کسب و کارهای ناآماده برای تغییرات آینده
در هر صورت، در پژوهشی که عنوان شد، از شرکتهای مختلف درباره میزان آمادگیشان برای چنین تغییرات بزرگی سوال شد. فقط ۲۴درصد از آنها احساس میکردند که به اندازه کافی برای این تغییرات و مقررات جدید دولتها آماده شدهاند. مشکل آنجاست که به محض معرفی تغییراتی در سیاستهای کلان و مقررات دولتی، به سرعت نمیتوان خود را با آنها همگام ساخت. یکی از سیاستهای جدید احتمالی، الزام قانونی برای ارائه گزارشهای عملکرد زیستمحیطی و اجتماعی است؛ روندی که هماینک نیز در چند کشور جهان آغاز شده است. پایبندی به اینگونه مقررات جدید، به دلیل نیاز به زیرساختهای فناوری، بسیار زمانبر است. شرکتها پیش از آنکه قادر به جمعآوری، تحلیل و گزارشدهی دادههای مرتبط با پایداری فعالیتهایشان (و میزان اثرات آن بر محیطزیست و جامعه) باشند، باید چند سال به توسعه زیرساختها و فناوریهای لازم مبادرت کنند.
فناوریهای موردنیاز
در پژوهش بین اند کامپانی از ۳۰۰ مدیر ارشد نظرسنجی شده است. آنها روی این نکته اجماع داشتند که پیشرفت فناوریهای دیجیتال برای دستیابی به اهداف پایداری، الزامی است. با این حال، بیشتر آنها گامهای ضروری برای همگامی با پیشرفتهای فناوری را برنداشته بودند. این شکاف عملکردی در حالی اتفاق میافتد که دولتهای جهانی به تدریج در حال اجباری کردن سیاستهای جدید پایداری هستند. هماینک نیز برخی نهادهای سیاستگذار مانند اتحادیه اروپا و دولت ایالتی کالیفرنیا در آمریکا یک جدول زمانبندی سختگیرانه برای گزارشدهی عملکرد زیستمحیطی و اجتماعی شرکتها معرفی کردهاند. یکی از موارد موردنیاز در گزارشهای عملکردی جدید، شامل میزان انتشار گازهای گلخانهای شرکتهاست.
شرکتهای فعال در اتحادیه اروپا باید تا سال ۲۰۲۵ با استانداردهای جدید گزارشدهی همگام شوند و شرکتهای فعال در ایالت کالیفرنیا نیز به تدریج و طی چند سال آتی اطلاعات دقیقتری از اثرات فعالیت خود بر محیطزیست ارائه خواهند کرد. آدام کاکس، یکی از متخصصان شرکت بین اند کامپانی که به مشتریان مشاوره فناوری میدهد، نقشی حیاتی برای فناوریها در انطباق با الزامات قانونی متصور است: «فناوری برای شرکتها به منظور عمل به تعهدات پایداری و اطمینان از همگام ماندن با تحولات قانونی ضروری است.» او توضیح میدهد که در استفاده از فناوریها نیاز به رویکردی جامع است که به تدریج بتوان بر ابعاد مختلف پایداری عملیات شرکتها مانند میزان آلایندگی (انتشار کربن)، مصرف آب، مدیریت پسماند و الزامات اخلاقی زنجیره تامین نظارت کرد.
استفاده از فناوری برای پایدارسازی عملیات
پژوهش اخیر نشان داده است که فناوریها به نوبه خود حدود ۲۵درصد از آلایندگی مستقیم یا غیرمستقیم شرکتها را باعث میشوند. ردپای زیستمحیطی زیرساختهای فناوری اطلاعات از آن جهت بسیار بزرگ است که از یک سو، سرورها و مراکز بزرگدادهها میلیونها گالن آب در هر روز مصرف میکنند و از سوی دیگر دستگاههای الکترونیک مورد استفاده کاربران، مصرف برق و پسماندهای الکترونیک بسیاری به جای میگذارند. با ارتقای این سیستمها، شرکتها میتوانند به طور چشمگیری از اثرات خود بر محیطزیست بکاهند و عملکرد پایداری خود را بهبود دهند. فناوری نقشی حیاتی و فراتر از وظایف واحد فناوری اطلاعات (IT) بر عهده دارد و ابزاری غیرقابل انکار برای نظارت و تحلیل دادههای موردنیاز مدیران در مسیر پایدارسازی کسب و کارهاست. همگامسازی فناوریها، زیرساختها و استراتژیهای کسب و کار و پایداری باعث میشود که فرصتهای بسیاری مانند جایگزینی زیرساختهای ابری مورد توجه شرکتها قرار بگیرد.
مسیر پیشرو
به رغم اهداف بلندپروازانه پایداری بسیاری از شرکتها، فقط یکسوم از مدیران آنها اعتقاد داشتند که هماکنون فناوریهای لازم برای رسیدن به اهداف خود را فراهم کردهاند. کاکس میگوید: «فناوری میتواند یک گلوگاه شود و شرکتها را از رسیدن به اهداف پایداریشان بازدارد.» او اشاره میکند که تفاوت بسیاری بین شرکتها و سابقه آنها در بحث پایداری وجود دارد. در حالی که برخی پیشگامان پایداری بیشتر از یک دهه است که به سوی مدلهای سبزتری از فعالیت رفتهاند، بیشتر آنها بهتازگی متوجه ضرورت پایداری شدهاند. او تاکید کرد: «اگر شرکتها قصد دارند پایداری را تا حد یک مزیت رقابتی بالا ببرند و از بیشترین منافع آن بهرهمند شوند، باید سرعت عمل بیشتری از خود نشان دهند.» واقعیت ناآمادگی بیشتر شرکتها برای تحولات آتی همزمان یک چالش و یک فرصت بزرگ برای شرکتهاست تا سرمایهگذاری فناوری را خود تسریع کرده و نهتنها تعهد بهتری به الزامات قانونی نشان دهند، بلکه موضع رقابتی بهتری هم کسب کنند.
منبع: Environment + Energy Leader