آیا پرداخت دستمزد بیشتر منجر به کاهش جرائم کارکنان میشود؟
تاتیانا ساندینو، دانشیار حسابداری و مدیریت در دانشکده کسبوکار هاروارد در مقاله جدید خود با عنوان «آیا دستمزد بالا صداقت میآورد؟ رابطه بین دستمزدهای نسبی و سرقت کارمندان» به این موضوع پرداخته است. این مطالعه که توسط او و همکارش کلارا زیولینگ چن، استادیار حسابداری در دانشگاه ایلینویز انجام شده است، در مجله «تحقیقات حسابداری» منتشر شده است.
تاتیانا ساندینو، دانشیار حسابداری و مدیریت در دانشکده کسبوکار هاروارد در مقاله جدید خود با عنوان «آیا دستمزد بالا صداقت میآورد؟ رابطه بین دستمزدهای نسبی و سرقت کارمندان» به این موضوع پرداخته است. این مطالعه که توسط او و همکارش کلارا زیولینگ چن، استادیار حسابداری در دانشگاه ایلینویز انجام شده است، در مجله «تحقیقات حسابداری» منتشر شده است.
«مطالعات ما نشان میدهد که افزایش سطح دستمزدها میتوانند میزان سرقت را کاهش دهد، هرچند به طور کامل آن را متوقف نمیکند.»
ساندینو و چن با استفاده از این تحقیق کمک شایانی به بدنه در حال رشد دانش و اطلاعات در مورد نحوه تاثیر دستمزد بر رفتار کارکنان و هنجارهای اجتماعی در محل کار کردهاند. تحقیقات پیشین حاکی از این نتیجه بوده است که شرکتهایی که دستمزدی بالاتر از سطح رقابتی شرکتهای محلی پرداخت میکردند، شاهد بهرهوری بیشتر و ریزش نیروی کار کمتری بودهاند؛ اما هیچ کدام از این مطالعات به موضوع سرقت کارمندان نپرداختهاند.
سرقت کارمندان در سیستم تجارت ایالات متحده رقم بالایی را به خود اختصاص میدهد، این رقم طبق برآوردی در یکی از مقالات موجود، معادل200 میلیارد دلار خسارت سالانه است. این مشکل خود را به طور ویژه در شاخههای خرده فروشی نشان میدهد: براساس دادههای پیمایش ملی امنیت خرده فروشی در سال 2008، سرقت کارکنان از موجودیها ضرری معادل 9/15 میلیارد دلار در پی داشت.
با افشای چنین مقیاس عظیمی از ضررهای ناشی از این موضوع، محققان تصمیم به بررسی این مطلب گرفتند که آیا دستمزدهای بالاتر نسبت به مقیاسهای متفاوت پرداخت در بازارهای محلی میتواند به کاهش میزان ارتکاب جرم توسط کارکنان کمک کند یا خیر.
آیا پرداخت بیشتر منجر به کاهش جرائم میشود؟
یکی از معدود مطالعات تجربی موجود در ارتباط با این موضوع در سال 1990 منتشر شد و نشان داد زمانی که از حقوق گروهی از کارکنان 15 درصد کاسته شد، سرقت در میان آنان افزایش پیدا کرد؛ اما حال چه میشود اگر کارمندان حقوقی بیش از سایر کارکنان در سازمانهای رقیب دریافت کنند؟ آیا میزان سرقت در آنجا کاهش مییابد؟ فرضیه ساندینو، محقق این آزمایش، پیش از انجام تحقیقات در این زمینه این بود که دستمزد بالاتر به چندین علت موجب صرفنظر فرد از ارتکاب به سرقت میشود:
• اول اینکه، کارکنانی که دستمزد بالاتری دریافت میکنند، احساس گرمی و محبت بیشتری نسبت به کارفرمایان خود پیدا میکنند و ترجیح میدهند با رفتار بهتر خود این محبت را پاسخ دهند.
