تجربه استیو کلینسکی، مدیرعامل «نیو مانتین کپیتال»
جرقه رشد با مدیریت سرمایهگذاری خصوصی
این موفقیت با مقداری شانس، پیشرفت تکنولوژی، یا عرضه محصول جدید اتفاق نیفتاد؛ بلکه نتیجه سرمایهگذاری مداوم و پیشرفت در مدیریت، استراتژی و نظارت شرکت بود - همان رویکردی که بهترین شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی سالها در دهها صنعت مختلف و هزاران شرکت، به کار گرفتهاند. امیدوارم با توضیح در مورد اینکه نیو مانتین چگونه بلو یاندر را متحول کرده، بتوانم دقیقا نشان دهم که شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی چگونه برای کسب و کارها و کل اقتصاد یک کشور ارزش ایجاد میکنند و تاکید کنم صنعت سرمایهگذاری خصوصی از وقتی ایجاد شده، چقدر تکامل یافته است.
شکل جدیدی از کسب و کار
سرمایهگذاری خصوصی اولین بار حدود ۴۰ سال پیش نهادینه شد. در واقع، در سال ۱۹۸۱ من در تاسیس گروه اصلی سرمایهگذاری خصوصی گلدمن ساکس مشارکت کردم. بعدا از سال ۱۹۸۴ تا ۱۹۹۹ با شرکت سرمایهگذاری خصوصی «فورستمن لیتل» مشارکت کردم. وقتی به فورستمن پیوستم، فقط حدود ۲۰شرکت سرمایهگذاری خصوصی وجود داشت که تعداد پرسنل آنها خیلی کم بود و بیشترشان برای بازگشت سرمایه، بهشدت به «اهرم» (استفاده از پول استقراض شده برای افزایش سود سرمایهگذاری) وابسته بودند. سرمایهگذاری خصوصی در مقایسه با آن روزهای اول تغییرات چشمگیری کرده است. طبق اعلام شرکت تحقیقاتی «پیچبوک» (PitchBook)، آمریکا در حال حاضر به تنهایی حدود ۵هزار شرکت سرمایهگذاری خصوصی دارد و آنها در مجموع مالک و ناظر بر حدود ۳۰هزار شرکت دیگر هستند، ۱۱میلیون نیرو دارند و ۵/ ۶درصد تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل میدهند. در طول بیش از پنج سال گذشته، این صنعت تقریبا ۵ تریلیون دلار سرمایه تخصیص داده که عموما در شرکتهایی بوده که یا خیلی کوچک بودهاند یا برای دسترسی به بازارهای سهام عمومی جذابیت نداشتهاند. سرمایهگذاری خصوصی همچنین در سالهای اخیر، نسبت به سایر دستهبندیهای دارایی، بیشترین بازدهی سرمایه و کمترین نوسان را داشته است.
اگر بخواهیم واضح بگوییم، شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی، سهامداران عمده نیستند. شرکتهایی که میخواهند فروش بروند، کاملا داوطلبانه ما را به عنوان شرکای ترجیحی خود انتخاب میکنند. شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی، صندوقهای پوشش ریسک هم نیستند: ما مالکیت و مدیریت کل شرکتها را به مدت چند سال بر عهده داریم و دائما در حال خرید و فروش سهام نیستیم. همچنین سرمایهگذار خطرپذیر که سرمایهگذاریهای کوچک زیادی انجام میدهند و انتظار شکست هم دارند، نیستیم. در نیو مانتین، هدف ما این است که هر کسب و کاری را که میخریم حفظ و حمایت کنیم و به رشد هر کدام کمک کنیم. سرمایهگذاری خصوصی بیشتر شبیه یک کارآفرین است که کسب و کاری را میخرد، اما به جای اینکه یک نفر هدایت یک شرکت را بر عهده بگیرد، تیمی سازماندهی شده از حرفهایها، شرکتهای متعددی را میخرد و میسازد. این یعنی ما مزیتهای یک شرکت بزرگ -شامل تیمهای قوی، مرکزی و تخصصی به اضافه شبکههای گسترده - را در کنار انعطافپذیری و ذهنیت بلندمدت یک کارآفرین یا صاحب یک کسب و کار خانوادگی، ارائه میکنیم. چنین ترکیبی به ما امکان میدهد طی سالها و به واسطه شرکتهای متعدد، به موفقیت برسیم.
