درک و شناخت پلتفرمهای شبکهای
در این میان، هوش مصنوعی بهعنوان محور و بنیان اصلی پلتفرمهای شبکهای از اهمیت روزافزونی برخوردار میشود، چراکه این هوش مصنوعی است که امکان خدمترسانی حداکثری و فراگیر به کاربران را برای پلتفرمهای شبکهای فراهم میآورد.
به همین دلیل هم هست که میتوان بهجرات ادعا کرد در حال حاضر تقریبا تمام کاربران اینترنت با هوش مصنوعی روبهرو هستند و هرروزه بارها و بارها از محتوایی استفاده میکنند که توسط هوش مصنوعی شکل گرفته و کنترل میشود.
بهعنوان مثال، در اواخر سال ۲۰۲۰ فیسبوک بهمانند سایر شبکههای اجتماعی اقدام به توسعه استانداردهایی کرده که هدف اصلی آنها شناسایی و ممنوعیت انتشار محتوای مجرمانه و بستن حسابهای کاربری مشکوک است.
در این میان با توجه به این موضوع که میلیونها و گاه میلیاردها کاربر در هر روز از پلتفرمهای شبکهای استفاده میکنند، رصد و کنترل این حجم عظیم از ارتباطات و فیلتر کردن آنها از توانایی دههاهزار کارمندی که در شرکتی مانند فیسبوک کار میکنند خارج است و انجام چنین کاری حتما باید با کمک هوش مصنوعی صورت پذیرد.
درواقع، فقط هوش مصنوعی میتواند بهصورت خودکار و با دقت بالا حجم عظیمی از دادههایی مانند متنها و تصاویر را تحلیل و بررسی کرده و با استفاده از فنهایی مانند یادگیری ماشینی هوشمند، پردازش طبیعی زبان و تکنیکهای تصویری کامپیوتری از عهده انجام این کار بزرگ و طاقتفرسا برآید.
بنا به گزارش شرکت فیسبوک، در سهماه نخست سال ۲۰۲۱، بیش از یک میلیارد مورد محتوای نامطلوب مانند تصاویر و ویدئوهای خشونتآمیز، جنسی و نفرتپراکنی و میلیونها حساب کاربری نامطلوب توسط هوش مصنوعی شناسایی و ممنوع شد و نقش انسان در این میان صرفا هدایت و برنامهریزی برای تعریف مصادیق موارد نامطلوب بود.
هوش مصنوعی در موتور جستوجوی گوگل نیز نقش کلیدی و تعیینکنندهای دارد که روزبهروز در حال پررنگتر شدن است. تا چندی پیش موتور جستوجوی گوگل بیشتر به الگوریتمهایی متکی بود که توسط انسان توسعه پیدا کرده بود و با استفاده از همین الگوریتمها بود که گوگل اقدام به سازماندهی، رتبهبندی و راهنمایی کاربران به سمت محتوای موردنیازشان میکرد.
در سال ۲۰۱۵، مهندسان شرکت گوگل تصمیم گرفتند بهجای استفاده از الگوریتمهای انسانساز به سمت الگوریتمهای مبتنی بر یادگیری ماشینی بروند و به این ترتیب بود که تحولی شگرف در کیفیت و دقت موتور جستوجوی گوگل پدیدار شد، بهطوری که این موتور جستوجوی قدرتمند و هوشمند به این توانایی رسید که ضمن پیشبینی دقیق پرسشها و درخواستهای کاربران بهترین و مناسبترین پیشنهادها را به آنها ارائه دهد.
این مثالها و نمونههای بسیار دیگر حکایت از وابستگی روزافزون پلتفرمهای شبکهای به هوش مصنوعی دارند که موجب شده تا این پلتفرمها بتوانند نیازها و انتظارات کاربران و مشتریان را هر روز بهتر و دقیقتر از دیروز برآورده سازند و به این ترتیب بر عمق و وسعت دامنه
نفوذ اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ژئوپلیتیک خود و البته هوش مصنوعی میافزایند.
