته باشد. فیس بوک ابتدا در سطح دانشکده پیاده شد. اما اگر در همان سطح میماند رشد نمیکرد. سطح دانشکده کافی بود تا بتوان آن را در تمامی دانشکدهها پیادهسازی کرد، بنابراین به ویژگیهای آن عمق بخشیده شد و آنگاه فراگیر شد.
تقلید نکنید!
توجه به نیازهای آینده خیلی مهم است. زمانی که ایدهای مانند فیس بوک موفق میشود متاسفانه بیشتر استارتاپها به تبعیت از آن میپردازند و نهایتا ناکام میشوند. موفقیت برای کسی است که در میان نیازهای شناخته شده انبوهی دیگر از نیازهای ناشناخته و بیجواب مانده را تشخیص میدهد. مسلما شبکه اجتماعی فیس بوک بسیاری از نیازهای اجتماعی آنلاین را حل رفع کرده است اما ایده پرداز خلاق به جای پیروی از الگوی جاری در جستوجوی کشف انبوهی از نیازهای دیگر است.
به دنبال فیس بوک آینده نباشید!
به دنبال جایگزین شدن برای یک راهحل موجود نباشید. یعنی به دنبال تبدیل شدن به فیسبوک یا توییتر آینده نباشید بلکه سعی کنید از یک نیاز جانبی شروع کنید و سپس آن را توسعه دهید. بسیاری از نیازها وجود دارند که هنوز راه برای آن یافت نشده است و اوج درخواستها مانند کوهی پشت سد مانده است. فقط کافی است آن را ببینیم و به مثابه چرخی روانش کنیم. پس به جای اینکه راه یا ایدههای موجود مانند چتری بر ذهن ما سایه افکند بهتر است در جستوجوی کشف نیازهای جدید باشیم. اینگونه نیازها کم نیستند.
نکته مهم در خلاقیت: نیازهایی که رفع نشدهاند بسیار بیشتر از نیازهایی است که رفع شدهاند.
ایده ناب باشد
مهم نیست ایده ما تکراری باشد یا نه اما مهم این است که بخشی از ایده ما واقعا ناب باشد که ما را متمایز از بقیه کند و همچنین مشتری برای رفع نیاز مبرم خود برای آن حاضر به پرداخت پول باشد. این ایده باید یک خاصیت ویژه داشته باشد و کپیبرداری نباشد.
ایده قابل گسترش باشد
چگونه میتوان مطمئن شد که ایدههای ما راهی به بیرون دارند؟ یعنی راهی برای گسترش در آینده و تبدیل به شرکت بزرگ؟ این را از ابتدا به درستی نمیتوان تشخیص داد. در شرایطی که به درستی نمیتوان موفقیت آینده را تشخیص داد راه حل چیست؟ تکیه بر تواناییهای خود. زمانی که از موفقیت ایده خود مطمئن نیستیم سعی کنیم پیرامون آن را بهبود بخشیم. یعنی تواناییهای خود را به حدی برسانیم که احتمال موفقیت ایده را افزایش دهد.
پی نوشت:
مجموعه «ایده تا اجرا» متشکل بر ۱۷ نوشته گام به گام است و شامل راهنمای عملی و مرحله به مرحلهای است تا بتوان ایدههای موفق را پیدا کنید یا ایده خامی را که در سر دارید، پرورش داده و به آن رنگ واقعیت بدهید.
*info@hamfekri.com
ادامه دارد...
ارسال نظر