با این حال، در ابتدای خدمت خود احترام چندانی دریافت نخواهند کرد و اغلب ۶ تا ۹ ماه نخست خدمت خود به عنوان افرادی بی‌‌‌صلاحیت شناخته می‌‌‌شوند؛ تا آنکه طی تمرینات شدید، کمبود خواب، محرومیت از هوای تازه، فضا، نور خورشید و میوه‌‌‌ها و سبزیجات تازه، صلاحیت خود را اثبات کنند. یک ملوان زیردریایی نوشته است: «نخستین روز هر فرد بی‌‌‌صلاحیتی در هر کدام از زیردریایی‌‌‌های نیروی دریایی، دست‌‌‌کم وحشتناک است. او یک‌باره تبدیل به دون‌‌‌پایه‌‌‌ترین عضو از جمع خدمه‌‌‌ای بسیار کارآزموده می‌شود.» خدمه زیردریایی در محیط کار خود حبس می‌‌‌شوند و تا اتمام دوره خود، امکان خروج از آنجا را نخواهند داشت. میزان ارتباط آنها با دوستان و خانواده‌‌‌شان در خشکی، بسیار اندک و گاه صفر می‌شود. آنها زیر فرمان رؤسایی هستند که نه امکان سرپیچی از دستورات آنها وجود دارد و نه امکان اجتناب از برخورد مستقیم. بِرَد مک‌‌‌دونالد، فرمانده پیشین زیردریایی، شرایط را چنین توصیف می‌کند: «یک شهر کوچک را در نظر بگیرید. آن را در یک فلاسک قرار دهید و آن را به آن سوی جهان بفرستید. همچنین هر بار برای ماه‌‌‌ها هر کمک بیرونی را از آن دریغ کنید.» هیچ مثال بهتری وجود ندارد که نشان دهد چگونه گروهی از افراد تحت بیشترین فشار، بهترین عملکرد را نشان می‌دهند. هر بار حدود ‌‌‌۱۱۰۰ افسر و ۹۱۰۰ ملوان در زیردریایی‌‌‌های نیروی دریایی آمریکا حضور می‌‌‌یابند. آنها در ۷۰ زیردریایی در سراسر جهان پخش می‌‌‌شوند. برخی در نزدیکی خطرناک‌‌‌ترین سواحل باید از نیروهای سطح زمین حمایت کنند. ۱۴ فروند از زیردریایی‌‌‌ها نیز مختص حمل موشک‌‌‌های بالستیک هسته‌‌‌ای برای بازدارندگی دشمن هستند و موقعیت‌‌‌هایی به شدت محرمانه دارند.

آنچه اغلب در جدیت و محرمانگی زیردریایی‌‌‌ها فراموش می‌شود، این است که هرکدام از آنها مثل یک محیط کار زیر دریاست. هر افسر یک مدیر است. هر راهبر، مکانیک هسته‌‌‌ای، آشپز و تکنسین برق نیز یک نیروی کار است. طبیعت انسان همان طبیعت انسان است؛ فقط زیر فشار بیشتری قرار گرفته است. به ندرت یک رهبر سازمانی، شرایطی دشوارتر برای انگیزه‌‌‌دهی به کارکنان خود خواهد داشت. بسته به توانایی‌‌‌های فرمانده و افسران او، مدت انزوای هر تیم در زیردریایی‌‌‌ها می‌تواند ایجادکننده رفاقت یا دشمنی، ایمنی یا مصدومیت، ماموریت موفق یا ماموریت شکست‌‌‌خورده شود. به دلیل این فشارهاست که زیردریایی‌‌‌ها، آزمایشگاهی منحصربه‌‌‌فرد برای سنجش رهبری سازمانی، روان‌شناسی، فیزیولوژی و ایمنی محل کار تلقی می‌‌‌شوند. حتی فضانوردانی که قصد قرار گرفتن طولانی‌‌‌مدت در مدار زمین را دارند، برای درک فشارهای محیطی به زیردریایی‌‌‌ها روی می‌‌‌آورند. یک گزارش ارزیابی شرایط روانی ملوانان زیردریایی در سال ۲۰۰۹ توضیح می‌دهد: «از جمله چالش‌‌‌های پیش‌‌‌روی خدمه یک زیردریایی می‌توان به کمبود فضای شخصی، دوران طولانی محرومیت از نور خورشید، برنامه نامتداول روز/ شب و دوران طولانی دوری از دوستان و عزیزان به همراه کمترین امکان تماس با آنها اشاره کرد. زمانی که به این شرایط، نیازهای ذهنی و شناختی کار، اهمیت مهارت در وظایف، سلسله‌‌‌مراتب نظامی و جای خالی روان‌پزشکان در این ماموریت‌‌‌ها را اضافه کنیم، متوجه می‌‌‌شویم که تاب‌‌‌آوری روان‌شناختی خدمه تا چه اندازه باید بالاتر از مشاغل دیگر باشد.»