• دوم اینکه، از آنجا که کارگرانی که دستمزد بهتری دریافت میکنند تمایل دارند شغل فعلی خود را به همین صورت حفظ کنند، پس نسبت به کارگرانی با دستمزد پایین با احتمال کمتری دست به سرقت زده و موقعیت خود را به خطر میاندازند. ساندینو میگوید: «در این حالت بحث وفاداری به کارفرما نیست، بلکه آنها در حقیقت از شغل خود محافظت میکنند؛ چرا که از میزان پرداخت آن راضی هستند.»
• سوم اینکه، شرکتهایی که دستمزد نسبتا بالاتری را برای کارکنان فراهم میکنند، از همان ابتدا افراد صادقتری را برای کار به سوی خود جذب میکنند.
بر اساس نظریه ساندینو، این استدلالها نشان میدهد که دستمزدهای بالاتر میتواند کارکنانی را جذب کند که «رفتار نادرست کمتری در میان آنها دیده میشود و از دزدیها توسط همکاران خود نیز جلوگیری میکنند.» با این وجود، ممکن است دستمزدهای بالا نیز ارتباطی با میزان سرقت نداشته باشد، مثلا هنگامی که صداقت افراد صرفا به ارزشهای اخلاقی آنها وابسته باشد نه فاکتوری مانند پول یا اگر کارکنان از متوسط دستمزد پرداختی در مقایسه با رقیبان آگاه نباشند یا اگر آنها افزایش دستمزد خود را با ارزیابی مجدد کار و انتظارات خود، ناکافی ببینند.
در این بررسی، محققان از دو مجموعه دادههای برگرفته شده از فروشگاههای زنجیرهای استفاده کردند و مصاحبههایی را با مدیران نه فروشگاه خواربار فروشی ترتیب دادند. مجموعه دادههای اول، در سال ۱۹۹۹ از ۷۶ مغازه در یک فروشگاه زنجیرهای خردهفروشی متوسط جمعآوری شد و برای بررسی کمبود نقدینگی و کاهش موجودی مورد استفاده قرار گرفت - که به عنوان درصدی از فروش کل، دو منبع مهم زیان مالی در خرده فروشی هستند. نمونه دیگر دادهها از ۲۵۱ مغازه در داخل ۳۱ فروشگاه زنجیرهای خرده فروشی تهیه شد که اطلاعات مورد نیاز در مورد نسبت کمبود نقدینگی به فروش فروشگاه را فراهم میکرد. آن دادهها از طریق مطالعهای توسط انجمن ملی فروشگاههای خواربارفروشی در سالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ بهدست آمدند.
این مطالعه عواملی چون محیطهای اجتماعیاقتصادی مختلف کارکنان، میزان نظارت توسط مدیران و ویژگی شرایط کاری کارکنان را مانند اینکه چند نفر در فروشگاه مربوطه کار میکنند، در نظر گرفته است.
آیا بازده مناسبی وجود دارد؟
همانطور که انتظار میرفت، ساندینو و چن صحت این مطلب را تایید کردند که پرداخت دستمزدی بالاتر از متوسط بازار به کارکنان منجر به کاهش سرقت در میان آنان میشود. تحلیل نسبت هزینه و منفعت این روش نشان داد که سود نقدیای که نصیب شرکتها میشود در حدود ۳۹ درصد از کل هزینههای مرتبط با افزایش دستمزد است. (این یعنی اگر به عنوان مثال یک شرکت دستمزدها را ۱دلار افزایش دهد، میتواند انتظار داشته باشد که حدود ۴۰ سنت از درآمد نقدی و موجودی خود را از دست ندهد.)
