از رویا تا واقعیت
امپراتورکارآفرینی (۴)
مترجم: غلامرضا کیامهر
قدرت تخیل شاهکلید اصلی
حالا سوال من از شما این است که آیا رویاهای خود را یک به یک دنبال کردهاید؟ کدامیک از رویاهایتان از همه مهمتر و بزرگتر است؟ آیا رویاها و بلندپروازیهای خود را به درستی میشناسید؟ اگر چنین نیست، بررسی کنید و ببینید غریزه کارآفرینی درون شما از چه زمانی به خواب رفته یا به چرت زدن افتاده است؟ اما پیش از آنکه پاسخ سوال مرا بدهید بهتر است سری به دوران تحصیل در مدرسه بزنیم.
نویسنده: پیتر جونز
مترجم: غلامرضا کیامهر
قدرت تخیل شاهکلید اصلی
حالا سوال من از شما این است که آیا رویاهای خود را یک به یک دنبال کردهاید؟ کدامیک از رویاهایتان از همه مهمتر و بزرگتر است؟ آیا رویاها و بلندپروازیهای خود را به درستی میشناسید؟ اگر چنین نیست، بررسی کنید و ببینید غریزه کارآفرینی درون شما از چه زمانی به خواب رفته یا به چرت زدن افتاده است؟ اما پیش از آنکه پاسخ سوال مرا بدهید بهتر است سری به دوران تحصیل در مدرسه بزنیم. حتما یادتان هست که وقتی دانشآموز مدرسه بودیم، انجام هر کاری برایمان امکانپذیر به نظر میرسید. قطعا هیچ دانشآموز دبستانی در سن مثلا هفت سالگی نمیتواند یک خلبان آموزش دیده هواپیما و مالک یک هواپیمای شخصی باشد؛ اما در چنین سن و سالی این امکان برایمان وجود دارد که دستهایمان را از دو طرف مثل بال هواپیما باز کرده با تقلید صدای موتور یک هواپیمای جت پرسرعت، وزوزکنان در اطراف اتاق یا صحن حیاط مدرسه شروع به دویدن کنیم و با این کار احساس پرواز با هواپیما را در خود به وجود آوریم. این همان قوه تخیل ماست که به ما در ساخت و ایجاد مجازی هر چیزی که طالب آن هستیم کمک میکند. در دوران کودکی، دنیای ما در تخیلاتمان شکل میگیرد و به ما جرات میدهد تا وانمود کنیم همه چیز در حیطه اختیار ماست.
کودکان در دبستان و به هنگام زنگ تفریح، قوه تخیل خود را برای خلق مجازی انواع شخصیتها، بازیها، سرگرمیها و حتی طرح و توطئهای پیچیده به منظور سرگرمکردن خود و همکلاسیهایشان به کار میاندازند. گاهی اوقات هم بچهها بهطور مشترک از قوه تخیل خود برای فعال کردن رویاهای خود استفاده میکنند. همه ما چنین تجربههایی را در دوران کودکی آزمودهایم. حتی در مواقعی که در خانه یا مدرسه همبازی نداشتهایم، با کمک گرفتن از قدرت تخیل برای خود همبازی فرضی ساختهایم.
حالا به من بگویید در سنین بزرگسالی تا چه حد از قدرت تخیل خود برای خلق مجازی چیزهایی که دوست داشتهاید، استفاده کرده است؟ چه تعداد از شما خوانندگان این کتاب، تاکنون خود را با بازیهای فرضی محصول قدرت تخیل خود سرگرم کرده است؟ اگر سن شما که اینک مخاطب سوال من هستید بیشتر از شانزده سال باشد، به ندرت ممکن است به این سوال پاسخ مثبت دهید. اگر چنین است به من بگویید آن همه قوه تخیلی که در دوران کودکی در شما وجود داشت، کجا رفته است؟ آیا باید اجازه دهیم هرچه از دوران مدرسه فاصله میگیریم و پا به دنیای واقعی میگذاریم چشمه رویاهای بزرگ و قوه تخیل ما بخشکد و تبخیر شود؟ آیا ما نباید بخش کوچکی از اوقات زندگی خود را به تفکر و بارور کردن تخیلاتمان اختصاص دهیم؟ چرا باید آنقدر در مسائل زندگی روزمره غرق شویم که دیگر جایی برای پرداختن به رویاهایمان باقی نماند.
به اعتقاد من داشتن یک جریان سیال تخیل، امری حیاتی برای هر کارآفرین موفق است و باید جایگاه والایی در خط فکری او داشته باشد. قوه تخیل خود من همواره در غلیان و تب و تاب بوده است. به شما هم توصیه میکنم اجازه دهید قوه تخیلتان جان بگیرد و مثل من در جوش و خروش باشد. میدان دادن به قوه تخیل به منزله رها کردن افسار غول کارآفرینی است که در درون، وجود دارد و بیتابی میکند. به شما اطمینان میدهم اگر چنین کنید حتما کامیاب خواهید شد. هر اندازه قوه تخیل شما بیشتر فوران کند، آن غول خفته، زودتر از خواب بیدار خواهد شد. فعال شدن قوه تخیل همچون جرقهای است که باعث میشود چراغ انبوهی از ایدهها و تفکرات بکر و نوین در ذهن شما روشن شود و شما بتوانید در روشنایی آن به سوی اهداف بزرگ گام بردارید.
ده قانون طلایی کارآفرینی
من به این نتیجه رسیدهام که همه افراد از توانمندی بالقوه برای تبدیل شدن به کارآفرین موفق برخوردارند؛ اما در نخستین گام به سوی کارآفرینی باید عناصر کلیدی را در جای درست و مناسب آن قرار داد. من برای این عناصر کلیدی عنوان ده قانون طلایی را انتخاب کردهام. ده قانون طلایی من عبارتند از:
قانون اول: ترسیم چشمانداز
قانون دوم: استفاده از قدرت نفوذ و تاثیرگذاری شخصی
قانون سوم: تقویت حس اعتماد به نفس
قانون چهارم: تعهدپذیری
قانون پنجم: دست به کار شدن
قانون ششم: به دنبال نتیجه کارها رفتن
قانون هفتم: زمانبندی درست کارها
قانون هشتم: داشتن پشتکار
قانون نهم: دقت عمل در کارها
قانون دهم: داشتن قدرت درونیابی (شم تشخیص امور).
این پاورقی در روزهای زوج چاپ میشود.
ارسال نظر