چارچوبهای اکوسیستم کارآفرینی
آنچه از ظاهر امر پیداست این است که کاربرد عبارت اکوسیستم کارآفرینی حداقل در ایران مبهم بوده و مدیران و حتی پژوهشگران تاکنون نتوانستهاند درک درستی از آن به دست آورند. این موضوع باعث شده است که سیاستگذاریهای کارآفرینی نیز نتواند به طور موفقیتآمیزی انجام شود و متاسفانه به جای کمک به توسعه اقتصادی امروز شاهد موج بیکاری و فقر در اثر سیاستگذاریهای نادرست یا ناقص در کشور هستیم. اما اکوسیستم کارآفرینی چیست؟ بررسیها در زمینه کارآفرینی نشان میدهد ریشه واژه اکوسیستم در مطالعات اقتصاددان ژوزف شومپیتر قرار دارد. جایی که وی مدعی است کارآفرینی به عنوان تابعی از تغییرات در جامعه، تحت شرایط مختلف توسعه مییابد. مور برای اولین بار با کاربرد این واژه در سال ۱۹۹۳ از این استعاره برای توصیف اکوسیستم کسبوکار استفاده کرد و از آن زمان مطالعات اکوسیستم بیشتر در حوزه فناوری و نوآوری و تعدادی پژوهش (از لحاظ کیفیت و تنوع پژوهش) از سال ۲۰۱۶ در حوزه کارآفرینی انجام شده است. مفاهیم جایگزین مانند سیستم کارآفرینی، زیرساخت کارآفرینی و محیط کارآفرینانه همچنان مورد استفاده قرار میگیرند اما کمتر محبوب هستند. مطالعات نشان میدهد حداقل سه شکاف عمده در مطالعات اکوسیستم کارآفرینی مشهود است. ۱- تقریبا تمام مطالعات در حوزه کارآفرینی فناورانه انجام شده است و نه کارآفرینی فراگیر (هر چند کارآفرینی اصالتا همراه با سیاستهای اجتماعی اقتصادهای سرمایهداری توسعه یافت؛ که تاثیرات منفی توسعه اقتصادی را از طریق توانمندسازی افراد جامانده از رشد اقتصادی خنثی و رشد اقتصادی را با تامین منابع لازم یا حمایت از یک فرهنگ کسب و کار دوستانه تسهیل کند؛ اما تحقیقات در زمینه «رشد فراگیر» رشد چندانی نداشته و پتانسیلهای آن، به دلایل مختلف، شکوفا نشده است. ۲- اکوسیستم کارآفرینی در آنها به صورت ایستا بررسی شده است نه پویا و ۳- از مقیاسهای مختلف مثلا سطح ملی برای مفهومپردازی اکوسیستم کارآفرینی استفاده شده است.
از دیدگاه نویسنده همچنین درک صحیحی در کشور از تفاوت اکوسیستم در حوزه کارآفرینی با سایر حوزههای مدیریتی نظیر اکوسیستمهای نوآوری، کسب و کار، پلتفرم یا اکولوژی صنعتی وجود ندارد. طبق آنچه بیان شد تلاشها بیشتر به سمت حمایت و توسعه (اکوسیستمهای) نوآوری و ایجاد شرکتهای بزرگ با تکنولوژیهای پیشرفته بوده است.
هر کدام از این موارد باعث اشتباه در درک اکوسیستم کارآفرینی شده و از این رو امکان عملیاتی کردن اکوسیستم کارآفرینی فراگیر برای بافتهای فقیر که چهره فقر و محرومیت از آنها دیده میشود، تاکنون وجود نداشته است. با توجه به مرور مفهوم اکوسیستم در زمینه مدیریت؛ باید توجه داشت اکوسیستم کارآفرینی مرتبط با دیدگاه شبکه بازیگران (multi-actor network perspective) و متفاوت از دیدگاه اکوسیستم کسبوکار یا اکولوژی صنعتی یا اکوسیستم پلتفرم است. شکیبا و همکاران (۱۳۹۹؛ ۲۰۲۱) در دو مطالعه تحت عناوین Inclusive Urban Entrepreneurial Ecosystem Policies: An Application of the Meta-Synthesis Approach و «مدلسازی و تحلیل راهبردی اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهری با رویکرد نظریه بازیها: مورد مطالعه شهر کرمانشاه»نشان میدهند که «اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهری» سیستمی پیچیده متشکل از مجموعهای از بازیگران با انگیزهها، اهداف، روابط قدرت و قابلیتهای مختلف در تعامل با یکدیگر است که از طریق مشارکت سعی در ایجاد فضای مناسب برای ایجاد کسب و کار برای همه کارآفرینان دارند.