در سال ۱۹۹۹ فورستمن را ترک کردم تا کار نیو مانتین را در یک دفتر کار تکنفره با یک میز فلزی شروع کنم. از آن زمان، تعداد پرسنل دفاتر مرکزی ما به ۲۰۰ نفر افزایش یافته (هم اپراتورها و هم کارشناسان مالی) و بیش از ۵۵هزار نفر در شرکتهایی که مالک آنها هستیم کار میکنند و تعداد زیادی هم شریک و مشاور داریم. در ۲۳ سال گذشته، نیو مانتین بیش از ۶۰ شرکت را یا تاسیس کرده یا تحت تملک خود درآورده که در حال حاضر هنوز مالکیت ۳۰ تای آنها را در اختیار داریم. به واسطه کل شرکتهای پرتفوی فعلی و گذشته، بیش از ۴۹هزار شغل اضافه کردهایم؛ بیش از ۵میلیارد دلار برای تحقیق و توسعه، نرمافزار و هزینههای سرمایهای پول خرج کردهایم؛ و دهها میلیارد دلار ارزش سرمایهگذاری ایجاد کردهایم و در عین حال، هیچ شرکتی را به ورشکستگی یا ناتوانی در پرداخت بدهی نرساندهایم. در حال حاضر، بیش از ۳۵میلیارد دلار دارایی و صندوق را تحت نظارت داریم.
شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی سبکهای متفاوتی دارند. نیو مانتین میخواهد کسب و کارهایی در صنایع «رشد سکولار» (صنایعی که سهام و فعالیتهای بازار بلندمدت دارند و تحتتاثیر رویدادهای کوتاهمدت قرار نمیگیرند) ایجاد کند که سلسلهمراتب مسطح و فرهنگ صادقانه، محترم و غیرسیاسی دارند. برخی از بخشهایی که بر آنها تاکید داریم، عبارتند از: علوم زیستی، خدمات درمانی، آب و برق، متحولکنندگان دیجیتال و بنگاههای تجزیهو تحلیل داده. تا جایی که امکان داشته باشد، برای تملکها زیر بار بدهی نمیرویم. قبل از هر گونه سرمایهگذاری، یک طرح رشد بلندمدت برای شرکت هدف درست میکنیم. به محض اینکه آن شرکت را خریدیم، تیمی که درست کردهایم همکاری نزدیکی را با مدیریت شروع میکند تا این طرح رشد را به طور مداوم بهروزرسانی و اهداف آن را محقق کند.
تجربه ما با بلو یاندر، بر خیلی از تکنیکهایی که ما و دیگر شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی اتخاذ میکنیم تا شرکتهای تحت تملک را ارتقا دهیم، تاکید میکنند. ما قابلیتها و دسترسیهایی به سرمایه ارائه میکنیم که در حد و اندازه یک شرکت مادرِ بزرگ است، بدون اینکه شرکتها را مجبور کنیم بخشی از فرهنگ یک هلدینگ بزرگ باشند. همزمان، یک چشمانداز کارآفرینی تازه را وارد استراتژی، استعدادها، تحقیق و توسعه، تکنولوژی و اتحادهای شرکتی میکنیم. با اینکه بلو یاندر به عنوان شاخهای بزرگ و مهم از پاناسونیک در حال رشد است و حالا در مقیاس جهانی فعالیت میکند، نمیتوان موفقیت آینده آن را تضمین قطعی کرد. اما به اینکه کمک کردیم و کسب و کار کوچک ردپریری را به کسب و کار بزرگتری تبدیل کردیم که امیدواریم تا سالهای آینده رشد کند، افتخار میکنیم.
داستان بلو یاندر
در سال 2010 ردپریری از همه نظر یک شرکت توانمند، اما خوابآلود بود که یکی از سه رهبر بازار فرعی بخش لجستیک و نرمافزار زنجیره تامین محسوب میشد و درآمد آن قبل از احتساب بهره و مالیات، حدود 60میلیون دلار بود. افزایش تقاضا برای پیشنهادهای زنجیره تامین با توجه به رواج گسترده تجارت الکترونیک و موقعیت بازار قابل دفاع ردپریری برای ما جذاب بود که 34هزار سیستم نصب شده برای 650 مشتری در سراسر دنیا را شامل میشد. ما برنامههایی را برای تسریع رشد توسعه دادیم، از جمله فروش و بازاریابی بیشتر، تاکید بیشتر بر کسب و کارهای بینالمللی، و افزایش تملکها. قیمت خرید 565میلیون دلاری ردپریری به اضافه هزینه 335میلیون دلاری معامله را تامین کردیم. مبلغ 150میلیون دلار دیگر از صندوق را هم برای سرمایهگذاری در رشدهای آینده ذخیره کردیم.
