کارآفرینی: سفر یک ابرقهرمان

به‌هر حال، تصمیم برای جلب حمایت شرکت‌ها یک تصمیم بی‌‌‌اهمیت نیست و باید در آن دقت کرد.

در این مطلب، به نقش بالقوه‌CVCها در خدمت‌‌‌رسانی به یک استارت‌آپ می‌‌‌پردازیم.

 داستان اصلی

به عنوان یک کارآفرین، چند سال از زمان ارزشمند، منابع و اشتیاق خود را به رشد دادن ایده‌‌‌ای که در ذهنتان جرقه زده اختصاص می‌‌‌دهید تا آن را به یک استارت‌آپ انفجاری تبدیل کنید - در حالی که پر از انرژی هستید و آماده‌‌‌اید که چشم‌‌‌اندازتان را برای دنیا به یک واقعیت تبدیل کنید. در دنیای کسب‌و‌کار، شما یک ابرقهرمان محسوب می‌‌‌شوید!

ناملایمات بی‌شماری را با موفقیت پشت سر گذاشته‌‌‌اید، از شکست‌‌‌هایی که در موضوعات مختلف داشته‌‌‌اید درس گرفته‌‌‌اید، و «نه‌‌‌ها» را به «بله» تبدیل کرده‌‌‌اید. این کارها را با قدرت فراوان منحصر به استارت‌آپتان و چشم‌‌‌اندازی که برای آینده آن دارید، انجام داده‌‌‌اید. به هر حال، هیچ کس نمی‌تواند مسیر کارآفرینی را به تنهایی طی کند و در سفر هر ابرقهرمانی، زمانی می‌رسد که برای تضمین موفقیتش باید با کسی مشارکت کند. بنابراین، در سفر استارت‌آپی خود باید تیم شوالیه‌‌‌های شرکتی یا همان سرمایه‌گذاران را تشکیل دهید تا کمکتان کنند. وقتی تیمتان را می‌‌‌سازید، زمان و حمایت مالی مهم است. اما علاوه بر آن به افرادی نیاز دارید که تجربه داشته باشند، با صنعتی که در آن کار می‌‌‌کنید پیوندهایی داشته باشند و به اندازه شما نسبت به اهدافتان اشتیاق و فداکاری داشته باشند. به عبارت دیگر، به گروه دیگری از ابرقهرمان‌‌‌ها نیاز دارید.  در این مرحله، CVCها همان ابرقهرمان‌‌‌هایی هستند که می‌توانند برای تسهیل کار وارد میدان شوند. اما نمی‌توانید بدون اینکه کارهای خودتان را به سرانجام رسانده باشید، با هر کسی وارد مشارکت شوید. خطرات زیادی پیش رو هستند. CVC دقیقا چیست؟ چه تفاوتی با سرمایه‌گذار سنتی دارد؟ چطور می‌توان آنها را ابرقهرمان در نظر گرفت؟ آیا همه ‌CVCها مثل هم هستند؟ و البته چطور می‌توانید تشخیص دهید کدام‌یک بیشترین نفع را برای شما دارند؟ این مطلب قصد دارد پاسخ این سوال‌‌‌ها را بدهد و مشخص کند کدام ابرقهرمان‌‌‌ها مناسب شما و تیمتان هستند.

 شرکت‌ها و ‌CVCها

به عبارت ساده، CVC  یک نهاد سرمایه‌گذاری خطرپذیر است که به عنوان یک شاخه با شرکت مادر مرتبط است. این ویژگی متمایز، به طرز فریبنده‌‌‌ای ساده است و اثرات این ارتباط با شرکت مادر، نشان‌‌‌دهنده این است که چرا CVCها از نظر قابلیت و انگیزه با سرمایه‌گذاران خطرپذیر معمولی فرق دارند. قدرت برتر آنها عمدتا تابعی است از توانایی منحصر به فردشان برای بهره‌‌‌برداری از منابع شرکت؛ چه تخصص فنی باشد، چه کانال‌‌‌های فروش و چه دانش حقوقی.

