کسب و کارهای خانوادگی چقدر سبز هستند؟

 علاوه بر آن، آیا کسب‌وکارهای خانوادگی به دلیل تمرکز ساختار مدیریتی، بیشتر از سایر کسب‌و‌کارها توان انطباق با قوانین زیست‌‌‌محیطی و انتظارات مشتریان دغدغه‌‌‌مند را دارند؟ یک پژوهش بین‌المللی که بین سال‌های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۴ انجام شد، این موضوع را به طور عمیق بررسی کرده است. در این پژوهش رویه‌‌‌های مدیریت زیست‌‌‌محیطی درونی و بیرونی ۱۶۹۰ شرکت خانوادگی و غیرخانوادگی در ۲۹ کشور و ۱۹ صنعت مختلف بررسی شد. یافته‌‌‌ها نشان داد که رویه‌‌‌های شرکت‌های خانوادگی مختلف از نظر پیشگیری از آلودگی، مدیریت سبز زنجیره تامین و توسعه محصول سبز تفاوت‌‌‌های بسیاری با یکدیگر دارند. پیش از آن مقاله، بررسی کسب‌و‌کارهای خانوادگی اغلب از نظر اقتصادی و اجتماعی بود و اثرات آنها بر محیط‌‌‌زیست، مشابه یکدیگر تصور می‌‌‌شد.

یکی از یافته‌‌‌های شگفت‌‌‌انگیز پژوهش گسترده ذکر‌شده این بود که اثرات زیست‌‌‌محیطی کسب‌و‌کارهای خانوادگی مشابه یکدیگر نیست و برخی از آنها اثری به شدت منفی دارند و برخی هیچ اثر منفی ندارند. تفاوت عملکردی آنها حتی از شرکت‌های غیرخانوادگی هم بیشتر بود؛ به نحوی که شرکت‌های خانوادگی برتر، سرمشقی برای دیگران بودند و شرکت‌های خانوادگی بی‌‌‌تفاوت به محیط‌‌‌زیست، بدترین اثرات ممکن را بر محیط خود می‌‌‌گذاشتند. در فهرست معیارهای اصلی سنجش، یعنی پیشگیری از آلودگی، مدیریت زنجیره تامین و توسعه محصول، آن دسته از کسب‌و‌کارهای خانوادگی بهترین عملکرد زیست‌‌‌محیطی (آثار زیست‌‌‌محیطی کمتر) را داشتند که قدیمی‌‌‌تر و کوچک‌تر بودند و سرمایه‌گذاران مستقل و نهادی بیشتری داشتند. در این بین، میزان اثرات زیست‌‌‌محیطی آنها به نوع شرکت، صنعتی که در آن فعالیت می‌‌‌کردند، نوع اقتصاد و مراحل عمر کسب‌و‌کار بستگی داشت.

 یادگیری از کسب‌و‌کارهای خانوادگی

انتظار می‌رود که بین نهادهای قانون‌گذار، کسب‌و‌کارها و جوامع دانشگاهی، گفت‌‌‌وگوها برای اقتباس رویه‌‌‌های مدیریتی سبز توسط شرکت‌ها در سال‌های پیش‌‌‌رو افزایش یابد. در حقیقت، عمل در راستای انتظارات زیست‌‌‌محیطی (و اهداف بین‌المللی شرکت‌های عضو سازمان ملل) نشانگر میزان تعهد کسب‌و‌کارها به پایداری زیست‌‌‌محیطی است. در برنامه عمل اهداف زیست‌‌‌محیطی ۲۰۳۰ به وضوح تاکید شده است که موفقیت این برنامه در گرو همکاری بین‌المللی بین تمام ذی‌نفعان، از جمله شرکت‌ها به عنوان خط مقدم این برنامه است.

