چرا مهم است که برندها داستان خودشان را صادقانه تعریف کنند؟

من همیشه به داستان تعریف کردن علاقه داشتم و معتقدم دلیلش این است که داستان شخصی من، رویکردم نسبت به کسب‌وکار را شکل داده است. وقتی شرکت‌ها کمپین‌های بازاریابی طراحی می‌کنند، تمرکز آنها باید بر برقراری ارتباط با مشتریان باشد، نه اینکه صرفا به آنها جنس بفروشند. بگذار یک مثال بزنم. سارا ریبنر، سبک زندگی خیلی تمیزی داشت و از همین موضوع برای ایجاد برند شخصی بهداشتی خودش به نام «پایپروای» الهام گرفت. او عمیقا روی مواد پاک‌کننده و شوینده سرمایه‌گذاری کرده بود و به کمک کمپین Sponsored Display در Amazon Ads و محصولات فروشگاهی، توانست پایپروای را به یک برند برجسته شوینده‌های بدن، روغن‌های پوستی و کرم‌های از بین برنده بوی بد بدن تبدیل کند. صداقتی که او در ماموریتش داشت به ساخت کسب‌وکارش کمک کرد و راه‌حل‌هایی که در تبلیغات آمازون به‌کار برد، یک تفاوت بزرگ ایجاد کرد.موفقیت این کارآفرین به خاطر اشتیاق و سرمایه‌گذاری شخصی‌اش بود و محصولات آمازون هم به بیشتر دیده‌شدنشان کمک کرد.

 افرادی که می‌خواهند برندی را معرفی کنند یا رشد دهند، چطور می‌توانند از تبلیغات دیجیتال بهره ببرند؟

من با برندهایی در اندازه‌های مختلف همکاری کرده‌ام و دیده‌ام که شروع کار خرده‌فروشی چقدر می‌تواند هزینه‌بر و پیچیده باشد. همه برندها، و به‌ویژه کسب‌وکارهای کوچک و متوسط، مجبورند روی هر یک دلارشان حساب کنند. خرده‌فروش‌های فیزیکی باید هزینه انبار کردن محصولات را بپردازند. معرفی یک محصول جدید در چند فروشگاه محلی، ممکن است ده‌ها هزار دلار خرج بتراشد. تبلیغات دیجیتال دسترسی به مخاطب درست را برای کسب‌وکارهای کوچک، آسان‌تر و مقرون به صرفه‌تر کرده است. در آمازون، ما قفسه‌های مجازی کسب‌وکارهای کوچک را بیش از ۲۰سال پیش معرفی کردیم تا آنها بتوانند به‌طور مستقیم به مشتری بفروشند. بیش از ۶۰درصد فروش آمازون، از همین فروشنده‌های مستقل حاصل می‌شود که بیشتر آنها کسب‌وکارهای کوچک و متوسط هستند.

در سال۲۰۲۲، فروشندگان مستقل در فروشگاه‌های آمریکا، بیش از ۱/ ۴میلیارد محصول فروختند؛ یعنی ۷۸۰۰فروش محصول در هر دقیقه به‌طور میانگین. ما قابلیت‌هایی را در اختیار کارآفرینان می‌گذاریم که از گذشته فقط مخصوص خرده‌فروش‌های بزرگ بود و همچنان برای قابلیت‌های جدیدی که امکان رشد این کارآفرینان را فراهم می‌کنند، به نوآوری می‌پردازیم. تبلیغات دیجیتال به برندها کمک می‌کند برای قفسه‌های دیجیتال خود داستان‌سازی کنند، بدون اینکه به بودجه بازاریابی هنگفتی نیاز داشته باشند.

یکی از کسب‌وکارهای کوچک به نام «دریم پرز»، به مشتریان خود امکان می‌دهد خودشان را با کفش‌های مد روز و مقرون به صرفه، ابراز کنند. این شرکت در ابتدا فقط در فروشگاه‌های فیزیکی فروش داشت؛ اما به کمک Amazon Ads، کارش را به فروش آنلاین و تبلیغات دیجیتال گسترش داد و داستان جذابش را از طریق ۱۰۰۰پست زنده در شبکه‌های اجتماعی و محتوای جالب، تعریف کرد. حالا حتی برندهای کوچک با بودجه‌های اندک این شانس را دارند که در قفسه‌های مجازی خودشان را نمایان کنند.

 شرکت‌ها چطور می‌خواهند بازاریابی خود را در شرایط ابهام اقتصادی فعلی، بهبود بخشند؟

این روزها شرایط برای همه سخت است و با بودجه‌های بازاریابی با وسواس بیشتری برخورد می‌شود. با این حال، خیلی از بازاریاب‌ها، به جای اینکه هزینه کمتری کنند، می‌خواهند با اثربخشی بیشتری خرج کنند. در Amazon Ads، تلاش ما این است که به‌طور مداوم به آگهی‌دهندگان و مصرف‌کنندگان ارزش بدهیم. ما راه‌حل‌های مختلفی ارائه می‌کنیم تا کمک کنیم تبلیغات برندها دسترس‌پذیرتر و با حداکثر ارزش ارائه شوند. از ژوئن۲۰۲۱ تا مه۲۰۲۲، آگهی‌دهندگانی که راه‌حل‌های برندسازی را در استراتژی Amazon Ads خود گنجانده بودند، نسبت به آنهایی که در همین مدت از برندسازی استفاده نکرده بودند، شاهد رشد آگاهی، توجه و فروش خود بودند. بازاریابی موفق، کلید استفاده موثر از بودجه‌تان است.

 برای افرادی که می‌خواهند تازه برندی را بسازند یا آن را رشد دهند، چه توصیه‌ای دارید؟

من یک مهاجر نسل اول هستم که در حوزه تکنولوژی کار می‌کنم؛ حوزه‌ای که از گذشته چندان پذیرای زنان نبوده است. با این حال، همیشه بر دنبال کردن هدفم متمرکز بودم و این درس را از پدرم یاد گرفتم. او همیشه به من می‌گفت: «تو از پس هر کاری برمی‌آیی - اما فقط باید آنچه را که شروع کرده‌ای، به پایان برسانی.»  آدم‌ها همیشه برای مقابله با یک مشکل ساده، وسوسه می‌شوند. من به این نتیجه رسیده‌ام که موفقیت همواره نتیجه پیدا کردن سخت‌ترین مشکل‌ها و رفتن در دل آنهاست. برای حل مشکلات سخت، کلید کار این است که آنها را به مشکلات کوچک‌تر که مقابله با آنها ساده‌تر است، بشکانیم. من دونده ماراتن هستم و کیلومتر به کیلومتر به آن فکر می‌کنم. تلاش برای فتح مسافت‌های کوچک، بهتر از این است که هیچ‌کاری نکنی به امید اینکه یک روز طولانی‌ترین مسیر را طی کنی؛ یعنی به بهترین و بی‌نقص‌ترین راه‌حل برسی. من دوست دارم بازاریاب‌ها از این مثال درس بگیرند و در کمپین‌هایی که دارند، چیزهای زیادی را امتحان کنند تا به موفقیت برسند.