مهارتهای مدیریتی
هشت سوالی که باید قبل از انتخاب شرکای تجاری تان بپرسید
مترجم: سودا ستاری نیکخو
به دلیل بی ثباتی بازار و ریسک ادامه مسیر به تنهایی و بدون کمک دیگران، در حال حاضر بسیاری از مردم در جستوجوی شروع یک تجارت با همکاری یکدیگر هستند.
منبع:Darren Dahl
مترجم: سودا ستاری نیکخو
به دلیل بی ثباتی بازار و ریسک ادامه مسیر به تنهایی و بدون کمک دیگران، در حال حاضر بسیاری از مردم در جستوجوی شروع یک تجارت با همکاری یکدیگر هستند. Ebong Eka میگوید: «بااین حال دشواری دراین است که شروع یک مشارکت میتواند بسیار چالش انگیز باشد. بسیاری از کارآفرینان عاشق ایده کسب و کارشان میشوند، اما به دلیل فقدان عملکرد مناسب، یا به دلیل عدم تقسیم مسوولیت به صورت درست میان شرکای تجاری، شکست میخورند.» به عبارت دیگر، قبل ازاینکه شما حتی به مرحلهای برسید که بخواهید شراکت خود را رسمیکنید، کارهایی را برای بنیان نهادن پایه تجارت مشترکتان باید انجام دهید. به منظور کمک به شما برای تنظیم شراکت، سوالات زیر را از خود بپرسید:
۱. آیا شما شرکای خوبی هستید؟
«در هر تجارت جدید، به خصوص در یک شرکت کوچک که توسط شرکای تجاری اداره میشود، هر کس تا حد اعلا قابلیتها و زمان خود را وقف کار میکند.» کسبوکار نیاز به ترکیبی از استعداد تعداد محدودی از افراد دارد تا گستره متنوعی از کارها نظیر مدیریت، سرمایهگذاری، خلاقیت، تکنولوژی و... را پوشش دهد. Gerber میگوید: «تعادل در یافتن همکارانی است که میتوانند با هم کار کنند و خدمت یا محصولی عالی را تحویل دهند، در حالی که باید اطمینان حاصل شود که دراین میان کسی آماده و قادر به مدیریت امور مالی یا مدیریت فنی و... است.»
۲. شما چه چیزی را وارد رابطه میکنید؟ و چگونه به آن ارج مینهید؟
«یک رابطه نباید صرفا شراکت افراد مشابه هم باشد. گاهی شراکت زمانی نتیجه بهتری میدهد که تنها یک فرد مسوول گروه باشد یا تنها یک فرد سهام بیشتری داشته باشد.» بنابراین، کلید یک رابطه موفقاین است که سهم نسبی شرکا به وضوح تعیین شود و همه شرکا در مورد ارزش سهم یکدیگر به توافق برسند. شاید شروع یک کسبوکار بدون تامین منابع مالی و سرمایهگذاری از سوی یکی از شرکا امکانپذیر نباشد. هرچند ممکن است این کار سایر شرکا را در مضیقه قرار دهد. ممکن است یک کسب و کار نیازمند یک معامله مهم با مشتری باشد که یکی از شرکا آن معامله را انجام میدهد. ممکن است یکی از شرکا، یک تکنولوژی جدید را اختراع کند. ممکن است روش درست، ترکیبی از روشهای ذکر شده باشد.
۳. آیا همه شما متعهد هستید؟
«شرکا قبل از آغاز به کار باید مرز بین تعهدات فردی خود را با تعهداتشان در مشارکت، تعیین کنند.» به عنوان مثال، یکی از شرکا در زمان شروع کسب و کار ممکن است بخواهد تعهدات محدودی در حیطه کاری اش داشته باشد و مایل باشد تعادل خاصی را در زندگی کاری برقرار کند. همچنین، اگر یکی از شرکا مسوولیتهای مراقبت از فرزندان یا خانوادهای پرجمعیت را بر عهده داشته باشد، نباید انتظار تعهد به کار تمام وقت ازاین شخص برود.
