حجم کار ناپایدار

  عدم‌کنترل درک شده

  پاداش ناکافی در ازای میزان کار انجام شده

  نبود حامی اجتماعی

  بی انصافی

  عدم‌تطابق ارزش‌ها و مهارت‌ها با یکدیگر

با این حال، قبل از اینکه به بررسی فرسودگی شغلی در سازمان‌ها بپردازیم، باید شرایط لازم را برای بحث در مورد آن ایجاد کنیم. اغلب اوقات، فرسودگی شغلی ناشی از ضعف فردی است؛ اینکه کسی «نمی‌تواند آن را از بین ببرد» موجب عدم‌تمایل کارکنان به صادق بودن در این راستا می‌شود. بنابراین، مدیران تیم باید امنیت روانی یا فرهنگی را تامین و فراهم کنند تا کارکنان به اندازه کافی احساس امنیت کرده و بدون ترس از توبیخ و تنبیه، ریسک کنند. همچنین، مشکلات ایجاد شده را به اشتراک بگذارند.

 ۱۵سوال در مورد فرسودگی شغلی

ما ۱۵ سوال را در مورد شش عامل فرسودگی شغلی طراحی کرده‌‌‌ایم که حاصل تجربه خودمان در کار با مدیران و تیم‌‌‌هایشان است:

  حجم کار ناپایدار

مدیران باید اطمینان حاصل کنند که از کارکنان انتظارات واقع‌بینانه‌‌‌ای‌‌‌ دارند. شما نمی‌توانید از آنها بخواهید که کارهای بیشتری را در فرصت کمتر انجام دهند. تیم شما اغلب نسبت به اینکه چه حرکات و کارهایی انجام می‌شود، دید واضح‌تری دارد.

  اولویت‌‌‌های کاری چقدر با استراتژی و نتایج مورد انتظارتان همسو هستند؟

  به کدام اولویت‌‌‌ها یا فعالیت‌ها باید بیشتر توجه شود؟

 عدم‌کنترل درک شده

کارکنان شما ماشین یا روبات نیستند. آنها باید احساس کنند که کارفرما به اندازه کافی به آنها اطمینان و به آنها فضای کافی برای نوآوری می‌دهد. عدم‌کنترل، درماندگی و بی‌‌‌تفاوتی آموخته شده را در نهاد آنها به وجود می‌‌‌آورد.

  تا چه حد احساس می‌‌‌کنید در مورد نحوه انجام کار خود اختیار دارید و چه میزان در امر تصمیم‌گیری تاثیرگذار هستید؟

  کدام آژانس سود بیشتری برای شما به همراه دارد؟

   چگونه نحوه‌‌‌ انجام کارها را دوباره طراحی کنیم تا به شما آزادی عمل بیشتری در نحوه‌‌‌ دستیابی به اهداف کاری بدهد؟

 پاداش ناکافی در ازای میزان کار انجام‌شده

لزومی ندارد که همیشه و حتما پاداش به صورت مادی یا افزایش حقوق باشد. گاهی اوقات پاداش‌‌‌های معنوی و اجتماعی که از اعتبار و قدردانی ناشی می‌شود، معجزه می‌کنند.

   چه وقت شما و همکارانتان به‌‌‌خاطر کار خوبی که انجام داده‌‌‌اید، به رسمیت شناخته می‌‌‌شوید؟

  چه نوع پاداش و اعتباری برای شما و همکارانتان بیشترین اهمیت را دارد؟

 نبود حامی اجتماعی

هیچ شغلی به صورت مجزا وجود ندارد - هر کدام بخشی از یک کار دسته‌جمعی است که به نوبه خود قسمتی از شبکه‌‌‌ای از پشتیبانی، صداقت و مسوولیت‌‌‌پذیری مشترک هستند. متاسفانه، نیروی کار امروزی تنهاست و مدیران باید پیوندهای اجتماعی را تقویت کنند. در اینچنین شرایطی، پرداختن به فرسودگی شغلی به عنوان یک تمرین تیمی بسیار مفید است؛ زیرا پرداختن و بها دادن به آن، ارتباطات را تقویت کرده و پرورش می‌دهد.