علاوه بر این باید دانست که هیچ دلیل منطقی و معقولی برای محدود ماندن این اثرگذاری شبکهای مثبت در سطح محلی و ملی وجود ندارد، چراکه پلتفرمهای شبکهای بارها و بارها ثابت کردهاند که هیچگونه محدودیت جغرافیایی و سیاسی و اقتصادی را نمیپذیرند و هیچگونه فاصله مسافتی یا تفاوتهای زبانی و نژادی و عقیدتی را یارای محدودسازی این پلتفرمها نیست. امروزه هرکسی در هر جای دنیا و با هر زبانی میتواند با اتصال به اینترنت به طیف گستردهای از پلتفرمهای شبکهای جهانی دسترسی پیدا کند.
جامعه، زندگی روزمره و پلتفرمهای شبکهای
زندگی دیجیتال ترجمه ما از زندگی روزمره را دگرگون ساخته، بهطوری که تقریبا همه ما در تمام ساعات روز در معرض حجم عظیمی از دادهها قرار داریم و گزینههای متعددی برای مصرف این دادهها پیش روی ما قرار دارد.
در این میان حجم اطلاعاتی که به سمت ما سرازیر شده تا به آن اندازه است که ذهن و مغز ما بهتنهایی قادر به پردازش آن نیست. به همین جهت هم هست که ما نیاز مبرمی به فرآیندهای نرمافزاری و ماشینها داریم تا در مسیر نظمدهی و گلچین کردن اطلاعات مفید و ضروری به ما کمک کنند؛ مثلا به ما در انتخاب اینکه کدام اخبار را که مورد علاقه ماست انتخاب و مطالعه کنیم کمک کنند یا اینکه به ما توصیه کنند کدام فیلم را که با علایق ما همخوانی بیشتری دارد تماشا کنیم یا به موسیقی مورد علاقهمان گوش دهیم.
پلتفرمهای شبکهای مبتنی بر هوش مصنوعی تا حد زیادی باعث سرعت گرفتن روند پیوند انسان و ماشین و تعمیق رابطه اشخاص و تکنولوژی دیجیتال شدهاند. درواقع پلتفرمهای شبکهای با کمک هوش مصنوعی طراحیشده و آموزشدیده توانستهاند به راهنمایان، مفسران و مشاورانی برای ما انسانها تبدیل شوند.
این پلتفرمها این کار را با انباشت و پردازش حجم عظیمی از اطلاعات و تجربیات پیشین انجام میدهند و پاسخها و پیشنهادهایی را برای پرسشها و نیازهای ما انسانها ارائه میدهند که ارائه آنها از توان مغز ما انسانها خارج است. بهعنوانمثال اگر شما بخواهید برای فصل زمستان یک پوتین برای خود بخرید، حتی باتجربهترین و ماهرترین فروشندگان هم نمیتوانند آمار صدهاهزار خرید پوتین در سطوح محلی و ملی و جهانی را ارزیابی کنند یا سوابق جستوجو و خریدهای سابق مشتریان و الگوهای رفتاری آنها قبل و بعد از خرید پوتینهای قبلی را ارزیابی کنند. اما هوش مصنوعی بهراحتی و بهسرعت همه این کارها را انجام میدهد و درنتیجه قادر است همان چیزی را به افراد پیشنهاد دهد که آنها منتظرش هستند.
در نتیجه میتوان بهجرات ادعا کرد که افراد بهگونهای با پلتفرمهای شبکهای مبتنی بر هوش مصنوعی ارتباط برقرار میکنند که از نظر تاریخی کاملا بیسابقه بوده و فراتر از آن رابطهای است که آنها با سایر محصولات و خدمات و ماشینها درگذشته برقرار میکردند، بهطوری که در نتیجه این شراکت، هوش مصنوعی با اتکا به علایق و سوابق افراد در زمینههایی چون جستوجو در اینترنت، مسافرتهای پیشین، سطح درآمدی و پیوندهای اجتماعی همان چیزی را به انسان پیشنهاد میدهد که دلخواه اوست.
منبع: کتاب The age of AI: and our human future