دادههای بیشتر، مدیران را دیجیتالیتر نمیکند
مدیران و رهبران سازمانها باید همیشه و در همه حال به یاد داشته باشند که تمرکز صرف و افراطی روی جمعآوری دادههای بیشتر موجب کامیابی و موفقیت قطعی سازمانهای تحت رهبری آنها نخواهد شد و اولویت اصلی درباره داده و اطلاعات، به پاسخگویی درست و دقیق به این سوال ارتباط پیدا میکند که مدیران به چه نوع دادههایی و چرا نیاز دارند. بهطور کلی، یکی از اولویتهای امروز مدیران و سازمانها حول محور شخصیسازی دادههایی است که به صورت خام وارد سازمان میشود و با درایت و هوشمندی تمام ارکان سازمان میتوان از دادههای موجود به بهترین شکل ممکن بهره برد و همین بهینهسازی فرآیند استفاده از داده بسیار مهمتر از انباشت بیهدف و کورکورانه داده است که بسیاری از مدیران کمتجربه نسبت به آن آگاهی ندارند.
مدیران میتوانند با تمرکز بر قسمت تقاضا برای داده، به درستی تصمیم بگیرند که کدام داده کجا و چرا به دردشان میخورد و دادههای مورد نیاز در آینده را از کجا باید دستچین کرد. در واقع در عصر دیجیتالی امروز که در آن داده حرف اول و آخر را میزند کمیت و مقدار دادههایی که در اختیار یک سازمان یا شرکت است اهمیت و اولویت چندانی ندارد، بلکه آنچه خیلی مهم است به کیفیت دادههای موجود و نحوه استفاده درست و به موقع از آن مربوط میشود.
یک چرخه مجازی جدید
تا مدتی قبل در گفتوگوهایی که در ارتباط با داده در سازمانها جریان داشت، شنیدن چنین جملاتی متداول بود: «تا میتوانی باید داده جمع کنی، مهم نیست چه نوع دادههایی و درباره چه چیزی، فقط داده جمع کن چرا که وقتی دادههای بیشتری داشته باشی میتوانی دیدگاهها و ایدههای بهتری داشته باشی. و وقتی دیدگاهها و ایدههایت بهتر باشد، برد با تو خواهد بود.» امروزه اما چنین جملاتی کمتر شنیده میشود، چرا که حجم دادههای در دسترس آنچنان بالاست که حتما باید در زمان جمعآوری داده دست به گزینش زد و به جای تمرکز بر عرضه داده روی تقاضا برای داده و نحوه استفاده از آن متمرکز شد و به همین دلیل هم هست که تکنیکهای جدیدی برای استخراج معنا از درون داده ابداع شده است. در نتیجه چرخه مجازی جدیدی در حال شکلگیری است که در آن به جای منتظر ماندن برای ورود دادههای جدید، تلاش میشود تا از درون دادههای موجود اقدام به معناآفرینی و خلق ایدههای موثر شود و پس از انجام این فرآیند برای ورود دادههای جدیدتر و بیشتر اعلام نیاز صورت پذیرد.
پیش به سوی دادههای موثرتر
بسیاری از مدیران و رهبرانی که به جمعآوری دادههای بیشتر اولویت میدهند و کارکنانشان را به جذب دادههای بیشتر و کاملتر تشویق میکنند، به اشتباه فکر میکنند که داشتن دادههای بیشتر به معنای دیجیتالیتر شدن سازمانهای تحت رهبریشان خواهد بود و در نهایت باعث خواهد شد تا آنها به عنوان رهبرانی دیجیتالی و مدرن شناخته شوند، حال آنکه واقعیت چیز دیگری است؛ چرا که مرزهای دیجیتالی بودن و مدرن بودن در حال جابهجایی است. در ساختار جدید دیجیتالی بودن، این کیفیت داده و محصولاتی که از بطن آن داده بیرون میآید است که اهمیت دارد و آنچه برای رهبران دیجیتالی آینده مهمتر است در اختیار داشتن دادههای مناسب و موثری است که به آنها امکان اتخاذ تصمیمات درست و بهنگام را خواهد داد. به همین دلیل هم هست که از چند سال قبل به این سو، روندی در جهان در حال شکلگیری است که بر اساس آن، داده دیگر آن تقدس و مطلق بودن سابق خود را ندارد و به جای تلاش کورکورانه برای جمعآوری هر گونه دادههای مرتبط با یک صنعت، کوشش میشود تا فقط آن دادههای موثری وارد سازمان شوند که به آن نیاز هست و باید از ورود و ذخیرهسازی دادههای بیهوده و بیاثر جلوگیری کرد.
در واقع در الگوهای جدید بهینهسازی داده در سازمان، اولویت با اقداماتی است که به ما امکان دهد از جستوجو برای یافتن منابع جمعآوری داده یا تصمیمگیری برای انتخاب محل ذخیرهسازی داده فاصله گرفته و تمرکزمان را در ابتدا بر جاهایی قرار دهیم که قرار است دادههای مورد نیازمان در آنجا مصرف شود و پس از حصول اطمینان در این زمینه، اقدام به مسیریابی برای جذب دادههای مورد نظرمان کنیم.
به همین دلیل هم هست که باید پذیرفت رقابت آینده نه بر سر حجم دادههایی که سازمانها میتوانند یا باید جمعآوری کنند بلکه بر سر این خواهد بود که چگونه میتوان از داده به شکل بهتری نهایت استفاده را برد و با بهرهگیری از دادههای موجود، بیشترین ارزشآفرینی را صورت داد. این همان چیزی است که از آن با عنوان «فعالسازی داده» یا به فعلیت درآوردن پتانسیلهای نهفته در هر داده نام برده میشود. برد در میدان رقابتهای آینده با سازمان هایی است که از درون حجم محدودی داده، قادرند بیشترین ارزشآفرینیها را به ثبت برسانند.