دو دلیل اصلی جذابیت شرکت‌های خانوادگی برای مطالعه رویه‌‌‌های مدیریتی زیست‌‌‌محیطی به این شرح هستند: نخست آنکه برای این دسته از شرکت‌ها، اهداف غیراقتصادی نقش پررنگ‌‌‌تری در تصمیم‌گیری‌‌‌های استراتژیک دارد. این وضعیت همزمان می‌تواند منجر به رویه‌‌‌های مدیریتی زیست‌‌‌محیطی به شدت مثبت یا به شدت منفی شود. دوم آنکه این دسته شرکت‌ها اغلب در پژوهش‌‌‌ها مورد کم‌‌‌توجهی قرار می‌‌‌گیرند و به‌‌‌ویژه عملکرد آنها از نظر حاکمیت شرکتی و پایداری اجتماعی و زیست‌‌‌محیطی چندان بررسی نمی‌شود. در این شرایط و با توجه به افزایش سرمایه‌گذاری روی رویه‌‌‌های مدیریت زیست‌‌‌محیطی به ۶۰۰ میلیارد دلار سالانه در جهان، درک تفاوت عملکرد زیست‌‌‌محیطی شرکت‌ها اهمیت بیشتری یافته است.

شرکت‌های خانوادگی همزمان می‌توانند بهترین سرمشق‌‌‌ها و بدترین درس‌‌‌های عبرت باشند. شرکت‌هایی مانند پاتاگونیا، بادی شاپ و آیکیا به دلیل اقدامات زیست‌‌‌محیطی و حاکمیت شرکتی خود تحسین می‌‌‌شوند. در سوی دیگر، شرکت‌هایی مانند فولکس واگن، فیات کرایسلر و اکسون، مجبور به پرداخت جریمه‌‌‌های سنگین بابت اقدامات نامناسب زیست‌‌‌محیطی شده‌‌‌اند. این تفاوت را باید در ایدئولوژی و فرهنگ خانوادگی آنها جست. از دیگر عوامل اثرگذار، شرایط اقتصادی و محیطی است. شرکت‌های خانوادگی در کشورهای توسعه‌‌‌یافته و در محیط‌‌‌هایی با قوانین زیست‌‌‌محیطی سختگیرانه، رویه‌‌‌های مدیریتی سبز بهتری داشته‌‌‌اند. عوامل دیگر مانند ماهیت حوزه‌‌‌های فعالیت (تفاوت صنایع از نظر میزان آثار زیست‌‌‌محیطی)، تمرکز صنعتی و مراحل عمر کسب و‌کارها نیز بر اثرات زیست‌‌‌محیطی کسب‌وکارهای خانوادگی اثر داشته‌‌‌اند.

 ماهیت سبز؟

کسب‌و‌کارهای خانوادگی و کسب‌و‌کارهایی با ساختار مالکیتی متمرکز، به دلیل ویژگی‌‌‌های منحصربه‌فرد خود، توانایی بیشتری برای اثرگذاری مثبت بر جامعه و محیط‌‌‌زیست دارند. دلیل آن، قدرت تصمیم‌گیری و سرعت اجرای برنامه‌‌‌ها در چنین کسب و کارهایی است. در عین حال، تضاد منافع در آنها نیز کمتر است. در نتیجه، در صورتی که اهمیت به محیط‌‌‌زیست جزو ارزش‌‌‌های محوری آنها باشد، توانایی تبدیل شدن به سرمشق‌‌‌هایی بزرگ را دارند. البته یافته‌‌‌ها نشان داده است که از نظر رویه‌‌‌های مدیریت زنجیره تامین تا پیشگیری از آلودگی، زیست‌‌‌محیطی‌‌‌ترین شرکت‌های خانوادگی، تفاوت چندانی در انگیزه ندارند. تصمیم آنها برای کاهش ضایعات و محدودسازی هزینه‌‌‌ها تا حدی ناشی از توان اقتصادی و ارزش شرکت آنهاست. در نتیجه، شرکت‌هایی که وضعیت اقتصادی بهتر دارند، وضعیت مناسب‌‌‌تری برای اتخاذ رویه‌‌‌های مدیریتی سبز در اختیار دارند. رویه‌‌‌های مدیریتی سبز نیز جایگاه آنها را نزد ذی‌نفعان (مانند سرمایه‌گذاران و مشتریان) تقویت می‌کند و به تدریج بر توان اثرگذاری مثبت آنها می‌‌‌افزاید.

 

منبع: IMD