موفقیت در گرو این است که همه طرف‌‌‌ها -  یعنی صاحبان دارایی، سرمایه‌گذاران و سیاستگذاران - این ریسک‌ها را شناسایی و آنها را مدیریت کنند. آنها باید به‌‌‌روز باشند و بدانند چگونه سیاست‌ها و قوانین برای رسیدن به اقتصاد کربن صفر ایجاد می‌‌‌شوند و سرمایه اولیه برای پیشرفت پروژه‌‌‌ها تامین می‌شود. ریسک‌ها زیادند، اما توسعه این پروژه‌‌‌های زیرساختی، جنبه مهمی از احیای اقتصادی بعد از کروناست.  اما احیای اقتصادی چگونه با برنامه‌‌‌ریزی‌‌‌های سبز هماهنگ می‌شود؟ احیای به اصطلاح سبز، باعث انعطاف‌‌‌پذیری در زیرساخت‌‌‌ها می‌شود تا پروژه‌‌‌های کربن صفر قابل اجرا باشند. چالشی که وجود دارد، شناسایی فرصت‌‌‌ها برای به‌‌‌کارگیری تکنولوژی‌‌‌های جدید یا به‌‌‌روز کردن دارایی‌‌‌های موجود است. به‌‌‌علاوه، شرکت‌ها باید تصمیم بگیرند چه زمانی دارایی‌‌‌های متروک (دارایی‌‌‌هایی که ارزش آنها به واسطه تغییر تقاضا از دست رفته است)، مثل تولید برق با سوخت‌‌‌های فسیلی را که به خاطر تحولات قانونی یا تغییرات بازار، به پایان عمر اقتصادی خود نزدیک می‌‌‌شوند، کنار بگذارند.  در سال‌های آینده، صاحبان دارایی‌‌‌ها باید بدانند بازارها چگونه تحت‌تاثیر تحولات انرژی قرار می‌‌‌گیرند و بر اساس قوانین و سیاست‌های اقلیمی تصمیم‌گیری و مشارکت‌‌‌های دولتی-خصوصی را دنبال کنند.

چالش جدی دارایی‌‌‌های متروک

افزایش دیجیتال‌‌‌سازی، انرژی پاک، خودروهای برقی و دیگر حوزه‌‌‌های نوآوری، فرصت‌‌‌های سرمایه‌گذاری زیادی به وجود می‌‌‌آورند. اما شرکت‌ها باید این فرصت‌‌‌ها را همراه با چالش‌هایی که دارایی‌‌‌های متروک ایجاد می‌کنند، به‌‌‌دقت مدیریت کنند.

به عنوان مثال، در بریتانیا، نیروگاه‌‌‌هایی که سوخت آنها زغال‌سنگ است، زودتر از سال ۲۰۲۵ از شبکه خارج نخواهند شد. در حالی که زغال‌سنگ، همچنان منبع اصلی تولید برق برای برخی کشورهای اتحادیه اروپاست، تعهد به اهداف انتشار صفر کربن نیازمند این است که اتحادیه از منابع انرژی پاک جدید استفاده کند. حوزه دیگر، زیرساخت‌‌‌های نفت و گاز است. در سطح جهانی، سوالات زیادی وجود دارد که صاحبان دارایی باید بپرسند -  مثلا، استفاده از وسایل نقلیه با موتورهای درون‌‌‌سوز، چه زمانی قرار است به طور کامل ممنوع شود؟ مصرف‌کنندگان با چه سرعتی به خودروهای برقی روی می‌‌‌آورند؟ اقتصادها با چه سرعتی به سوی انرژی سبز می‌‌‌روند؟ به طور مشابه، یکسری درآمدهای ثابت مثل عوارض جاده‌‌‌ای یا بزرگراه‌‌‌ها، دیگر چندان قابل پیش‌بینی نیستند، چون در ۱۰ سال آینده، ترافیک خودرو کمتر خواهد شد.  اگر اقتصادها بخواهند اهداف تغییرات اقلیمی را محقق کنند، مقامات هم در بخش دولتی و هم بخش خصوصی، باید چالش‌های دارایی‌‌‌های متروک را مدنظر قرار دهند، به آخرین تغییرات در قوانین توجه کنند، و مشخص کنند چه زمانی باید فرصت‌‌‌ها را دنبال کرد و چه زمانی باید آنها را رها کرد. به عنوان مثال، آیا منطقی است که با مهندسی معکوس، کربن را جذب و ذخیره کرد یا گزینه‌‌‌های جدیدتر و پاک‌‌‌تری را معرفی کرد؟

پرسش‌‌‌های حیاتی برای احیای سبز

چگونگی همراه شدن با یک احیای سبز، نیازمند تحولی بزرگ در نقش زیرساخت‌‌‌ها در اقتصادهاست. پرسش‌‌‌های زیر می‌توانند در تعیین مسیر این صنعت، مفید باشند.

