مدیریت ریزهزینههای کسب و کارهای سبز
اما یکی از چالشهای شرکتهایی که قصد حرکت به سمت پایداری را دارند، متمایزسازی خود از دیگر رقباست. این موضوع بهویژه برای شرکتهای کوچکتر چالشبرانگیز است که منابع و اعتبار رقبای بزرگتر خود را ندارند. همچنین برخی از انواع محصولات، در حال اشباع شدن با محصولات پایدار هستند و رقابت برای جذب مشتریان آنها دشوارتر میشود. با این شرایط، شرکتها چگونه میتوانند برای متمایزسازی خود از رقبا اقدام کنند؟ نخستین گام آن است که فعالیتهای پایدار مربوط به محصولات خود را بسط دهند.
برای این کار، کسب و کارها میتوانند از فروشگاههای اینترنتی و بسترهای آنلاین برای یافتن شرکایی همهدف با خود استفاده کنند. در این وبسایتها سادهتر میتوان تامینکنندگان مختلف را پیدا کرد و در صورتی که آنها هم سبز باشند، اقدام به ارتباط مستقیم با آنها کرد. زمانی که در تصمیمگیریها، شیوه فعالیت تامینکنندگان و سایر شرکا را هم در نظر بگیرید، علاوه بر نوآوریهای بالقوه، امکان ارائه محصولات و خدماتی پایدارتر از قبل خواهید داشت. بازاریابی نیز موضوع پراهمیت دیگری است و باعث میشود بتوان روی اقدامات سبز کسب و کار مانور داد. میتوان از کلامی ساده استفاده کرد و اطلاعات تامینکنندگان را به اشتراک گذاشت. همچنین میتوان به مشتریان نشان داد که استفاده از محصولات شما علاوه بر آنکه به نفع آنهاست، برای کره زمین هم مفید است.
اما مسأله این است که آیا اتخاذ رویکردهای سبز در فعالیتهای کسب و کار، هزینههای شما را بالا میبرد؟
در سالهای اخیر، پایداری تبدیل به اولویتی جهانی شده است و شکل فعالیت کسب و کارها، دولتها و افراد را تغییر داده است. اجازه دهید نگاهی عمیقتر به پیچیدگی هزینههای پایداری و مشاهده آن در بخشهای مختلف فعالیت بیندازیم تا درکی بهتر برای مدیریت آنها داشته باشیم.
نیازهای اقتصادی: لازم است که دلسوزی محیطزیست را با هزینههایی تحت کنترل انجام دهیم. پولی که صرف فناوریهای سبز میشود، ممکن است در ابتدا مبلغ سنگینی باشد ولی به مرور زمان با بهبود مصرف انرژی و کاهش ضایعات هزینههای خود را جبران میکند. چنین اقدامی باعث میشود که هنگام تغییرات جهانی، کسب و کارها باز هم بتوانند به فعالیت خود ادامه دهند.
هزینههای تامین و تولید محصولات: به پایداری رسیدن بستگی به این دارد که مواد اولیه خود را چگونه تامین میکنیم و از چه فرآیندهایی برای تولید استفاده میکنیم. این تغییر در شیوه تامین و تولید نیز هزینههای بیشتری خواهد داشت، ولی با توجه به آنکه منطبق با خواسته مشتریان دغدغهمند است، منجر به بهبود وجهه اجتماعی و سودآوری بلندمدت خواهد شد.
قوانین و ریسکها: همگام ماندن با قوانین سختگیرانه زیستمحیطی هزینههای زیادی خواهد داشت. با این حال، فرصتهای بزرگی هم فراهم میکند که ریسکهای اقلیمی را کاهش دهیم و از احتمال اختلال در فعالیت زنجیرههای تامین بکاهیم.
خواسته مردم و تحولات بازار: با توجه به تغییر آگاهی و خواستههای ذینفعان (از جمله مشتریان)، شرکتها هزینههای بیشتری صرف راههای سبز برای ایجاد فرصتهای جدید و رشد بیشتر میکنند؛ با آنکه هزینههایشان افزایش مییابد.
فناوری و ایدههای جدید: فناوریهای جدید سبز و ایدههای جدید برای بهبود عملیات، به دلیل بهبود بهرهوری و پایداری بلندمدت، بازگشت سرمایه مناسبی دارند.
افراد و فرهنگ سازمانی: سبز شدن کسبوکارها به معنای بهبود فضای کار آنها، داشتن انصاف بیشتر در محیط کار و مراقبت از محیطزیست است. برای کسب این منافع، کارکنان هم نیاز به آموزشهای جدید و متفاوتی خواهند داشت.
یادگیری و دانایی: سرمایهگذاری روی آموزش و افزایش آگاهی کارکنان، به همه افراد سازمان کمک میکند به سمت آیندهای سبزتر بروند.
همکاری جهانی: همکاری با دیگران در سطح جهانی و صرف سرمایه برای انجام مطالعات، اقدامی حیاتی در حل مسائل سبز بزرگ است؛ حتی اگر به دلیل نیازهای مالی و ملاحظات سیاست بینالملل دشوار باشد.
در نهایت، با تبدیل پایداری به موضوع غالب مباحثات جهانی، شرکتها مجبور به هماهنگسازی خود با آگاهی جمعی و محیطی هستند. البته که این کار را باید با حفظ ثبات مالی خود انجام دهند. در ابتدا اجرای بسیاری از طرحهای دوستدار محیطزیست، پرهزینه به نظر میرسد ولی با افزایش بهرهوری، کاهش ضایعات و بهبود اعتبار برند، این هزینهها جبران خواهد شد.
منبع: Wion