حالا این به استراتژی و مشوق‌‌‌های شرکت بستگی دارد که چگونه از این قدرت برتر استفاده کند و بنابراین اثرگذاری آنها می‌تواند بسیار متفاوت باشد.

در حالی که یک سرمایه‌گذار خطرپذیر سنتی کسب‌وکار خودش را انجام می‌دهد و موفقیتش بستگی به موفقیت استارت‌آپ‌‌‌هایی دارد که در پرتفوی خود انتخاب کرده، ارتباطات یک CVC درون شرکت، به آن هدف و مقصد مشخصی می‌دهد. CVCها با شناسایی تکنولوژی‌‌‌های کلیدی و رشد دادن واحدهای کسب‌و‌کار، در جهت پیشبرد اهداف شرکت مادر فعالیت می‌کنند - و ممکن است لزوما بر پول درآوردن متمرکز نباشند.

همچنین ارتباطاتی که CVC  با شرکت دارد، ممکن است اصول حاکمی را که دنبال می‌کند، کمرنگ کند.

درست است که ماموریت CVCها که همان سرمایه‌گذاری خطرپذیر است، ذهنیت آنها را مثل بنگاه‌‌‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر می‌کند، اما ممکن است تمایل آنها به رفتارهای سرمایه‌گذاری محتاطانه باشد.

مشوق‌‌‌ها و استراتژی نهایی CVC را می‌توان طبق این معادله دنبال کرد و همین موضوع ‌CVCها را منحصر به فرد می‌کند: هیچ‌کدام از‌CVCها شبیه هم نیستند.

 ظهور و برجسته شدن‌ CVCها

سایت خبری آمریکایی TechCrunch در سال ۲۰۲۰ گزارش داده بود که ۱۰ سال پیش، کمتر از ۳۸۰ CVC  فعال در آمریکا حضور داشتند. حالا این تعداد به بیش از ۳۲۰۰ رسیده و قراردادهایی که حمایت این بنگاه‌‌‌ها را پشت خود دارند، در سال ۲۰۲۱ از ۲۱۰۰ مورد فراتر رفت.

نگاهی دقیق‌‌‌تر به این الگوها، دو دیدگاه کلیدی را در مورد نقش سرمایه‌گذاران شرکتی در اکوسیستم سرمایه‌گذاری خطرپذیر نشان می‌دهد. اولین دیدگاه به طول عمر CVC اشاره دارد. در حالی که خیلی از واحدها طی دو سال گذشته شکل گرفته‌‌‌اند، ده‌‌‌ها واحد هم یک دهه یا بیشتر است که فعالیت می‌کنند. آنها سابقه‌‌‌ای قابل پیگیری دارند و در اکوسیستم هم مورد احترامند.

دیدگاه دوم به رواج سرمایه‌گذاران CVC مربوط است. سرمایه‌گذاران شرکتی از گذشته در صنایع مختلفی مثل داروسازی و نیمه‌‌‌رساناها فعالیت داشتند.

 اخیرا، شرکت‌های پیشکسوت از طیف گسترده‌‌‌ای از صنایع، CVCها را جذب کرده‌‌‌اند.

منابع مالی آنها معمولا برای یک کارآفرین ابرقهرمان، جذابیت قابل درکی دارد. آنها حمایت‌‌‌های تخصصی ارائه می‌کنند؛ به‌‌‌ویژه در زمان‌‌‌های رشد و بزرگ شدن سازمان. اما پول همه چیز نیست و ارزشش را دارد که بدانیم نیمی از‌ CVCهایی که در دوران پاندمی کرونا اقدام به سرمایه‌گذاری کردند، خودشان در دوران پاندمی شکل گرفته بودند. به‌همین دلیل است که انجام تکالیف خودتان یک ضرورت محض است، چون همه CVCها در شرایط برابر ایجاد نشده‌‌‌اند و همه آنها ابرقهرمان‌‌‌های خودشان را ندارند - حتی جدیدترها ممکن است بعد از استارت‌آپ شما شروع به فعالیت کرده باشند و هنوز در حال یادگیری، رشد و بلوغ هستند.