در چنین شرایط متخاصمی، مهارت‌‌‌های مدیریتی و رهبری سازمانی افسران نیز باید بسیار بیشتر از حد موردنیاز در مشاغل دیگر باشد. در این نوع فشارها، یک ضعف یا اشتباه مدیریتی کوچک می‌تواند به فاجعه بینجامد. همچنین اثرات رهبری سازمانی قوی مورد ارج و احترام بیشتری قرار می‌گیرد.هرکدام از عوامل موثر در افزایش مشارکت کارکنان باید در زیردریایی‌‌‌ها به حد اعلا برسد. ملوانان نمی‌توانند دغدغه مالی هم داشته باشند و از نظر حقوق و مزایا، همه چیز برایشان فراهم است. غذای خوب از معدود تجملات زندگی آنهاست. روزانه چهار وعده غذا به آنها داده می‌شود. ورزش اغلب به دوچرخه ثابت محدود می‌شود و ۱۸ ساعت کار روزانه، ریتم طبیعی بدن آنها را به هم می‌‌‌ریزد. اما بیش از همه، شرایط برای خدمه تازه‌‌‌کار دشوار است. آنها نمی‌توانند در ساعات استراحت خود نیز به سرگرمی‌‌‌هایی مانند تماشای فیلم مشغول شوند. اگر زمانی به دست آورند، فقط اختصاص آن به مطالعه و افزایش مهارت‌‌‌ها پذیرفتنی است. اما فشار بر مدیران (یا همان افسران زیردریایی) هم فراوان است. گفته شد که اشتباهات آنها پیامدهای شدیدی خواهد داشت. به همین دلیل، شفافیت در زیردریایی‌‌‌ها تقریبا از هر محیط کار دیگری، بیشتر است. افسران زیر شدیدترین ریزبینی‌‌‌ها قرار دارند. در صورتی که کوچک‌ترین اشتباهی از آنها سر بزند یا از مسوولیت‌‌‌های خود سوءاستفاده کنند، باید منتظر محاکمه اغلب علنی باشند.واضح است که خدمت به کشور، یکی از مهم‌ترین انگیزه‌‌‌های هر ملوان است.

با این حال، پیشرفت کاری و احساس رضایت درونی نیز از انگیزه‌‌‌های مهم دیگر است. از آنجا که معمولا موفقیت‌‌‌ها محرمانه است، قدردانی‌‌‌های درونی و توجه به نقش کارکنان در زیردریایی اهمیت فزون‌‌‌تری می‌‌‌یابد. کار تیمی ممکن است در خشکی یک مزیت باشد ولی در زیر دریا، بحث مرگ و زندگی است.

یک افسر بازنشسته زیردریایی گفته: «در حالی که سازمان‌های نظامی نیز اندکی با ما شباهت دارند، ما تنها گروهی (به‌جز فضانوردان) هستیم که ۲۴ ساعت روز در محاصره محیط هستیم و یک اشتباه می‌تواند ما را بکشد. ملوانان باید به تمام اعضای تیم و همچنین به خود زیردریایی با تمام وجودشان اعتماد داشته باشند.» با آنکه نیروهای نظامی به سلسله مراتب خشک و انعطاف‌‌‌ناپذیر معروف هستند، تجربه بسیاری از فرماندهان زیردریایی نشان داده است که در هنگام تفویض اختیار و افزایش فرصت تصمیم‌گیری خدمه، توان و انگیزه آنها افزون می‌شود. اما مهم‌ترین درسی که این محیط کار غیرعادی برای سازمان‌های جهان دارد، این است که خدمه نه اَبرانسان هستند و نه لزوما نخبه. آنها فقط به خوبی توانمند و برانگیخته می‌‌‌شوند، همدل هستند، اهداف مشترک و اعتماد به یکدیگر دارند و با کار تیمی به فراترین دستاوردهای قابل تصور می‌‌‌رسند. آخرین درس این است که مهم‌ترین دستاوردهای هر فرمانده از طریق حمایت خدمه او محقق می‌شود.

کاپیتان مک‌‌‌دونالد گفته: «یک بار که در زیردریایی بودم، متوجه شدم که برای این افراد، کلانتر و قاضی هستم. من مادر و پدر آنها هستم. برادر، کشیش، مشاور ازدواج، مشاور مالی و پزشک آنها هستم. شما مجبور هستید که از این افراد مراقبت کنید. آموختم که اگر از این ملوانان مراقبت کنم، آنها از کشتی مراقبت خواهند کرد.»