کافهسوال
آیا یک شغل مبتدی با حقوق بالاتر را بپذیرم؟
پاسخ: دوست عزیز، آشنایی و سازگاری با فرهنگ، زبان و هنجارهای کاری یک کشور جدید، خودش کلی سخت است. و در این میان، داشتن شغلی با حجم کار زیاد، مثل آخرین دانه کاه است که میتواند کمر شتر را بشکند (اشاره به ضربالمثل مشهور که یعنی وقتی یکسری اتفاقات بد روی هم تلنبار میشوند، یک اتفاق کوچک و عادی میتواند باعث شود فرد واکنش بزرگ و غیرعادی نشان دهد یا اصطلاحا، کمرش بشکند). متاسفانه، بسیاری از استارتآپها به حجم کار زیاد معروفند. وقتی یک استارتآپ در مرحل اولیه رشد و توسعه است، تمام تمرکزشان بر درآمدزایی و همزمان، پایین نگه داشتن هزینههاست. یکی از هزینهها، حقوق کارکنان است. پس در یک استارتآپ، احتمالا حقوقت کمتر است. آیا این منصفانه است؟ به هیچوجه. اما این حقیقت استارتآپهاست.
تا زمانی که به نقطهای برسند که بتوانند سرمایه بیشتری به نیروهایشان اختصاص دهند، روال همین است. حالا بیا درباره فرصت شغلیای که برایت پیش آمده صحبت کنیم. عنوان شغلی یک مفهوم ذهنی است. نایب رئیس یک شرکت ممکن است از نظر سطح، همان کارهایی را انجام دهد که مدیر یک شرکت دیگر انجام میدهد. این به ساختار سلسلهمراتبی و عناوین شغلیای بستگی دارد که درون سازمان شکل گرفته. من اوایل دوران اشتغالم وقتی از حوزه خدمات مالی به آموزش عالی منتقل شدم، به عنوان دستیار رئیس پذیرش در دانشگاهی در منطقه برانکس نیویورک مشغول به کار شدم. این نخستین بار بود که واژه «رئیس» در عنوان شغلیام بود. به همین خاطر از خوشحالی در پوست خودم نمیگنجیدم. اما وقتی به شرح وظایف شغلی نگاه کردم، دیدم که یک شغل ردهپایین است که کارش، مشاوره پذیرش است.
ساختار عناوین شغلی در این دانشگاه به این شکل بود: معاون رئیس، دستیار رئیس، دستیار ارشد رئیس و سپس رئیس. این عناوین را با سایر دانشگاههای آن حوالی مقایسه کردم و دیدم که عناوین شغلی در آنها به این شکل است: مشاور پذیرش، مشاور ارشد پذیرش، دستیار رئیس، معاون رئیس و سپس رئیس. دانشگاهی که در آن کار میکردم، عنوان شغلی مشاور پذیرش را ارتقا داده بود و عنوان «دستیار رئیس» را جایگزین کرده بود تا کارمند مربوطه، هنگام تماس با دبیرستانها و تعیین زمان برای جلسات و هماهنگی رویدادها، نفوذ بیشتری داشته باشد.
وقتی عنوان دستیار رئیس را داری، دبیرستانها تو را بیشتر جدی میگیرند و حس میکنند دارند با رهبران دانشگاه صحبت میکنند و دانشگاه، افراد ردهبالاتر را برای کمک به دانشآموزان دبیرستان در نظر گرفته. این داستان را برایت تعریف کردم تا تو را به یک چالش دعوت کنم. نگاهی به مسوولیتهای شغل جدید که عنوان ردهپایینتری دارد بینداز. از خودت این سوالات را بپرس: ساختار عناوین شغلی و سلسلهمراتبی در هر دو شرکت به چه شکل است؟ نقشها و مسوولیتهای هر یک از شغلها چیستند؟ آیا یکسری مهارتهای جدید کسب خواهم کرد که در آینده به دردم خواهند خورد؟ آیا در شغل جدید، خوشحالتر خواهم بود؟
اینکه فقط به عنوان شغلی اشاره کنی، مثل این است که یک داستان را نصفه نیمه تعریف کنی. تو داری فقط بخشی از ماجرا را میگویی که در آن، پسرفت کردهای. اما میتوانی شرایط این جابهجایی و تفاوت میان دو شغل یا شرکت را توضیح دهی. بهعلاوه، مدیران استخدام وقتی دارند رزومه تو را بررسی میکنند، به چیزی فراتر از عنوان شغل نگاه میکنند. زیر هر عنوان، مسوولیتها و دستاوردهایت نوشته شده. آنها هستند که جایگاههای شغلی را با جزئیات، شرح میدهند تا خواننده بداند شرایط این جابهجایی به چه شکل است و چه تفاوتی میان دو شغل وجود دارد. بهعلاوه، از آنجا که تو داری به یک شرکت بزرگتر میروی، فقط کافی است بگویی که قصد داری مهارتهایت را در یک شرکت معروفتر و بزرگتر به کار بگیری.
هنگام تغییر شغل، بیشتر اوقات تمرکز بر خود کار مهمتر از عنوان است. من ایمان دارم که تغییر شغل میتواند به تحقق اهداف بلندمدت کمک کند و کیفیت زندگی فرد را ارتقا دهد. به نظرم تو هم کیفیت زندگی خیلی بهتری خواهی داشت چون هم حقوقت زیاد میشود و هم شرایط کاریات، قابل مدیریتتر خواهد بود. حتی اگر نقشها و مسوولیتها دقیقا یکسان باشند، به این فکر کن که داری به یک شرکت معتبر با حقوق بالاتر میروی. همزمان که به لحاظ حرفهای رشد میکنی، جابهجاییهای بسیاری را تجربه خواهی کرد. به ما یاد دادهاند که تنها راه پیشرفت شغلی، حرکت عمودی و به سمت بالاست، در حالی که جابهجاییهای افقی و تغییرات استراتژیک نیز همانقدر مهمند. من وقتی از خدمات مالی به جایگاه پذیرش آموزش رفتم، ۲۰ هزار دلار از حقوقم کاسته شد. در تغییر شغلی بعدی، از جایگاه دستیار رئیس به مشاور در یک دانشگاه دیگر رفتم که حقوقش تقریبا همانقدر بود. این جابهجاییها زمینه را برای موفقیتم فراهم کرد و بعدها به واسطه جابهجاییهای بیشتر، حقوقم هم به میزان قابل توجهی افزایش یافت.
مسیری را برو که فکر میکنی در فاز بعدی اشتغالت، درست است. عنوان شغلی، تنها بخش کوچکی از هر فرصت است. بهعلاوه، میتوانی درخواست کنی که عنوان شغل را تغییر دهند تا با ترجیحات تو همخوانی بیشتری داشته باشد. ضمانتی نیست که درخواستت را قبول کنند اما مطرح کردنش ضرر ندارد. من اگر جای تو باشم، نمیگذارم تغییر عنوان شغل، عامل تعیینکنندهای در تصمیمگیری نهاییام باشد.