مهارتهای مدیریتی
سه توصیه به منظور شادتر بودن در محل کار
مدیرامور شادمانی شرکت گوگل، پرده از بعضی از عواملی که کارمندان آن شرکت را بهرهورتر و خشنودتر کرده است، برمیدارد:
مترجم:افشین وزیریان
مدیرامور شادمانی شرکت گوگل، پرده از بعضی از عواملی که کارمندان آن شرکت را بهرهورتر و خشنودتر کرده است، برمیدارد: شروع یک کار جدید میتواند پر از استرس باشد. بهتر است به سراغ Chade- Meng Tan برویم، کسی که صد و هفتمین کارمند گوگل بوده است و شرایط آن شرکت را در ابتدای تاسیس آن - زمانی که گوگل هنوز مثل امروز یک غول محسوب نمی شد- تجربه کرده است.
Tan یک مهندس بود و مهندسان در گوگل بیست درصد از وقت شان را صرف کارکردن روی پروژههایی میکنند که خودشان انتخاب کردهاند. Tan از بیست درصد وقتش برای کارکردن برای طراحی دورهای استفاده کرد که آن را «جستوجوی درون» نامید. وی این دوره را برای کمک به بهبود هوش هیجانی کارمندان گوگل طراحی کرد با این هدف که آنها را شادمانتر کند و کارمندان بهرهورتر و روسای بهتری بسازد. نهایتا هدفش، ایجاد دنیایی بود که مکانی شادتر برای همگان باشد.
Tan در گوگل به «رفیق سرحال» معروف است، لقبی که هیچ کس نمیتواند آن را منکر شود. وی دوره «جستوجوی درون» را در ۵ سال گذشته تدریس کرده است و شرکتکنندگان در دورهها اغلب اذعان میکنند که این دوره، در زندگیشان تحول ایجاد کرده است. شرکت کنندهای تصمیمش را برای ترک شرکت، پس از حضور در این دوره تغییر داد. کتاب Tan برگرفته از دورههای اوست که اکنون پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز میباشد.
در اینجا به سه مهارت ذهنی که او برای هر کارآفرین پیشنهاد میکند، میپردازیم:
۱- یاد بگیرید از درون آرامش داشته باشید:
کارکردن در یک شرکت تازه متولد شده اغلب فشار مالی و استرس بیپایانی را دربردارد. توانایی آرام کردن ذهن در مواقع لزوم، بسیار مفید است. یک اقیانوس عمیق را در نظر بگیرید سطح آن متلاطم اما ته اقیانوس، آرام است اگر شما بتوانید به عمق درونتان بروید، شما میتوانید به آرامش برسید و در جهانی باشید که میتوانید آرام و آسوده بمانید در همان زمانی که کاملا فعال و در تکاپو هستید.
به نظر بلندپروازانه میرسد، اما به دست آوردن این مهارت بسیار آسان است.این مهارت از آگاهی نشات میگیرد و آگاهی از طریق آموختن راه و روشی به دست میآید که به ذهن شما اجازه میدهد تا به نوعی تعادل برسد.
یک روش برای رسیدن به این مقصود، جلسه مدیتیشن ساده روزانه است. شما همچنین میتوانید از طریق تمرکز روی تنفستان در طول روز به این حالت برسید. هر از گاهی سه مرتبه آگاهانه نفس بکشید. نیازی نیست خیلی به خود فشار آورید، حتی میتوانید یرای یک مرتبه هم که شده این کار را انجام دهید.
۲- انعطافپذیری هیجانیتان را افزایش دهید.
کارآفرینان خیلی وقتها دچار شکست میشوند و اگر کسب و کارشان، همراه با نوآوری و تغییرات باشد، فعالیتشان مستلزم تعداد شکستهای بیشتری نیز است.
با اذعان به اینکه بخش عمدهای از شکست یک تجربه فیزیکی است، شروع کنید. در مورد خود من این مساله، همراه با گرفتگی سینه، دل پیچه و کمبود انرژی است. من در چنین شرایطی حال بدی دارم و دلیل آن به واسطه احساسی جسمی است.
اولین قدم، تشخیص این است که شکست، یک تجربه فیزیکی است مرحله دوم، برگشتن به تکنیک شماره یک است: ذهنتان را از طریق تمرکز روی تنفستان، آرام کنید.آرام کردن ذهن به همان اندازه روی آرام کردن بدن تاثیر دارد.
علاوه بر آن، این تکنیک اعصاب ریوی را آرام و نتیجتا واکنشهای فیزیولوژیکی را تنظیم میکند.او میگوید اجازه دهید احساس شما رها شود. احساسات را به مثابه یک حس فیزیولوژیکی در نظر بگیرید. این، همه ماجرا است. سختیها ممکن است خوشایند یا ناخوشایند باشند. اما هرکدام یک تجربه هستند. فقط کافی است که به آنها اجازه بدهید که بیایند و بروند. اگر شما بتوانید این کار را انجام دهید، شما میتوانید در مقابل مشکلات، عکسالعمل بهتری داشته باشید.
۳- عادت آرزو کردن موفقیت برای دیگران را تقویت کنید:
فرضیه ای هست که اگر شما مجبورید کسی را برای کمک به خودتان قانع کنید، نیمی از مبارزه را از دست دادهاید. اما اگر در این بین قصد شما کمک به دیگران باشد تا از طریق موفق کردن شما موفق شوند، روش آسانتری را برگزیدهاید. اگر شما همیشه موضوعات را به این گونه، با دیگران طرح کنید، احتمال بیشتری دارد که مردم بخواهند با شما کار کنند. یک عادت موثر و مفید، آرزو کردن شادکامی برای همه کسانی است که در کنار شما هستند.
هنگام نگاه کردن به هر انسانی در دلتان برای او آرزوی خوشبختی کنید. شما ممکن است نخواهید با شخصی که پشت ترافیک با او برخورد داشتید، این تمرین را آغاز کنید، اما آدمهایی که دوستشان دارید یا نسبت به آنها احساس خاصی ندارید، شروع خوبی برای این رویکرد هستند.
هنگامی که شما شخصی را میبینید و اولین چیزی که به ذهنتان میرسد، آرزوی شادمانی برای او باشد، آن فرد به صورت ناخودآگاه، این مساله را حس میکند. این مساله به شما کمک میکند که رییس بهتری باشید. پیشنهاد به کارآفرینان این است که کوشش کنند تبدیل به مدیران سطح پنجمی شوند که جیم کالینز در کتاب «از خوب به عالی» مطرح میکند: آنها دستهای از مدیران هستند که میتوانند شرکتشان را به سمت بزرگی و عظمت سوق دهند.
ویژگی این مدیران، تواضع در عین بلندپروازی است و انگیزه آنها برای بلندپروازی خودخواهی نیست، بلکه پیشرفت و بهبود است. این نوع از رهبری برای شرکتهای نوپا، بسیار کارآمد است، زمانی که شما میخواهید برای همه الهام بخش باشید. به همین دلیل، بهترین مهارت برای یک رهبر در چنین شرکتهایی، می تواند آموختن همدلی باشد.
ارسال نظر