این تملک، به یک شروع مستحکم منجر شد و مدیریت نیو مانتین و ردپریری، همکاری نزدیکی را با هم شروع کردند. از سال 2009 تا 2012 فروش 17درصد افزایش یافت. در سال 2011 مبلغ 25میلیون دلار دیگر در شرکت سرمایهگذاری کردیم تا هزینه تملک «اسکلت» (Escalate) را تامین کنیم و پیشنهاد محصولی ردپریری را در تجارت الکترونیک و خردهفروشی چند کانالی، تقویت کنیم. در سال 2012 توانستیم به سرمایهگذاران سود سهام 123میلیون دلاری بپردازیم. سپس با فرصتی مواجه شدیم که یک شرکت خصوصی سنتی معمولا بدون حمایت یک اسپانسر سرمایهگذاری خصوصی قوی نمیتواند به آن برسد. با حمایت ما، ردپریری یکی از دو رهبر بازار در فضای زنجیره تامین را تحت تملک خود درآورد: JDA.
شرکت JDA که دفتر مرکزی آن در آریزونا واقع شده، یک شرکت سهامی عام و بزرگتر از ردپریری بود. برای خرید این شرکت به مبلغ 9/ 1میلیارد دلار در نوامبر 2012 چانهزنی کردیم و یک کسب و کار ترکیبی با بیش ازیک میلیارد دلار درآمد ایجاد کردیم که به چهاردهمین شرکت نرمافزاری بزرگ دنیا تبدیل شد. نیومانتین 250میلیون دلار سرمایه دیگر به ردپریری تزریق کرد تا مبلغ موردنیاز را تامین کند و 125میلیون دلار هم از طرف سرمایهگذارهای مشترک تامین شد. محرک تصمیم به خرید JDA، پتانسیل شکلگیری یک خط تولید ترکیبی قویتر، یک نیروی فروش بزرگتر و فرصتهای متنوع فروش بود. مدیریت ردپریری این تملک را توصیه کرد و تیم JDA شرط کرد که خودش هدایت این شرکت ترکیبی را بر عهده بگیرد و نامش هم حفظ شود. منطق این ادغام مشخص بود، اما اجرای اولیه مشکل داشت. یکسری از استعدادهای برتر سازمان ناراضی شده بودند؛ سازماندهی مجدد نیروهای فروش نتیجه معکوس داشت؛ و تکنولوژیهای رقابتی جدید ما را تهدید میکرد. شخصا به کنفرانس داخلی شرکت رفتم تا کارکنان را مطمئن کنم که نیو مانتین نه تنها این کسبوکار را رها نخواهد کرد، بلکه تلاشهایمان را دو برابر میکنیم تا مسیر شرکت را برگردانیم و به موفقیت برسیم. از آن لحظه به بعد، تیم ما یک رویکرد عملی مستقیم را اتخاذ کرد. این یک مزیت دیگر شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی مثل شرکت ما است: اینکه تیمهایی متشکل از کارشناسان حرفهای در هر حوزه داریم؛ از اجرای سیستمهای IT گرفته تا تدارکات پیشرفته و برنامهریزی مالی و تحلیل جدیدترین قوانین مربوط به کنترل کووید.
یکی از شرکای عملیاتی داخلی به نام «بالجیت دایل» را که قبلا مدیر و تکنولوژیست ارشد در گروه مککینزی بود، به کار گرفتیم و او را به عنوان مدیرعامل جدید شرکت انتخاب کردیم. همچنین به اضافه کردن مهارتها و اعضای تیم جدید به نیو مانتین ادامه دادیم. متخصصان سرمایهگذاری را از 62 نفر در سال 2012 به بیش از 100 نفر در حال حاضر افزایش دادیم که کارشناسان نرمافزار و زنجیره تامین را هم شامل میشوند. تعدادی از این کارشناسان در حال حاضر عضو هیاتمدیره شدهاند و بقیه هم در تصمیمگیریهای مهم دخالت دارند. و در سال 2016 شرکت JDA دوباره به حرکت افتاد و با رشد فروش و درخواست سرمایهگذاری و همچنین بالا رفتن میزان رضایت مشتری مواجه شد. ما در همکاری با رهبران این شرکت، تنظیم یک استراتژی پیشرفته برای سالهای پیش رو را شروع کردیم. در دسامبر 2016 با کمک این نشانههای مثبت، یک سرمایهگذاری سهام ممتاز جدید را در JDA از طرف نیو مانتین و شرکت بلکاستون (شرکت مدیریت سرمایهگذاری در آمریکا) سازماندهی کردیم و از عواید آن برای کاهش بدهیها استفاده کردیم. نیو مانتین همچنان سهامدار اصلی باقی ماند و بلکاستون سرمایه و تخصص جدید اضافه میکرد. توانایی مدیریت کردن این نوع تامین مالی پیچیده برای سهامداران - به شیوهای که هم به نفع کسب و کار باشد و هم به نفع کارکنان - مهارت دیگری است که شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی ارائه میکنند.