ساندینو میگوید: «مطالعه ما نشان میدهد که افزایش دستمزدها، دزدی را کاهش میدهد؛ اما با این وجود صد در صد به صرفه نیست.» بنابراین، یک کارفرما ممکن است اینطور محاسبه کند که افزایش دستمزد کارکنان در صورتی منطقی است که سایر مزایای ناشی از این افزایش - از جمله مانند کاهش گردش پولی کارمندان یا بالا رفتن کارآیی آنها در حدود 61 درصد از کل هزینه افزایش حقوق را پوشش دهد.
این تجزیه و تحلیل همچنین نشان میدهد که به احتمال قوی منافع این روش در شرایطی بیشتر میشود که در آن کارکنان در شیفتهای جداگانه کار میکنند. کاهش موجودی هنگامی بالاتر است که کارکنان یک فروشگاه با یکدیگر کار کنند، این مطلب یا به دلیل آن است که شناسایی سارق در بین چندین نفر دشوارتر خواهد بود یا اینکه وجود همکاران در کنار یکدیگر جوی را ایجاد میکند که مشوق بیشتری برای ارتکاب جرم است. با این حال، این کاهش تدریجی جرم در بین کارکنانی که در شرکتهایی با دستمزدهای بالاتر ولی در گروههای معینی کار میکنند وجود نداشت.
اما نتیجه مطالعههای قبلی که نشان میداد دزدیهای کارمندان با کاهش دستمزد افزایش یافته است چه میشود؟ آن نتایج در این تحقیق تایید نمیشوند. ساندینو بیان میکند که ممکن است نمونه مطالعه شده در آن تحقیقات بهاندازه کافی بزرگ نبوده باشد تا اثرات ناشی از پایین بودن دستمزدها را به درستی نمایان کند. با این حال، او توضیح میدهد که: «یافتههای ما در تضاد با استدلال موجود در ادبیات پیشین است که نشان میداد اثر دستمزدها بر رفتار کارکنان، حاصل پرداخت دستمزد پایین است که در آن کارگران کم درآمد، دستمزد کم خود را در قبال کارفرمایان خود تلافی میکنند؛ اما در عین حال کارگران پر در آمدتر، اضافه پرداخت خود را بدیهی میدانند و رضایت ویژهای در ازای آن نشان نمیدهند.» نتایج تحقیقات با آنچه مدیران اجرایی برخی از شرکتهای بزرگ خرده فروشی مانند Costco و Container عموما استدلال میکنند، مطابقت دارد که: دستمزد و مزایای خوب با گردش مالی پایینتر شرکت و وجود کارگران رضایتمندتر و صادقتر ارتباط مستقیم دارد.
این نتایج برای چه کسب و کاری سودمند است؟
این مطالعه دلالتهای مهمی در موضوع کسب و کار دارد. به عنوان مثال، کمیته COSO که متشکل از پنج سازمان بخش خصوصی است و به مدیران و بنگاهها راهکارهای مدیریتی ارائه میدهد، تاکید میکند که فعالیتهای با کفایت منابع انسانی مانند «برنامههای جبرانی رقابتی» نقش مهمی در پیشگیری از فساد مالی دارند.
طبق ادعای ساندینو و چن، نتایج این مطالعه به انواع دیگر خرده فروشی از جمله رستورانها، مراکز خرید، داروخانهها و همچنین سایر شرکتهای خدمات که در آنها حاصل سرقتها به نسبت حق دستمزد بالقوه بطور نامتناسبی بالا است، قابل تعمیم است.
در نهایت، هر شرکتی باید تصمیم بگیرد که آیا افزایش دستمزدها برای آنها از نظر اقتصادی منطقی است یا خیر.
ساندینو نتیجهگیری میکند که: «نمیتوان صرفا با استفاده از نتایج مطالعه ما فرض کرد که یک شرکت باید دستمزدها را افزایش دهد، اما میتوان گفت که هر شرکتی که به شدت در تلاش است تا با پرداخت دستمزدهای حداقلی کارمندان خود را صادق نگاه دارد، بهتر است به این موضوع بیشتر فکر کند.»
ارسال نظر