نخست، شناسایی رفتار بازیگران در شبکه اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهری حائزاهمیت است. بنابراین قبل از هرگونه کار اصلاحی، لازم است بازی شکلگرفته بین کنشگران مختلف اکوسیستمهای کارآفرینی فراگیر شهری در ایران تحلیل تا پیچیدگی مساله درک شود. این کار با استفاده از روشهای مطالعات سیستمهای پویا و به طور ویژه یکی از مدلهای نظریه بازیها موسوم به مدل گراف برای حل مناقشه به عنوان ابزاری مناسب برای مدلسازی و تحلیل مسائل پیچیده، قابل انجام است.
دوم، پیروی از سیاستهای اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهری به منظور شناخت شیوههای بهبود و ارتقای این نوع اکوسیستمها در طول زمان است. سیاستهای هشتگانه اکوسیستم کارآفرینی فراگیر شهری عبارت است از: در نظر گرفتن نقش کسب و کارهای فراگیر، بهبود تعاملات اجتماعی اعضای اکوسیستم، پشتیبانی از واسطههای کارآفرینی فراگیر، تعهد پایدار به کارآفرینی فراگیر، تقویت فرصتهای یادگیری در اکوسیستم، حفظ تنوع و پویایی اکوسیستم، بهبود تسهیلات کارآفرینی فراگیر و مدیریت ورودیها و خروجیهای اکوسیستم. در پایان لازم به یادآوری است اکوسیستمهای کارآفرینی شباهت زیادی با اکوسیستمهای نوآوری دارند. هر دوی این اکوسیستمها در قالب دیدگاه شبکه بازیگران مفهومسازی میشوند، محققان معتقدند تفاوت یک اکوسیستم کارآفرینی با یک اکوسیستم نوآوری تنها در اهداف آنهاست.
هدف طراحی و تقویت اکوسیستمهای نوآوری خلق نوآوریها و شرکتهای بزرگ است. در حالی که هدف اکوسیستمهای کارآفرینی پرورش کارآفرینان نوپا به منظور راهاندازی و تجاریسازی کسب و کارهای کوچکومتوسط است. همچنین یک اکوسیستم کسب و کار از طریق داشتن مرزهای سازمانی در اکوسیستم از اکوسیستمهای کارآفرینی یا نوآوری متمایز میشود. تئوری زمینهای اکوسیستم پلتفرم رهبری پلتفرم و بازارهای دوجانبه است. تئوری زمینهای اکولوژی صنعتی نیز اکوسیستم صنعتی است. نتایج این مطالعات به مدیران شهری کمک میکند.
امروزه، مدیران شهری مدیریت شهرهای خود را به دلیل ایجاد «اکوسیستم کارآفرینی پر جنبوجوش و چابک» برای جذابتر کردن شهر برای توسعه میستایند. مدیران شهری باید بتوانند شهرهای خود را مانند یک واحد اقتصادی مدیریت کنند و شهروندان نباید فرصتها را از دست بدهند، در غیراین صورت مشکلات غیرقابل کنترلی مانند بیکاری، جرم و جنایت، خشونت، اعتیاد و سایر مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی افزایش مییابد، جایی که شهرها ممکن است به مرحله نکروپولیسی برسند، که در آن یک شهر در بدترین مرحله زندگی خود قرار میگیرد و به مرحلهای در حال مرگ تبدیل میشود (هال و هابارد، ۱۹۹۶؛ ولف و همکاران، ۲۰۱۸).