امپراتور کار آفرینی(50)

نویسنده: پیتر جونز

مترجم: غلامرضا کیامهر

چون در این صورت سرمایه‌گذار نیز به دلیل داشتن منافع مشترک با شما، ‌از هیچ کمکی به کسب‌و‌کار شما مضایقه نخواهد کرد و شما خواهید توانست از ارتباطاتی که او با افراد بانفوذ و سرشناس دارد، به سود کسب‌و‌کار خود استفاده کنید. خود من هنگامی که اقدام به تاسیس گروه شرکت‌های «Generation Telecom» کردم، شرکت بنا به دلایلی منطقی و قابل‌قبول برای مدت چند ماه عملکرد خوبی نداشت، هر چند که ما در مسیر درستی حرکت می‌کردیم و روابط بسیار خوب و مستحکمی با شریک سرمایه‌گذار خود برقرار ساخته بودیم. خود من شخصا با آنها حشر و نشر صمیمانه‌ای داشتم و ما در روابط میان خود از سیاست درهای باز پیروی می‌کردیم.

شما به عنوان کارآفرین نباید این واقعیت را فراموش کنید که سرمایه‌گذار به دلیل سرمایه‌گذاری سنگینی که روی کسب‌و‌کار شما انجام داده، همیشه دغدغه حفظ و حراست سرمایه خود را دارد، درست به همان اندازه‌ای که شما نگران وضعیت کسب‌و‌کار خود هستید، بنابراین چنانچه مشکلی در کسب‌و‌کارتان بروز کرد، به جای آن که مثل کبک سر خود را در برف فرو کنید، به قول معروف سیر تا پیاز مشکل را با او در میان گذارید و برای رفع مشکل از او استمداد کنید. متاسفانه بعضی از کارآفرینان در این خصوص آن قدر این دست و آن دست می‌کنند تا مشکل به یک معضل غیرقابل حل تبدیل شود.یکی از دلایل غالب آمدن شرکت «Generation Telecom» بر مشکلاتی که در شروع کار بروز کرده بود، سیاست درست و مدبرانه‌ای بود که ما با شریک سرمایه‌گذار شرکت در پیش گرفته بودیم. من در همه کسب‌و‌کارهایم از همین سیاست پیروی می‌کنم. پنهان‌کاری و نامحرم دانستن شریک سرمایه‌گذار اشتباهی است که شما نباید هرگز مرتکب شوید.

پس هر زمان که کوچک‌ترین مشکلی بر سر راه کسب‌و‌کار شما ظاهر شد، بدون فوت وقت آن را به صورت شفاف و بدون پرده‌پوشی با شریک سرمایه‌گذار خود در میان گذارید و درباره اقدام‌هایی که برای رفع مشکل انجام داده‌اید به او توضیح دهید. کاری کنید که شریک سرمایه‌گذار همچون یک کوه استوار از کسب‌و‌کار شما حمایت کند. شما همچنین باید شرکت‌های طرف همکاری، بانک‌ها و دیگر تامین‌کنندگان مالی خود را نیز در جریان مشکلات کار خود قرار دهید و از این طریق حس همدردی و همکاری آنها را نسبت به خود برانگیزید. مطمئن باشید اگر خود شما صادقانه این کار را انجام ندهید، کسان دیگری هستند که بعضا با شاخ و برگ‌های اضافی آنها را در جریان امر خواهند گذاشت. صداقت و شفافیت شما در طرح مشکلات با تامین‌کنندگان منابع مالی، علاوه‌بر تاثیری که در رفع مشکلات خواهد داشت، باعث افزایش حسن شهرت و اعتبار شما نزد آنها خواهد شد و شما در آینده هر گاه نیاز به تامین اعتبارات مالی داشته باشید، آنها با گشاده‌رویی از شما استقبال خواهند کرد.برای این منظور بهتر است از همان شروع کار، یک استراتژی درست و کارآمد برای موضوع روابط خود با همه کسانی که به نحوی از انحا در کسب‌و‌کار شما تاثیرگذار هستند، تهیه و تدوین کنید. داشتن این استراتژی حتی در زمانی که وضعیت کسب‌و‌کار شما از هر لحاظ رو به راه است، می‌تواند برای شما مفید واقع شود، یعنی زمانی که به دلیل رشد و توسعه شتاب‌آلود کسب‌و‌کار دیگر به قول معروف حتی فرصت سر خاراندن ندارید، یک استراتژی ارتباطاتی مدون به شما کمک می‌کند تا دیدارهای کاری لازم را با شرکای کسب‌و‌کار و تامین‌کنندگان منابع مالی خود داشته باشید و اخبار خوش مربوط به کسب‌و‌کارتان را با آنها در میان گذارید. در این حالت نیز شرکای کاری شما حس اعتماد به نفس بیشتری پیدا خواهند کرد و شما خواهید توانست به پشتوانه حمایت‌های آنها، با اطمینان خاطر نسبت به توسعه کسب‌و‌کار خود اقدام کنید. در یک کلام باید بگویم تجربه‌های شخصی من نشان داده که داشتن روابط خوب و نزدیک با شریک سرمایه‌گذار و دیگر شرکا و همکاران کسب‌و‌کار نقشی کلیدی در موفقیت یک کارآفرین بازی می‌کند.

