مسوولیت اجتماعی
پرسشهایی در باب مسوولیت اجتماعی شرکت ها
قسمت سوم
۱- مسوولیت اجتماعی کارخانه در ارتباط با کدام نهادها محقق میشود؟ عموما نهادهای مدنی عامل ترغیب شرکتها به اجرای برنامههای اجتماعی معرفی شدهاند. بنابراین اولین نهادی که در تحقق مسوولیت اجتماعی، همکار کارخانه خواهد بود نهادهای مدنی است.
جواد رنجبر*
قسمت سوم
۱- مسوولیت اجتماعی کارخانه در ارتباط با کدام نهادها محقق میشود؟ عموما نهادهای مدنی عامل ترغیب شرکتها به اجرای برنامههای اجتماعی معرفی شدهاند. بنابراین اولین نهادی که در تحقق مسوولیت اجتماعی، همکار کارخانه خواهد بود نهادهای مدنی است. این نهادها میتوانند توسط مدیران و کارکنان یا سایر نهادهایی که توسط فعالان اجتماعی راهاندازی شدهاند، تاسیس شوند. در حالت اول میتوان از ثمرات کارهای اجتماعی برای توسعه کارخانه بهره برد و در حالت دوم نوعی برون سپاری اتفاق میافتد که میتواند توسط فعالیتهای
اجتماعی صورت بگیرد.
علاوه بر نهادهای اجتماعی، دانشگاهها و رسانهها نیز میتوانند مشتریان پر و پا قرص مسوولیت اجتماعی کارخانهها باشند. رابطه منظم و تعریف شده با این نهادها و تحقق برنامههای مربوط به هر نهاد میتواند مسوولیت اجتماعی را به فرآیندی مستمر، پویا و مدرن تبدیل کند.
۲- مسوولیت اجتماعی کارخانه تابع زمان و مکان است؟ یا مسوولیت اجتماعی مفهومی واحد و مشخص است که همواره میتوان آن را به کار بست؟ به نظر میرسد مسوولیت اجتماعی نه تنها تابع زمان و مکان است، بلکه اساسا نتیجه یک برنامه خلاقانه است و میتواند با هر برنامه مسوولیت اجتماعی دیگر متفاوت باشد.
مسوولیت اجتماعی یک واحد تولیدی که نزدیک تهران یا شهرهای بزرگ دیگر قرار دارد با مسوولیت اجتماعی یک واحد در منطقهای بسیار محروم و دور از هر نوع امکانات یکی نیست.
از طرف دیگر خود برنامه مشمول مرور زمان است. یعنی هم متناسب با تحولات اجتماعی پیش میرود و هم تحقق هر برنامه نوع جدیدی از برنامهریزی را میطلبد. در نتیجه برنامه مسوولیت اجتماعی باید حداقل هر سال ویرایش و تجدید شود.
۳- مسوولیت اجتماعی کارخانه چه نسبتی با سایر مشاغل و دولت دارد؟ اگر دولتها برنامهای برای تسهیل زیرساختهای مربوطه نداشته باشند یا حتی کارشکنی کنند یا سایر مشاغل تمایلی به مشارکت در طرحهای مسوولیت اجتماعی نداشته باشند مدیران کارخانه باید چه کنند؟ طبیعی است که اگر در یک جامعه فرضی هیچ کس به مسوولیت هایی که دارد عمل نکند نه یک واحد و نه حتی تعدادی از واحدها نمی توانند فعالیتی ثمربخش داشته باشند.
این نقصان به ویژه در بخش هایی از برنامه مسوولیت اجتماعی که نیازمند همکاری سایر مشاغل و تسهیل شرایط از طرف دولتها است نمود بیشتری پیدا میکند. اما تنها ماندن در صحنه مسوولیت اجتماعی، حتی زمانی که هیچ یار و یاوری نمانده باشد، خود میتواند برنامهای در ارتباط با مسوولیت اجتماعی باشد.
۴- حرفهای منتقدین مسوولیت اجتماعی تا چه اندازه صحیح است؟ آیا میتوان به سخنان آنان استناد کرد؟ منتقدین عموما مسوولیت اجتماعی را با کار ویژه کارخانه به عنوان محل تولید سود مرتبط نمی دانند. میتوان انتقادها را در عمل و دنیای واقع درست و در تئوری نادرست دانست.
به عبارت بهتر میتوان با بررسی مصادیق و واقعیتهای جاری «دنیای اقتصاد» ثابت کرد که مسوولیت اجتماعی مقولهای بیربط و هزینهزا است و مهم تر از آن باعث اختلال فعالیتهای عادی و سودده کارخانه میشود. وقتی رقابتها به اوج رسیده است و جهان با بحران اقتصادی روبهرو است یا در کشور ما تحریمها و افزایش هزینههای تولید بر صنعت و کارخانه داری اثرات بسیار سنگینی گذاشته است چه جای سخن گفتن از مسوولیت اجتماعی است.
بر اساس این دیدگاه مشکلات پایان ندارد و هر روز و هر زمان به شکلی و به نوعی بروز خواهد کرد. بنابراین تمرکز بر اداره کارخانه مهم تر از هر نوع توجه اجتماعی و انسانی است. این نظر در ظاهر درست است و با اعداد و ارقام نیز ثابت میشود، اما مبنای آن نگرشهای علمی تک بعدی است که عمر آن حداقل دو دهه است که سر آمده است.
جالبتر آنکه بسیاری از مشکلات به دلیل مبنا قرار دادن همین نگرشها به وجود آمده است. شاید بتوان برای بسیاری از مشکلات شرح داده شده راه حل هایی با برنامه مسوولیت اجتماعی یافت. بنابراین تحقق مسوولیت اجتماعی بر مبنای تحولات اندیشهای امروز بخشی از تئوری کارخانه داری و طرحهای اقتصادی است.
*Ranjbarmail۲@yahoo.com
ارسال نظر