  جامعه کاری ما تا چه اندازه از شما حمایت و پشتیبانی ‌‌‌ می‌کند؟ یا برعکس، تا چه میزان انرژی شما را تخلیه می‌کند؟

  آیا مواردی وجود دارد که تیم کاری ما در آن قوی باشد؟ چه بخشی از کار می‌تواند بهبود یابد؟

  چگونه می‌توانیم برای تقویت پیوندها و ارتباطات اجتماعی خود با یکدیگر همکاری کنیم؟

 بی‌انصافی

همه به یک فرصت برابر نیاز دارند. سقف‌‌‌های شیشه‌‌‌ای و محیط‌‌‌های کاری خفه و محدود شده، فضاهای‌‌‌ سمی ایجاد می‌کنند.

  در محیط کاری، چقدر با شما و همکارانتان منصفانه رفتار می‌شود؟

  عواملی غیر از موفقیت و تلاش تا چه اندازه بر شناخت و میزان پاداش شما تاثیر می‌‌‌گذارد؟

  چگونه می‌توانیم با هم کار کنیم تا شرکت خود را منصفانه‌‌‌تر اداره کنیم؟

 عدم‌تطابق ارزش‌‌‌ها و مهارت‌‌‌ها با یکدیگر

مشکلات زمانی به‌‌‌وجود می‌‌‌آید که بین آنچه‌‌‌ کارگران طرفدار آن هستند و به آن اعتقاد دارند و آنچه سازمان از آنها می‌‌‌خواهد، گسست و فاصله وجود داشته باشد.

   ارزش‌‌‌های تیم تا چه حد با ارزش‌‌‌های شما همخوانی دارد؟ انحراف‌‌‌ها در کجاست؟

  اقدامات شرکت تا چه حد با ارزش‌‌‌های اعلام شده خودش هماهنگ است؟ اقدامات تیم چقدر خوب است؟

ما به مدیران توصیه می‌‌‌کنیم به این سوالات، در زمان‌‌‌های متفاوت در یک سند مشترک کار تیمی پاسخ دهند. همه باید این کار را آشکارا انجام دهند، زیرا این نوع اشتراک‌‌‌گذاری هر چند آسیب‌‌‌پذیری کمی دارد، اما به صورت بالقوه به تقویت پیوندهای تیمی شما‌‌‌ کمک ‌‌‌می‌‌‌کند. همکاری غیرهمزمان، اجازه می‌دهد تا طیف وسیع‌‌‌تری از دیدگاه‌‌‌ها به اشتراک گذاشته شود و نظرات تک تک افراد در یک جلسه شنیده شده و ثبت شود.  این نوع تمرین، به تیم شما عاملیت و احساس مالکیت دسته‌جمعی بر سطوح فرسودگی شغلی می‌دهد. همچنین، به اشتراک‌‌‌گذاری آسیب‌‌‌پذیری‌‌‌ها، منجر به ایجاد تیم‌‌‌های قوی‌‌‌تر و منسجم‌‌‌تر می‌شود. این رویکرد فراگیر، راه ‌‌‌حل‌‌‌ها را نوآورانه‌‌‌تر و مناسب‌‌‌تر از هر چیزی که بخش منابع انسانی می‌تواند به تنهایی ارائه دهد، می‌کند. کنار هم قرار گرفتن این سوالات، به ایجاد یک سیگنال گفت‌‌‌وگو بین کارکنان کمک ‌‌‌می‌‌‌کند که این امر نشانگر این است که شما برای آنها و رفاهشان ارزش قائل هستید و موجب می‌شود در برابر افزایش فرسودگی شغلی مقابله کرده و استوار باشند.