از آنجا که گزینه‌‌‌های متعددی پیش رو دارید، تصمیم‌گیری در مورد اینکه با کدام‌ CVC‌‌‌ها کار کنید

(و کدام‌یک بیشترین نفع را برای استارت‌آپ شما دارد)، به آسانی انتخاب قدیمی‌‌‌ترین، جدید‌‌‌ترین یا بزرگ‌ترین CVC  نیست.  انتخاب شما باید با نیازها و اهدافتان همخوانی داشته باشد.  هر CVC با توجه به اینکه چگونه و چرا شکل گرفته و همچنین چگونه در داخل و توسط شرکت مادر ارزیابی می‌شود، اهداف متمایزی دارد. مساله این نیست که این CVC بهتر از دیگری است، چون هر کدام این پتانسیل را دارند که همان ابرقهرمانی باشد که شما به دنبالش هستید.

در عوض، هر کدام از‌CVCها این قدرت را دارند که خودشان را به شیوه‌‌‌های متفاوت عرضه‌‌‌ کنند؛ شیوه‌‌‌هایی که می‌تواند سفر شما را بسازد یا خراب کند. به عنوان یک کارآفرین، برای انتخاب بهترین CVC که با شما سازگاری داشته باشد، باید این توانایی را داشته باشید که مشخص کنید با کدام نوع آنها سروکار دارید و سپس بتوانید ارزیابی کنید کدام CVC بیشترین تناسب را با نیازهای شما دارد - باید این قهرمان‌‌‌ها را بشناسید تا بدانید کدامشان قرار است کنار شما باشد و برای ایجاد تغییر در دنیا با شما بجنگد.

  نقش شوالیه‌‌‌ها برای شما

سرمایه‌گذاران شرکتی شکل‌‌‌ها و اندازه‌‌‌های متعددی دارند. در این مطلب، برای روشن‌‌‌تر شدن هدف، سه نوع CVC مختلف را که می‌توانند تیم شوالیه‌‌‌های شرکتی شما را تشکیل دهند معرفی می‌‌‌کنیم. این شوالیه‌‌‌ها می‌توانند جلوی مشکلات را بگیرند، از هدف شما پشتیبانی کنند و از شبکه و ارتباطاتی که دارند در جهت رشد شما بهره ببرند.

۱-  شرکت کاپیتان. این نوع CVC بیشترین قدرت را دارد، تواناست و ارتباط مداوم با شرکت مادر دارد.

شرکت کاپیتان وفاداری بیش از حد دارد و برای تضمین موفقیت شرکت شما می‌‌‌جنگد.

شرکت کاپیتان در اصل برای تقویت خود شرکت مادر شکل گرفته و هیچ‌گونه تمرکزی بر بازدهی مالی خودش ندارد، بلکه در عوض به دنبال مشارکت است تا دانش و تکنولوژی‌‌‌های جدید را وارد شرکت کند.

به عنوان کارآفرین، اگر با یک شرکت کاپیتان مشارکت می‌‌‌کنید، منابع زیادی در دسترس دارید، اما باید تعهدتان را به شرکت مادر اثبات کنید. اگر استارت‌آپ شما می‌‌‌خواهد در یک حوزه خاص فعالیت کند یا با یک اسپانسر خاص همکاری کند، شرکت کاپیتان بهترین گزینه است.

۲- کسب و کار بارونس. این نوع CVC دارای قدرت تغییر شکل است و طوری تغییر می‌کند که با کسب و کار شما سازگار شود و هدفش این است که در زمان مناسب، هم‌‌‌افزایی مناسب داشته باشد. کسب‌و‌کار بارونس، ارتباط خود را با شرکت مادر حفظ می‌کند، اما برای مشارکت با یک استارت‌آپ، نیازی به اثبات تعهد ندارد. در عوض، این CVC همگام با برخی واحدهای کسب‌وکار در درون شبکه شرکت است.