  صاحبان دارایی‌‌‌های فعلی و سرمایه‌گذاران آینده، چطور می‌توانند ریسک را مدیریت و فرصت‌‌‌ها را شناسایی کنند؟ سرمایه‌گذاران و صاحبان دارایی‌‌‌ها، باید از سرعت تحول طی ۱۰ تا ۱۵ سال آینده خبر داشته باشند و بدانند کدام بازارها به طور کامل تغییر خواهند کرد. یک دیدگاه واضح از چالش‌ها می‌تواند به شناسایی فرصت‌‌‌ها کمک کند و مهم‌تر از آن، از ریسک‌های دارایی‌‌‌های متروک بکاهد.

  سرمایه‌گذاران چطور باید سیاست‌های فعلی تغییرات اقلیمی را در تصمیم‌‌‌های خود بگنجانند؟ دارایی‌‌‌ها باید در برابر آینده ضد‌ضربه باشند. مثلا، دارایی‌‌‌هایی که در مناطق ساحلی واقع شده‌‌‌اند، به سرمایه‌گذاری اساسی نیاز دارند تا انعطاف خود را در برابر تغییرات اقلیمی به سطحی برسانند که ارزش‌‌‌ آنها را برای دهه‌‌‌های متمادی حفظ کند. در مقابل، پمپ‌بنزین‌‌‌ها احتمالا با تغییر قوانین به سمت استفاده بیشتر از خودروهای برقی، تا سال‌های آینده با کاهش تقاضا مواجه خواهند شد.  همچنین تکنولوژی‌‌‌ها و استارت‌آپ‌‌‌های زیادی در حال ظهورند که سریع‌‌‌ترین و پاک‌‌‌ترین راه‌حل‌‌‌ها را ارائه می‌کنند. بنابراین، صاحبان دارایی‌‌‌ها باید چالش‌های فنی و اقتصادی را شناسایی کنند و به دنبال مشارکت‌‌‌هایی باشند که به نفع همه طرف‌‌‌ها باشد.

  سیاستگذاران چگونه می‌توانند به دستورالعمل‌‌‌های کربن‌‌‌زدایی دست یابند؟ سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌‌‌ها برای کربن‌‌‌زدایی، نیازمند افق چنددهه‌‌‌ای برای دارایی‌‌‌هاست. در یک دنیای پرابهام که شرایط آن دائما تغییر می‌کند و تکنولوژی همواره در حال پیشرفت و تکامل است، شرکت‌ها و سیاستگذاران باید برای اجرای تغییر واقع‌‌‌بین باشند و دولت‌‌‌ها باید در مورد تغییر سیاست‌های خود شفاف عمل کنند. مثلا در آمریکا، تغییر هم در سطح فدرال و هم در سطح ایالتی اتفاق می‌‌‌افتد.  

در نهایت، توصیف «زیرساخت قابل سرمایه‌گذاری» هم نقش مهمی دارد. یکسری عناصر تکنولوژی جدید هستند که برای پیشرفت به حمایت دولت‌‌‌ها نیاز دارند. تکنولوژی‌‌‌ها یا دارایی‌‌‌های نسبتا جدید

- مثل باتری‌‌‌های قوی‌‌‌تر، نیروگاه‌‌‌های بادی-  دریایی شناور، خودروهای برقی و گاز هیدروژن -  به مدل‌‌‌های سرمایه‌گذاری متفاوتی نیاز دارند تا با کمترین ریسک، بیشترین کارآیی را داشته باشند.  تصمیم‌‌‌هایی که امروز توسط صاحبان دارایی‌‌‌ها، سرمایه‌گذاران و سیاستگذاران اتخاذ می‌شود، نباید سرسری گرفته شوند، چون بر نسل‌‌‌های آینده تاثیرگذار است. اقدام هر چه سریع‌‌‌تر نه تنها حیاتی است، بلکه قاطعانه بودن آن الزامی است. به طور مشابه، انتظارات اجتماعی از آنچه «کار درست» تلقی می‌شود، در حال تغییر است؛ از جمله اینکه دارایی‌‌‌ها چگونه مدیریت می‌‌‌شوند و منابع مالی کجا سرمایه‌گذاری می‌‌‌شوند. فرصت‌‌‌ها رو به افزایشند، اما موانع موفقیت هم بیشتر و بیشتر می‌‌‌شوند.

در نهایت، رسیدن به بهترین نتیجه، نیازمند مطرح کردن پرسش‌‌‌های درست است.