بازاریابی
هفت راه ارتباط با مشتریان از طریق نام تجاری - ۴ خرداد ۹۰
بخش دوم و پایانی
۵- شیوه زندگی مشابه (مد، خانه، رستورانها، نحوه گذراندن تعطیلات:) وجود الگوهای مشابه در شیوه و سبک زندگی میتواند نقاط مشترک فراوانی بین مردم و حتی بین افراد و نامهای تجاری، ایجاد کرده و سبب نزدیکی آنها شود. افرادی که سلیقه مشترکی در مد، مسافرت یا نحوهگذران اوقات فراغت دارند مستقیم یا غیرمستقیم به این نتیجه میرسند که از الگوهای مشابهی در شیوه زندگی خود بهره میگیرند. افرادی که متعلق به یک طبقه اقتصادی، اجتماعی هستند عموما الگوهای مشخص را در شیوه زندگی خود پیاده میکنند.
سیامک میراحمدی
بخش دوم و پایانی
۵- شیوه زندگی مشابه (مد، خانه، رستورانها، نحوه گذراندن تعطیلات:) وجود الگوهای مشابه در شیوه و سبک زندگی میتواند نقاط مشترک فراوانی بین مردم و حتی بین افراد و نامهای تجاری، ایجاد کرده و سبب نزدیکی آنها شود. افرادی که سلیقه مشترکی در مد، مسافرت یا نحوهگذران اوقات فراغت دارند مستقیم یا غیرمستقیم به این نتیجه میرسند که از الگوهای مشابهی در شیوه زندگی خود بهره میگیرند. افرادی که متعلق به یک طبقه اقتصادی، اجتماعی هستند عموما الگوهای مشخص را در شیوه زندگی خود پیاده میکنند. البته نباید این مساله را نادیده گرفت که برخی افراد، تلاش میکنند شیوه زندگی گروههای اجتماعی را نشان دهند که به آنها تعلق ندارند و آرزو دارند که نحوهزندگی آنها به آن صورت به نظر برسد، اما در کل این موضوع تاثیر چندانی بر نحوه خرید آنها و نامهای تجاری که با آنها ارتباط برقرار میکنند، نمیگذارند. نامهای تجاری موفق، نمادی از یک شیوه زندگی خاص بودهاند و به گونهای در اذهان نقش بستهاند که محصولات آنها نمادی از یک سبک خاص زندگی به شمار میرود؛ به گونهای که مردم با استفاده از آنها، پیامهای مشخصی را دربارهنحوه زندگی خود به دنیای خارج میفرستند.
۶- سرگرمیهای مشابه (ورزش، هنر، موسیقی، مسافرت:) از داشتن سرگرمیهای مشابه نیز میتواند افراد را به یکدیگر نزدیک و آنها را به سوی نام تجاری جلب کند که به سرگرمیهای مورد نظر آنها علاقه نشان میدهد. مثالهای فراوانی در این مورد وجود دارد که در بخش ورزش به شدت خودنمایی میکنند.
۷- ترجیحات مشابه (غذا، نوشیدنی، اتومبیل، لباس:) افرادی که ترجیحات مشابهی دارند به طور طبیعی دارای نقاط مشترک بیشتری خواهند بود، مثل افرادی که به غذای ایتالیایی، شکلات سوییسی یا مینیماینر علاقه دارند، آنها زمینههای مستعد بیشتری برای نزدیکی و برقراری ارتباط، با یکدیگر مییابند. زمانی که یک نام تجاری به برجستهسازی ترجیحات گروه هدف خود بپردازد مشتریان خود را به نام تجاری نزدیکتر احساس میکنند و این امر حتی میتواند موجب تحریک مشتریان بالقوه و بالفعل به خرید محصولات جدید یا مدلهای جدید محصولات قبلی آن نام تجاری شود. باید به این نکته توجه داشت که هنر برقراری ارتباط، به اندازه یا نوع شرکت بستگی ندارد، بلکه دیدگاه شرکت هدف و رسالت آن است که در اینجا نقش بزرگی ایفا میکند، راز دستیابی به این هفت هدف بسیار ساده است، اما در عین حال میتواند بسیار دشوار و پیچیده باشد. یک نام تجاری باید صورت انسانی خود را به نمایش بگذارد، کارهای درست انجام دهد و بهترینها را برای بهبود زندگی مشتریان خود پیشنهاد کند. زمانی که هر آنچه انجام میدهیم با تمامی وجود و احساسمان آمیخته باشد، این ارتباط شگفتانگیز برقرار خواهد شد.
ارسال نظر