کسب‌و‌کار بارونس، نسبت به شرکت کاپیتان، واکنش سریع‌‌‌تری دارد، اما خیلی موشکافانه رفتار می‌کند و قبل از هر عملی، نیازمند تایید کمیته سرمایه‌گذاری است. اگر می‌‌‌خواهید با این نوع CVC  شریک شوید، اهمیت واحد کسب‌و‌کار را در انگیزه و هدف آن فراموش نکنید.

۳- چشم‌‌‌انداز خطرپذیر. آخرین نوع CVC که می‌توانید برای تیم شوالیه‌‌‌های خود در شرکت در نظر بگیرید، هم قدرت دید خوبی دارد و هم سرعت. چشم‌‌‌انداز خطرپذیر از تفکر مستقل و تیزهوش خود در ارائه بهترین راه‌حل‌‌‌ها برای هر مشکلی استفاده می‌کند.

این‌ CVCها کمترین ارتباط را با شرکت مادر دارند و در نتیجه سریع‌‌‌ترین واکنش‌‌‌ها را نشان می‌دهند و ذهنیت رو به جلو دارند. همچنین با بازدهی مالی انگیزه می‌‌‌گیرند و تمرکز اصلی آنها بر موفقیت استارت‌آپ شماست.

قدرت برتر هر شوالیه‌‌‌ای، از سوابق و رابطه‌‌‌اش با شرکت مادر نشات می‌گیرد. با توجه به این ارتباط و فرهنگ شرکت، CVC  می‌تواند در کنار پول، انواع منابع مرتبط دیگر را ارائه کند. این بستگی به شما دارد که مشخص کنید کدام ترکیب قدرت را در کنار خود می‌‌‌خواهید و بهترین تیم برای تضمین موفقیت شرکت شما کدام است. اتصال به شرکت مادر.

برخی‌ CVCها بر اساس ارتباط قوی با شرکت و منافعش ایجاد می‌‌‌شوند. اگر ارتباط با یک اسپانسر شرکتی خاص، دقیقا همان چیزی باشد که استارت‌آپ‌‌‌ شما به آن نیاز دارد، بهتر است شریک شما یک کاپیتان یا نهایتا یک بارونس باشد.

از طرف دیگر، ممکن است شرکت شما بخواهد مشتریان بیشتری داشته باشد و در یک حوزه خاص دست به نوآوری بزند. در این صورت، یک CVC مستقل‌‌‌تر مثل چشم‌‌‌انداز خطرپذیر برای شما مناسب‌‌‌تر است.

البته داشتن ترکیبی از اینها هم متداول است تا بتوانید یک توازن ایده‌‌‌آل ایجاد کنید.

تخصص صنعتی. چیزی که در پیوند با شرکت مادر ذاتی است، این است که CVC با یک صنعت ارتباطی قوی دارد و این یعنی می‌تواند در یک یا دو حوزه تخصص داشته باشد. با وجود چنین تخصصی، با هر کدام از انواع‌ CVCها مشارکت داشته باشید، می‌توانید درهای زیادی را باز و راه زیادی را پیش رویتان هموار کنید. این مزیت یک فاکتور متمایزکننده بزرگ است که‌ CVCها را از بنگاه‌‌‌های سرمایه‌گذاری سنتی‌‌‌تر متمایز می‌کند.  شبکه‌‌‌سازی و ایجاد دسترسی. همیشه مساله این نیست که چه چیزهایی را می‌‌‌دانید، بلکه چه کسانی را می‌‌‌شناسید هم مهم است. یک «بله شنیدن» از آدم درست می‌تواند چند قدم شما را به موفقیت نزدیک کند. این شبکه‌‌‌ها و دسترسی‌‌‌ها خودشان یک ابرقدرت هستند. ‌CVCها شبکه‌‌‌های گسترده‌‌‌ای از شرکا و همکاران را هم در داخل و هم خارج از شرکت‌ها دارند. وقتی با آنها شریک می‌‌‌شوید، شما هم به این شبکه گسترده دسترسی پیدا می‌‌‌کنید و اهمیت انتخاب نوع درست CVC در اینجا مشخص می‌شود.

