ظهور پدیده «کار نمایشی » در دورکاری
قبل از اینکه پاندمی کرونا کارکنان را دورکار کند، مدیران نگران این بودند که کار کردن از خانه، برای افرادی مانند جورج که از زیر کار در میروند، بهشت برین باشد. چون افراد از دید و از ذهن خارج میشوند، کارشان را دیر شروع میکنند، زود دست از کار میکشند و در این میان هم کار چندانی انجام نمیدهند. اما واقعیت دورکاری متفاوت بود. روزهای کاری طولانیتر شدهاند و کارکنان کاملا در معرض دید هستند. کار کردن، نمایشیتر شده است.
وصل شدن به اینترنت و ورود به برنامهها حالا عمومی شده است. نقطههای سبز کنار اسم شما در کانالهای پیامرسان، معادل مجازی نشستن شما روی صندلی کار، روبهروی مانیتورهای روشن است. تقویمها هم که دائما به اشتراک گذاشته میشوند و خالی و پر بودن آنها یعنی چقدر کار کرده یا نکردهاید.
ارتباطات با احتمال بیشتر در کانالهای پیامرسان باز اتفاق میافتد؛ جایی که همه میتوانند ببینند چه کسی مشارکت میکند و چه کسی نه.
ایمیلها هم نمایشیتر شدهاند و میتوان آنها را برای صبح زود، تعطیلات آخر هفته یا صبح زود در تعطیلات آخر هفته برنامهریزی کرد تا تلاش «استاخانوفی» آنها نمایان شود (استاخانوف اصطلاحی است مربوط به دوران اتحاد جماهیر شوروی و به کارگرانی اشاره دارد که از الکسی استاخانوف الگو گرفتهاند؛ الگویی که توانایی کار بیشتر از حد نیاز و سختتر را باعث افتخار میداند).
جلسات که واکنشی به این نمایشها هستند، بیشتر شدهاند. حالا که دعوتهای مجازی باید پاسخ داده شود و برنامههای روزانه عمومی هستند، گریز از آنها سختتر شده است. حتی اگر چیزی نگویید، دوربینها جلسات را به یک نمایش بدون گفتوگو تبدیل میکنند: نشان دادن توجه و تکان دادن گاه و بیگاه سر، حالا شکلی از کار محسوب میشود. کارکرد چت کردن، روش جدیدی برای خوداظهاری است.
ساتیا نادلا، مدیر مایکروسافت، میگوید کامنتهایی که در چتها گذاشته میشود، به او کمک میکند نظر همکارانی را که بهندرت چیزی از آنها میشنود، بداند.
شاید اینطور باشد، اما این یک محرک سخت برای مطرح کردن سوالاتی است که نیاز به پاسخ ندارند و ملاحظاتی ایجاد میکنند که پرداختن به آنها بیارزش است.
اسناد به اشتراکگذاری شده و کانالهای پیامرسان هم زمین بازیهای کار کردن نمایشی هستند. همکاران میتوانند کامنتهای عمومی در اسناد بگذارند و در این فرآیند، مسوولان آن کانال را مطلع کنند که چیزی شبیه کار، انجام دادهاند. آنها میتوانند کانالهای جدید درست کنند و همه را به آن دعوت کنند و اگر کسی از آنها استفاده نکند، میتوانند دوباره آنها را آرشیو کنند و کارآمد جلوه دهند. با واگذاری وظایف به افراد یا تگ کردن آنها در یک مکالمه، میتوانند سایههای تلاشگر بودن مصنوعی را بلندتر کنند.
یک مطالعه تحقیقاتی جدید نشان داد اعضای تیمهایی که عملکرد خوب دارند، بیشتر تلفنی با هم حرف میزنند؛ کاملا برعکس ارتباطات عمومی.
تجلیل نمایشی هم یکی دیگر از مشخصههای پاندمی کرونا است. به محض اینکه یک نفر به یک پیام با ایموجی دست زدن واکنش نشان میدهد، دیگران به او میپیوندند تا یک تشویق مجازی همگانی شکل بگیرد.
صحنه نمایش همیشه بخش مهمی از محیط کار بوده است. ارتباطات باز، پیشنیاز دورکاری موفق است. اما رواج کار نمایشی یک خبر بد است – نه فقط برای جورج کاستانزاهای دنیا که دیگر نمیتوانند از زیر کار در روند، بلکه برای کارکنانی که به محض پایان نمایش، مجبورند واقعا به وظایف خود برسند. در سطح گستردهتر، این نوع کار برای بهرهوری هم خوب نیست. پس چرا ادامه دارد؟
یکی از پاسخهایی که میتوان داد، این است که کارکنان بهطور طبیعی تمایل دارند نشان دهند که چقدر سخت کار میکنند. پاسخ دیگر، این است که مدیران نیاز دارند ببینند هر کس مشغول چه کاری است. و سوم، که در نتایج تحقیق استادانی از دو مدرسه کسبوکار فرانسوی مشخص شده، میگوید کارکنان متخصص در بخشهای اداری، به سطحی از «اشتغال بهینه» رسیدهاند که نه آنها را غرق در کار میکند و نه زمان کافی برای فکر کردن برایشان میگذارد.
از این جلسه به آن جلسه رفتن، اولویتبندی کردن ایمیلها و رسیدن به فرجههای زمانی کوچک پشت سر هم، نشاندهنده مشغله زیاد است، حتی اگر واقعا دستاورد زیادی حاصل نشود. عملکرد همان چیزی است که شمرده میشود.