بعد در ژانویه 2017 یک مدیرعامل جدید به نام گیریش ریشی را برای JDA انتخاب کردیم که تیم بسیار خوبی تشکیل داد. اینکه گیریش پذیرفت به ما بپیوندد، نشاندهنده یک اصل است که من آن را «نسبت استعداد به دلار» مینامم. شرکتهای سرمایهگذاری خصوصی معمولا میتوانند مدیران بسیار بااستعداد و ارزشمندی را جذب کنند. این شرکتها به مدیران برای ارائه گزارش کار 90 روزه فشار نمیآورند و با مسائل مربوط به پارتیبازی و حرفهایگرایی که در کسب و کارهای خانوادگی وجود دارد هم روبهرو نیستند.
با تیمی که گیریش تشکیل داد و یک چشمانداز پالایش شده برای رشد، JDA آماده حمله شد. این شرکت محصولات قدیمی خود را به «نرمافزار به عنوان خدمات» (SaaS) توسعه داد؛ قابلیتهای هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی را اضافه کرد؛ و پیشتاز محصولات جدید مثل پلتفرم دیجیتال Luminate شد. ما خیلی زود توجه پاناسونیک را جلب کردیم که 20درصد سهام شرکت را در ژوئیه 2020 خریداری کرد و شریک و عضو هیاتمدیره ما شد. شرکت اصلی که در آن زمان نامش به بلویاندر تغییر یافته بود، شکوفایی خود را در 2021 ادامه داد و توانست از اختلالاتی که به واسطه پاندمی در زنجیره تامین ایجاد شده، به سلامت عبور کند.
بعد از اینکه پاناسونیک در سپتامبر گذشته، مالکیت بقیه شرکت را هم به دست آورد، گیریش و دیگر مدیران ارشد بلو یاندر، شرکای سرمایهگذاری خصوصی خود را به یک مهمانی شام دعوت کردند. دلایل زیادی برای جشن گرفتن داشتیم. از زمان سرمایهگذاری اولیه نیو مانتین، تعداد کارکنان از 1100 نفر به حدود 5500 نفر افزایش یافته بود. ثبتسفارش بسیار پرسود SaaS از نزدیک به صفر در سال 2010 به 18درصد کل سفارشهای شرکت در سال 2017 افزایش یافت و در سه ماه دوم 2021 که گیریش مدیرعامل شده بود، به 79درصد رسید. درآمد مداوم شرکت از این کسب و کار در پایان سال کاری 2021 به حدود نیممیلیارد دلار رسید. تحت مالکیت ما و بلکاستون، شرکت توانست طی 10 سال گذشته، بیش از یک میلیارد دلار در تحقیق و توسعه سرمایهگذاری کند. حدود 450 نفر از اعضای سابق و فعلی مدیریت، صاحبان سهامی بودند که از فروش شرکت به پاناسونیک نفع بردند. سرمایهگذاری خصوصی به هیچ حقه یا گوی جادویی نیاز ندارد. شرکتهایی مثل ما وقتی موارد زیر را به درستی انجام دهند، به موفقیت میرسند:
صنایعی را که میخواهید وارد آنها شوید، به دقت انتخاب کنید.
تفکر تازه و چشماندازهای استراتژیک جدید را وارد کسب و کارهای قدیمیتر کنید.
بر افقهای بلندمدت با برنامهریزیهای چندساله تمرکز کنید.
مدیران و اعضای هیاتمدیره باکیفیت را به کار بگیرید، حتی در شرکتهایی که در مقیاس کوچک کارشان را شروع میکنند.
منابع متمرکز برای کارکردهای مختلف فراهم کنید.
در نقش سهامدارانی حرفهای فعالیت کنید که منافع آنها با مدیریت پرتفوی شرکت هماهنگ باشد.
با ترازنامه و ساختار سرمایه، منعطف رفتار کنید.
از شبکهها، دانش و مهارتهای موردنیاز برای ایجاد اتحادهای شرکتی، اجرای ادغام و تملک استراتژیک، و انجام سرمایهگذاریهایی به سبک سرمایهگذاری خطرپذیر استفاده کنید تا بازدهی بیشتری داشته باشید.