تسلیم در مقابل پایداری کسب و کار
شرکتهایی که در درک این تغییر بزرگ شکست بخورند، از قافله عقب میافتند. در سوی دیگر، آنان که این شرایط را درک کرده و در مقابل آن مقاومت نکنند، فرصتی برای شکل دادن بازارهای آینده دارند. چند عامل منجر به تغییر پارادایم موجود از درک پایداری به عنوان یک «رویکرد مفید» تا درک آن به عنوان «ضرورت کسب و کار» و هسته مرکزی استراتژی آن شده است. یکی از این عوامل، تغییر قوانین و مقررات دولتی است. فضای قانونگذاری جهانی سختگیرانهتر میشود و دولتها هر روز الزامات زیستمحیطی جدیدی وضع میکنند. سرمایهگذاران نیز اولویت خود را به شرکتهای مسوولیتپذیر با اعتبار زیستمحیطی، اجتماعی و حاکمیت شرکتی میدهند. مشتریان نیز تمایل بیشتری به کالاها و خدمات سبز پیدا میکنند. در گزارش سال ۲۰۲۲ شرکت پی دبلیو سی (PwC)، فعال در حوزه مشاوره و حسابرسی و خدمات مالیاتی، برآورد شده است که داراییهای مرتبط با مسوولیتهای اجتماعی- زیستمحیطی و حاکمیت شرکتی در جهان از ۱۸.۴ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۱ به ۳۳.۹ تریلیون دلار تا سال ۲۰۲۶ برسد. این رقم به معنای آن است که ۲۱.۵درصد از کل داراییهای تحت مدیریت جهان (AuM)، داراییهای سبز یا استراتژیک برای پایداری خواهند بود. همین آمار به سادگی نشان میدهد که چگونه پایداری اقتصادی و کسب و کار در حال تبدیل شدن به یک اولویت و استراتژی سرمایهگذاری اصلی است.
توجیه اقتصادی پایداری
پایداری یک استراتژی دورهای یا مجزا نیست که بررسی توجیه اقتصادی آن، بهجا باشد. پایداری یک نگرش و جهانبینی متفاوت است که از طریق آن میتوان انواع پروژهها و طرحها و استراتژیهای کسب و کار را تدوین کرد؛ به طوری که برخی سودآور و برخی زیانده باشند. با این توضیح، همچنان درک میکنیم که یکی از متقاعدکنندهترین استدلالها درباره اهمیت ادغام پایداری با استراتژیهای کسب و کار، تشخیص همبستگی مستقیم موضع زیستمحیطی کسب و کارها با عملکرد مالی آنهاست. یک گزارش سال ۲۰۲۳ بانک سرمایهگذاری آمریکایی مورگان استنلی دریافت که صندوقهای سرمایهگذاری پایدار عملکردی بهتر از صندوقهای سرمایهگذاری عادی در تمام حوزههای اصلی دارایی داشتهاند. طبق این بررسی، میانه سودآوری سالانه صندوقهای پایدار ۱۲.۶درصد نسبت به سودآوری ۸.۶ درصدی صندوقهای سرمایهگذاری عادی بوده است. در حالی که هنوز بسیاری از شرکتها، پایداری را به عنوان یک الزام قانونی میبینند، واضح است که اتخاذ رویکردهای پایدار، مزیت رقابتی میآفریند. کسب و کارهایی که استراتژیهای پایداری را پذیرفتهاند، هماینک نیز در حال نفع بردن از مزایای آن هستند. برخی از این مزایا شامل بهبود وجهه اجتماعی، افزایش وفاداری مشتریان و کارآیی عملیاتی است. شرکت سرمایهگذاری بر املاک و گردشگری «دریای سرخ عربستان» (Red Sea Global)، جایی که در آن به عنوان مشاور مشغول فعالیت هستم، نشان داده است که میتوان پایداری را به عنوان شالوده یک مدل کسب و کار موفق استفاده کرد؛ به جای آنکه حفاظت از محیطزیست را به عنوان یک مانع و محدودیت بدانیم. شرکت دریای سرخ با ایجاد مقاصد گردشگری پایدار که تمام انرژی خود را از منابع تجدیدپذیر تامین میکنند، مزیت رقابتی پررنگ و متمایزی نسبت به رقبای خود ساخته است. از این رو، احیا و بهبود شرایط زیستمحیطی نه تنها ممکن است بلکه از نظر اقتصادی هم توجیه دارد.
حرکت منطبق با خواستههای مشتریان
مشتریان بیش از گذشته ریزبین و نکتهسنج شدهاند. این موضوع بهویژه در حوزههایی مانند سفر و گردشگری ملموس است. طبق گزارش سفر پایدار وبسایت بوکینگ (Booking) در سال ۲۰۲۳، نزدیک به ۷۶درصد از مسافران هنگام انتخاب سفرهای خود به دنبال گزینههایی پایدارتر هستند.
همچنین نزدیک به نیمی از آنها حاضرند برای این خواسته خود، هزینه بیشتری بپردازند. با این حال، همچنان بسیاری از گردشگران در انتخاب بین پایداری و هزینه، مردد هستند. از این رو، پایداری میتواند در بسیاری از مواقع، نرخ بالاتر محصولات و خدمات کسب و کار شما را توجیه کند.
با این حال، مزیت اصلی زمانی است که این تفاوت قیمتی هم بین محصولات و خدمات شما با نمونههای مشابه رقبا وجود نداشته باشد تا مشتریان هیچگونه تردیدی در انتخاب خود پیدا نکنند. قیمت بالاتر زمانی به طور کامل موجه است که پایداری به شکل هسته اصلی استراتژیهای کسب و کار شما درآمده باشد و از طریق آن، محصولاتی با کیفیتتر یا با کارآیی بالاتر به بازار عرضه کنید.
در نهایت، موفقیت مدلهای پایدار کسب و کار را میزان همکاری آنها با مشتریان و ذینفعانی مانند جامعه و دولت تعیین میکند. شرکتهایی که به همکاری با دولتها و موسسات مردمنهاد برمیآیند، نه تنها شرایط بهتری برای تضمین موفقیت طرحهای پایدار خود خواهند داشت، بلکه به الگو و پیشگامی در ایجاد تغییرات کلانتر جامعه تبدیل خواهند شد.
منبع: Business Traveller