برای یک CVC کاپیتان، شبکه مشترک ممکن است به‌همان شرکت مادر محدود شود، در حالی که CVC بارونس می‌تواند مشارکت‌‌‌کنندگان و زیرمجموعه‌‌‌های زیادی را معرفی کند. چشم‌‌‌انداز خطرپذیر در این زمینه از همه انعطاف‌‌‌پذیرتر است، چون ارتباط کمتری با بازوی اصلی شرکت دارد و اغلب می‌تواند شبکه گسترده‌‌‌تری تشکیل دهد.

 CVCها چه زمانی به کمک می‌‌‌آیند؟

شاید به دلیل تعادلی که‌ CVCها در شرکت ایجاد می‌کنند، اغلب این تصور وجود داشته باشد که آنها علاقه‌‌‌ دارند در مرحله‌‌‌ای سرمایه‌گذاری کنند که استارت‌آپ به رشد رسیده باشد و ریسک‌‌‌گریزتر شده باشد. اما در واقعیت، CVCها در کل مراحل سرمایه‌گذاری نقش دارند و حتی بیشتر آنها در مراحل اولیه تامین سرمایه استارت‌آپ‌‌‌ها وارد عمل می‌‌‌شوند. از بسیاری جهات، به خاطر ارتباطات شرکتی است که CVCها می‌توانند در فعالیت‌‌‌های پرریسک‌‌‌‌‌‌تر سرمایه‌گذاری کنند. آنها می‌توانند در همه مراحل رشد شرکت ارزش‌‌‌آفرینی داشته باشند و از کمک شبکه‌‌‌ها و واحدهای کسب‌و‌کار همتای خود بهره بگیرند تا در همان جا که بنگاه‌‌‌های سرمایه‌گذاری سنتی ممکن است به مشکل بخورند، رشد را تسریع کنند.

 بنابراین، همان‌‌‌قدر که مهم است ارزیابی کنید کدام نوع CVC بیشترین ارزش را برای استارت‌آپ شما دارد، در هر مرحله‌‌‌ای از سفرتان که باشید، مشارکت با یک CVC زمان مناسبی است.

 ارزیابی CVC و آنچه باید در ذهن داشته باشید

مسیر پیش روی شما در سفر ابرقهرمانی به سوی موفقیت در کارآفرینی، خطرناک است و هنوز به پشتیبانی‌‌‌هایی نیاز دارید. تاکنون به تعداد اندکی از CVCهای ابرقهرمان معرفی شده‌‌‌اید. بر اساس اطلاعاتی که دارید، چطور باید شرکای بالقوه خود را ارزیابی کنید؟ می‌توانید با گذر از چند مرحله، شرکتتان را در راه پرورش یک رابطه مفید دوجانبه قرار دهید. به طور کلی، هر داستان ابرقهرمانی، به یک مشارکت موفق نیاز دارد.

اولین مرحله این است که در فرآیند خودکاوی خودتان شرکت کنید. به چه ابرقهرمانی (یا ابرقهرمان‌‌‌هایی) نیاز دارید؟ با خودتان و تیمتان در مورد اینکه بهترین کمک از چه ناحیه است و چگونه قرار است با نیازها و چشم‌‌‌انداز استراتژیک شما برای آینده همخوانی داشته باشد، صادق باشید.

به محض اینکه متوجه شدید ویژگی‌‌‌های شریک ایده‌‌‌آل چیست، مرحله بعدی این است که با CVC ابرقهرمان احتمالی تعامل برقرار کنید و بدانید جزو کدام نوع از CVCهاست. در مرحله بعد باید اعتبارسنجی کنید. خجالت نکشید و از شرکت‌ها، کارآفرینان و‌ CVCها بپرسید که قبلا با چه کسانی سرمایه‌گذاری مشترک داشته‌‌‌اند. فراموش نکنید در مشارکت با یک CVC باید به دنبال تغییر باشید. شرکت شما رشد می‌کند و ممکن است ظرف ۵ تا ۱۰ سال، تفاوت زیادی کند. آیا ابرقهرمانی که الان نیاز دارید، همان ابرقهرمانی است که ممکن است در آینده نیاز داشته باشید؟