هنر ناامید نشدن

راستی اگر سرمایه‌گذاری دست رد به سینه شما بزند و شما نتوانید پول لازم را برای راه‌اندازی کسب‌و‌کار خود مهیا سازید، چه واکنشی از خود نشان خواهید داد؟ مسلما شنیدن پاسخ منفی از سرمایه‌گذاران خیلی تلخ است. اما یک ضرب‌المثل انگلیسی می‌گوید: «حادثه‌ای که موجب مرگ شما نشود، شما را قوی‌تر خواهد ساخت.» بنابراین اگر ۹۹ نفر به شما پاسخ منفی بدهند مطمئن باشید که نفر صدم به شما پاسخ مثبت خواهد داد و البته این بستگی به نوع واکنشی دارد که شما از شنیدن پاسخ‌های منفی از خود بروز می‌دهید، یعنی آیا به کلی سرخورده و ناامید می‌شوید یا از میدان به در نمی‌روید و با روحیه استوار و مقاوم به تلاش خود برای پیدا کردن شریک سرمایه‌گذار ادامه خواهید داد. بدون تردید راه درست، حفظ روحیه و مقاومت نشان دادن در برابر پاسخ‌های منفی است. به عبارت دیگر شما باید هنر ناامید نشدن را به خوبی بیاموزید و بعد از شنیدن هر پاسخ منفی، با روحیه قوی‌تری به سراغ سرمایه‌گذار بعدی بروید تا سرانجام گمشده خود را پیدا کنید.اگر برای تامین منابع مالی به سراغ مدیران یک بانک رفتید و آنها هم دست رد به سینه شما زدند، باز هم محکم و استوار به تلاش‌های خود ادامه دهید و به سراغ مدیران سایر بانک‌ها بروید. چون همه آنها یک جور فکر نمی‌کنند و اگر خود را نباخته باشید، سرانجام یکی از بانک‌ها به شما پاسخ مثبت خواهد داد.اغلب کارآفرینان بزرگ و صاحبنام بارها در تلاش برای تامین منابع مالی موردنیاز کسب‌و‌کار خود دچار مشکل شده و بانک‌ها به درخواست‌های آنها پاسخ منفی داده‌اند، اما هیچ یک از پاسخ‌های منفی آنها را از ادامه تلاش بازنداشت و تنها عزم آنها را برای رسیدن به مقصود جزم‌تر کرده است. البته همان طور که در فصول پیشین کتاب هم به آن اشاره کردم، یک کارآفرین علاوه‌بر داشتن عزم جزم و روحیه قوی و اراده خلل‌ناپذیر برای رسیدن به هدف باید نقشه راه کسب‌و‌کار خود همراه با رویکردهای اجرایی آن را که پاسخگوی موضوعات محوری زیر باشد، تهیه و تدوین کرده باشد:

* آیا ارزیابی دقیق و صادقانه‌ای از ایده خود انجام داده‌اید؟

* آیا ایده شما در معرض تست‌های شبیه‌سازی قرار گرفته است؟

* آیا ایده شما به سلاح واقعیت‌ها و اعداد و ارقام قابل‌استناد مجهز شده است؟

* آیا اطمینان حاصل کرده‌اید که ایده بهتر و متفاوتی را برای عرضه کردن دارید و آیا این ایده در سطح جهانی هم می‌تواند مقبول واقع شود؟

* آیا ایده خود را به ثبت رسانده و تحت‌حمایت قانون قرار داده‌اید؟

* آیا ایده شما از هر لحاظ کامل و نهایی شده است؟

* آیا شواهد و مستندات لازم برای اثبات کارآیی ایده خود را در اختیار دارید؟