درس مدیریتی: فرق گوگل و اپل چیست؟
مترجم: مریم رضایی گوگل و اپل هر دو برندهای معتبری هستند. هر دو شرکت ویژگیهای مشترکی دارند که این ویژگیها در موفقیت آنها نقش دارند؛ اما یک تفاوت بزرگ این دو را از هم مجزا میکند: گوگل روحیهای تهاجمی دارد؛ در حالی که اپل اخیرا رویکردی تدافعی را در بازار در پیش گرفته است. اپل این روزها تلاش میکند موقعیت خود را در بازار حفظ کند؛ در حالی که گوگل در حال ارتقای جایگاه خود است. حقیقت این است که یک تیم فوتبال حتی اگر بهترین دفاع را هم داشته باشد، اما خط حمله آن گلی را وارد دروازه نکند، کاری از پیش نمیبرد.
مترجم: مریم رضایی گوگل و اپل هر دو برندهای معتبری هستند. هر دو شرکت ویژگیهای مشترکی دارند که این ویژگیها در موفقیت آنها نقش دارند؛ اما یک تفاوت بزرگ این دو را از هم مجزا میکند: گوگل روحیهای تهاجمی دارد؛ در حالی که اپل اخیرا رویکردی تدافعی را در بازار در پیش گرفته است. اپل این روزها تلاش میکند موقعیت خود را در بازار حفظ کند؛ در حالی که گوگل در حال ارتقای جایگاه خود است. حقیقت این است که یک تیم فوتبال حتی اگر بهترین دفاع را هم داشته باشد، اما خط حمله آن گلی را وارد دروازه نکند، کاری از پیش نمیبرد. اگر سازمانهایی را در نظر بگیرید که از وضعیت استثنایی به خوب و از خوب به متوسط تغییر یافته و در نهایت منحل شدهاند، درمییابید که در همه آنها یک نکته مشترک وجود دارد: اینکه به جای تهاجمی بازی کردن، بازی تدافعی را در پیش گرفتهاند. گوگل میتوانست تصمیم بگیرد که فقط یک موتور جستوجو باقی بماند، اما مدیران شرکت این دوراندیشی را داشتند که فراتر از قطعیت موجود حرکت کنند و به دنبال فرصتهای جدید باشند. مطمئنا، گوگل موقعیت خود را به عنوان برجستهترین پایگاه جستوجوی اینترنتی حفظ کرده است، اما آنها رویکرد تهاجمی خود را برای نفوذ در بخشهای دیگری به جز موتور جستوجو تقویت کردهاند. در طرف مقابل، اپل که زمانی پیشتاز نوآوری در بازار خود بود، در حال واگذاری جایگاهش به دیگر فعالانی است که در بازار تهاجمی کار میکنند؛ از جمله سامسونگ، HTC و البته گوگل. اشتباه اپل این بود که تولید مدلهای جدید و توسعه ویژگیهای آنها را با نوآوری اشتباه گرفت. درس عبرتی که اپل از راه تجربه کردن میآموزد، ممکن است به قیمت از دست دادن مشتریان وفادار این شرکت تمام شود. ارزش آفرینی دستاورد بزرگی است. به هر حال، راهکاری که بسیاری افراد نمیتوانند به دست آورند این است که ارزشآفرینی تنها زمانی دوام خواهد داشت که قابل توسعه باشد. یعنی تنها راه حفظ ارزشی که ایجاد شده این است که در آینده ارزشهای مشابه بیشتری ایجاد شود. برندهای بزرگ را در دوران اوج پیشرفتشان در نظر بگیرید. این برندها با اتخاذ رویکرد تهاجمی در بازار از برند خود حفاظت کردهاند. آنها با کمک نوآوری هدفمند، در مسیر رشد مداوم قرار گرفتند. همچنین آنها فقط برای حفاظت از آنچه ایجاد کرده بودند، در جای خود ثابت نمیماندند و در تولیدات خود نوآوری را لحاظ میکردند. به عبارت سادهتر، عدم وجود تفکر خلاقانه برندها را به سوی انحطاط سوق میدهد. اگر مدیران سازمانهای موفق را در نظر بگیرید، خیلی سریع متوجه میشوید که چه چیزی آنها را از دیگران مجزا میکند - مدیریتی که به نوآوری و مزایای همراه آن، یعنی فرهنگ سالم، توانایی جذب و حفظ استعددها و تمرکز بر مصرفکننده، ارزش میدهد. بهترین مدیران میدانند که معمولی و متعارف بودن لزوما به معنی سالم بودن و پیشرفت نیست. کلید واقعی تفکر خلاقانه داشتن ذهنی باز است؛ یعنی بدانید کسانی که متفاوت فکر میکنند، تهدید محسوب نمیشوند. یک ذهن باز نشانه اطمینان است که به مدیران اجازه میدهد تنوع عقاید را که منجر به تفکر بهتر، کشف بهتر و نتایج بهتر میشود، درک کنند. شما چگونه در بازار فعالیت میکنید؟ تدافعی یا تهاجمی؟
ارسال نظر