۴. آیا موضوع مهم دیگری وجود دارد که تاکنون درباره آن صحبت نشده است؟
«شفاف سازی در هر رابطهای مهم است.» واین مسالهای غیرمعمول نیست. بنابراین، شرکا باید در مورد رسمیکردن رابطه خود تدابیری بیندیشند و برای روشن شدن مسائل جدید و بالقوه مشکل ساز، در اسرع وقت با هم صحبت کنند.
۵. آیا بودجه کافی در اختیار دارید؟
«ابعاد مالی یک رابطه تجاری همانند ازدواج ممکن است استرسزا باشد. شرکا باید هم برای کسب و کار و هم برای نیازهای خودشان بودجه را افزایش دهند.» بودجه باید تعیین کند که چه مقدار سرمایه برای شروع یک کسب و کار لازم است و نیز این سرمایه از کجا تامین میشود. همچنین لازم است موارد ضروری منجر به سوددهی، در زمان شروع کسب و کار تعیین شود. Gerber میگوید: «استرس در امور مالی شخصی، موضوع مهمی برای همه کارآفرینان در آغاز شروع کسبوکار است. با پیشرفت کار، شرکا مطمئن میشوند که در صورت از دست دادن درآمد، توانایی اداره شرایط را در موقعیت مشابه خواهند داشت. از طرف دیگر، حسابهای مالی آنها تراز نخواهد شد و اولویتهای آنان در مورد چگونگی، مدت زمان، حفظ و هدایت کسبوکار ممکن است تغییر کند.»
۶. چگونه تصمیمگیری خواهید کرد؟
«شرکا باید مشخص کنند که چه کسی تصمیمگیری نماید.» اغلب، شرکا سرمایهگذاریها و مسوولیتها را به طور مساوی به اشتراک میگذارند و در مورد مسائل مهم به توافق میرسند که همگی با هم تصمیم بگیرند. در موارد دیگر، کنترل نهایی در آینده شرکت بر عهده اکثریت شرکا است؛ در حالی که، یک شریک با سهم کمتر نسبت به سایرین، حق وتو کردن تصمیمات بزرگ، مانند فروش شرکت یا آوردن یک شریک جدید را دارد.
اگر شراکت شما به اتمام برسد چه اتفاقی میافتد؟
«جدایی و تفکیک شرکا از هم، یکی از مسائلی است که مردم نمیخواهند به آن فکر کنند. اما بسیار مهم است که دلایل بر هم زننده یک شراکت، در نظر گرفته شود.» گاهی اوقات، شکست در شراکت ناشی از یک مشکل است. مانند نزاع شرکا بر سر منابع مالی، متدها یا سر زدن عملی نامطلوب نسبت به کسب و کار از جانب یکی از آنها. اما اغلب به سادگی موقعیتهای افراد عوض میشود. به عنوان مثال، ممکن است یکی از شرکا در جایی دیگر مشغول به کار شود، به دنبال فرصتی دیگر یا بازنشستگی باشد، فوت کند یا بیمار شود و قادر به ادامه کار نباشد. بنابراین شرکا نیاز دارند از قبل برای آنچه که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد،
برنامهریزی کنند.
۷. آیا شما باید یک نهاد حقوقی را شکل دهید؟ و قرارداد شراکت شما چه چیزهایی را باید دربربگیرد؟
در هر مشارکت، شرکا باید یک نهاد قانونی را در اسرع وقت ایجاد کنند تا به کسب و کارشان یک هویت مستقل بدهند.
یک قرارداد خوب باید موارد مهم زیر را دربربگیرد:
• قدرت نسبی، نقشها و مسوولیتهای شرکا
• هزینههای اولیه آنها در کسب و کار و درصد مالکیتشان
• حقوق اقتصادی شرکا درمورد پول نقد، سود و از دست دادن سرمایه
• اداره امور و اختلافات
• حقوق خروج از مشارکت و قراردادهای جنبی.
ارسال نظر