از بین بردن تابوی افشای حقوق
زمانی که کارکنان میفهمند دیگران چه مقدار حقوق میگیرند، چه اتفاقی میافتد؟ بستگی دارد. کسانی که بیش از میانگین حقوق میگیرند، آن را موضوع بیاهمیتی میدانند یا دستکم بیشتر آنها میکوشند آن را بیاهمیت جلوه دهند. پس از مطمئن شدن از اینکه حقوق بیشتری نسبت به سایرین دریافت میکنند (و احتمالا تاییدکننده حدس و گمانهای پیشین آنها باشد)، اثر خاصی بر میزان رضایت آنها از وضعیت پرداختها نخواهد داشت.
در طرف مقابل کسانی هستند که به ناگاه با واقعیت تلخی شوکه میشوند. آنها متوجه میشوند که از بیشتر افراد حقوقشان کمتر است. این خبر به سرعت باعث میشود سطح رضایت آنها از حقوقشان و حتی رضایت از شغلشان کاهش یابد. دیوید کارد، یکی از پژوهشگران این مطالعه در پادکست رادیویی مارکتپِلیس گفت: «احتمالا به دلیل همین واکنشهای روانی است که کارفرمایان بر محرمانه بودن سیستم پرداخت اصرار دارند و گاهی آن را یکی از شروط استخدام معرفی میکنند. در غیر اینصورت، افرادی که حقوق کمتری دریافت میکنند، بهشدت ناشادتر خواهند شد.» (البته خود دیوید کارد به عنوان یکی از استادان دانشگاه برکلی، ۳۰۰ هزار دلار در سال حقوق دریافت میکند.)
کسانی که میزان حقوقشان از میانگین یا میانه پرداختها فاصله زیادی داشته باشد، به احتمال زیاد نخستین کسانی خواهند بود که به فکر ترک شغل میافتند. در بسیاری از مواقع نیز این ترک شغل به صورت ناگهانی و بدون اطلاع قبلی خواهد بود. دو تا سه سال پس از این مطالعه، پژوهشگران تلاش کردند از وضعیت جدید افراد تحت مطالعه اطلاع یابند. کسانی که از تصمیم خود برای استعفا خبر داده بودند (به دلیل نارضایتی از وضعیت پایین حقوقشان نسبت به دیگران)، واقعا این کار را کرده بودند و بسیاری از آنها حتی با افزایش چشمگیر حقوقشان نیز شغل خود را ترک کرده بودند.
خارج از نهادهای دولتی، شرکتهای برجسته بورسی و شرکتهای گاه انزواطلب طبق قانون قدیمی خود تمایلی به افشای اطلاعات مربوط به حقوق و پاداشهای کارکنان نداشتند. آنها از گذشته، مواردی اینچنینی در قراردادهایشان ذکر میکردند: «در این قرارداد، اطلاعات محرمانه شامل هرگونه اطلاعات مرتبط با جبران خدمات یا جزئیات بستههای پاداش میشود.»
وجود چنین بندهایی برخلاف قانون ایالات متحده و تعداد روزافزونی از قوانین ایالتی است اما همچنان به رسم گذشته از آنها استفاده میشود. چنین سیاستهایی همزمان با بیمیلی افراد به افشای میزان دریافتیشان، بر اطلاعات سرپوش میگذارند.
اما دیگر وضع به این منوال نیست. در بین جزئیاتی که سایت گلسدور (Glassdoor) همزمان با افزایش نفوذ خود منتشر میکند، میتوان به گزارشهای حقوق بسیاری از کارکنان کنونی و سابق شرکتها برخورد. کافی است که به دنبال اطلاعات سیاستهای پرداختی هر شرکت بزرگی بگردید تا به راحتی دیدگاه مناسبی از وضعیت پرداختهای آنها به دست آورید. این وبسایت با مباهات نوشته است: «ببینید که چگونه حقوقتان جمع میشود! حقوق خود در هر شغل و شرکتی را با اطلاعات حقوق و پاداش افراد ناشناس مقایسه کنید.» فهرست حقوقها در این وبسایت، افشاگرانه و با نام افراد نیست ولی به هر حال خواسته کارکنان امروزی را برآورده میکند. دیگر کمتر کسی تمایل دارد که با چشم و گوش بسته کار کند.
آنچه چند کارشناس «آخرین تابو» نامیدهاند، در حال از بین رفتن است. والاستریت ژورنال در سال ۲۰۱۳ نوشت: «مقایسه حقوق با همکاران مدتها یکی از تابوهای محیط کار بود. اما این وضعیت با شاغل شدن نسل جدید در حال تغییر است. آنها عادت دارند که جزئیات زندگی خود را به صورت لحظهای در شبکههای اجتماعی مانند فیسبوک و توییتر و اینستاگرام منتشر کنند و این خودافشاگری را به محیط کار هم کشاندهاند. آنها همچنین از این اطلاعات برای مذاکره افزایش حقوق در شغل کنونی یا دریافت حقوق بیشتر در شغلهای جدید استفاده میکنند.»
یکی از کارکنان پیشین اپل با ۲۵ سال سن به روزنامه گفت که از قانون شرکت برای افشا نکردن میزان حقوقش سرپیچی کرده است: چنین قانونی «مرا کنجکاوتر کرد». او پس از آنکه متوجه شد بهرهوریاش دوبرابر ضعیفترین کارکنان تیم است ولی فقط ۲۰ درصد حقوق بیشتری میگیرد، استعفا داد. ادوارد لایر، استاد کسبوکار در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی در مقالهای در مجله فوربس نوشته است: «اختفای پرداختها یک اقدام مدیریتی قدیمی و منسوخشده است که پیامدهای منفی آن بیشتر از نتایج مثبتش است. اکنون زمان ورود سازمانها به دنیای شفافیت پرداختی است.»
با افزایش روزافزون افشای اطلاعات، شرکتها باید بتوانند از تصمیمات خود برای تعیین حقوق افراد دفاع کنند. پرداخت بیش از حد برای عملکرد معمولی دیگر یک راز نیست و تبدیل به یک سنگمحک بد شده است. کسانی که ارزششان برای شرکت در میزان حقوقشان دیده نمیشود، به احتمال بیشتری از طریق مقایسههای درونی و بیرونی (با همکاران و با میزان حقوق سایر شرکتها) متوجه این بیانصافی خواهند شد. پس از آن استعفا میدهند. شاید هنوز قانون و دادگاهی رهبران سازمانی را مجبور به شفافسازی وضعیت حقوق و پاداشها نکند، اما بهترینهای آنها بهطور داوطلبانه این مسیر را پاکسازی خواهند کرد.
در گذشته، یکی از بهترین روشهای شرکتها برای مانع شدن از آنکه میزان حقوق افراد تبدیل به معضل شود، مخفی نگه داشتن آن بود. در آینده، بهترین روش منصفانه کردن آن خواهد بود.