اهداف کربن خنثی؛ برنامهریزی آسان، اجرای سختتر
دوم، شرکتهای جهانی با انجام تعهدات رسیدن به «صفر خالص» به این فشار فزاینده سرمایهگذار پاسخ میدهند. تا به امروز ۸۴ شرکت از بزرگترین شرکتهای جهان تعهدات مربوط به تغییرات اقلیمی بهعنوان فاکتور اساسی را تعیین کردهاند که اکثریت آنها تا ژانویه ۲۰۲۰ انجام شده یا بهروزرسانی شدهاند.
با این حال، تنها ۲۷ شرکت از تغییرات اقلیمی در ارائه رویکرد سرمایهگذاران درباره برنامهریزی استراتژیک بلندمدت نام میبرند. از این میان، تنها ۸ شرکت تغییرات آب و هوایی را به عنوان یک مولفه اصلی در ارتباطات استراتژیک با سرمایهگذاران نشان دادند.
تنها ۲۵طرح برای استفاده از فرصتهای تجاری آب و هوایی افشا شده و تنها ۱۳ مورد جزئیاتی را در مورد تخصیص سرمایه برنامهریزیشده در حمایت رسیدن به کربن صفر تا سال ۲۰۵۰ موضوع ارائه کردند.
همانطور که بسیاری از این شرکتها در نظر دارند، باید تا سال ۲۰۳۰ وارد چرخه کربن منفی شوند. اما مدیریت پرتفولیو فناوریهای جدید و کربنزدایی از داراییهای موجود در بخشهایی به سختی کاهش مییابند.
یک توضیح برای این «شکاف اجرایی» میتواند عدمواکنش مثبت یا منفی قیمت سهام، پس از اعلام صفر خالص باشد. دیگری میتواند این باشد که کربنزدایی اساسا به عنوان هزینهای برای کسب و کار تلقی میشود که قیمتها را بالا میبرد و سهم بازار را در معرض خطر قرار میدهد.
آنچه میتواند کمک کند، تغییر روایت از کربنزدایی به عنوان هزینه به بیطرف کردن کربن به عنوان یک فرصت ایجاد ارزش است.
اگر یک شرکت فورا در برابر قیمت کربن آسیبپذیر نباشد و سرمایهای برای سرمایهگذاری در دسترس داشته باشد، میتواند سبد خود را تغییر دهد و بر بخشهای با رشد بالا تمرکز کند، کسبوکارهای سبز جدیدی ایجاد کند و در کربنزدایی زنجیرههای تامین موجود پیشرو باشد و در نتیجه ارزشی برای آن ایجاد کند و به نوعی تعادل بین جامعه و سهامداران را به طور یکسان برقرار کند. چنین دگرگونی کسبوکاری مستلزم چشمانداز، درک چگونگی استفاده از قابلیتهای موجود برای اقتصاد کربن و رهبری بازار است که بتواند فرصت خلق ارزش بلندمدت را بیان و ارتباط برقرار کند.
سفر کربن خنثی، مزیت رقابتی و منابع پایدار را ایجاد میکند، هزینهها و منافعی را به همراه خواهد داشت و دست بالاتری را برای صنعت به عنوان یک کل تعیین میکند.
بشر اهرمهای کلیدی فناوری کربنزدایی را برای صنایعی که به سختی آن را کاهش میدهند شناسایی کرده؛ از قبیل: بهرهوری انرژی و بهبود فرآیند تامین سوخت و مواد اولیه، کارآیی مواد و جایگزینی چرخشی آن، ذخیره و استفاده از آن. بسیاری از فاکتورها باید «واقع شوند» تا این فناوریها به طور تهاجمی مقیاسپذیر شوند و تاثیر واقعی برتغییرات آب و هوایی داشته باشند. سرمایهگذاری خطرپذیر باید با ایجاد یک سرمایهگذاری جذاب برای این فناوریها، منبع بهترین گزینهها و کاهش مشخصات ریسک؛ نقش ایفا کند تا فناوریها بتوانند در زنجیره تامین صنعت و کسب و کار ادغام شوند.
وقتی سرمایه در دستان رهبران سازمانی مسوولیتپذیر و باتجربه و با دانش قرار گیرد، محیطزیست و ارزش مالی دست به دست هم و نوید اقتصاد چرخشی و سبز را خواهند داد.