داستان شکست استارت‌آپ Digg

Digg یک گردآورنده‌ خبر بود که در صفحه‌ نخست سایت خود، اخبار جذابی را از حوزه‌های گوناگون (علم، سیاست و ...) دسته‌بندی می‌کرد و در اختیار کاربران قرار می‌داد. آخرین نسخه این سایت، ۳۱ جولای ۲۰۱۲ راه‌اندازی شد تا قابلیت پشتیبانی از به ‌اشتراک‌گذاری داده‌ها را در دیگر پلت‌فرم‌های اجتماعی از قبیل توییتر و فیس‌بوک داشته باشد.

این سایت خبری که به کاربران امکان رای‌ دادن به محتوا را می‌داد، بسیار محبوب بود و در سال ۲۰۱۲ تعداد بازدیدهای منحصربه‌فرد ماهانه آن در آمریکا، حدود ۸/ ۳ میلیون برآورد می‌شد، به‌گونه‌ای‌که حتی موجب ایجاد شبکه‌های اجتماعی با قابلیت‌های مشابه از جمله ردیت شد.

جولای ۲۰۱۲، به‌دنبال تغییرات و بازسازی‌های بحث‌برانگیز در شرکت، موسسان آن از مجموعه جدا شدند و در ادامه Digg در سه بخش برند Digg، وب‌سایت و فناوری آن به مبلغ ۵۰۰هزار دلار به مالک فعلی‌اش یعنی بتا وورکز فروخته شد. این درحالی بود که در یک مقطع در سال ۲۰۰۸، ارزش سایت ۱۶۰ میلیون دلار برآورد شده بود.

اما چه اتفاقاتی در این مدت افتاد تا ناگهان Digg تا این اندازه سقوط کند؟ مهم‌ترین رویداد، تولد شبکه‌های اجتماعی قدرتمندی مثل فیس بوک و توییتر بود که به کاربران خود امکان این را می‌داد لینکی را به دوستانشان ارسال کنند، سپس دوستانشان به ‌راحتی روی لینک کلیک کرده و پس از نظردادن، دوباره آن را به‌جای اول ارسال می‌کردند. همین شبکه‌ها موجب افت تعداد بازدیدکننده‌های Digg شدند. اما در همین مدت، رقیب Digg؛ یعنی ردیت سیر صعودی بازدیدهایش را تجربه می‌کرد. علت پیشی گرفتن ردیت، تغییرات بحث‌برانگیز یادشده در سال ۲۰۱۲ بود، از جمله تغییراتی در طراحی سایت که کاربران را از ویژگی‌های دلخواه‌شان دور کرده و با پیچیدگی و دشواری در یافتن اطلاعات مواجه می‌ساخت. علاوه‌ بر این، امکان برقراری ارتباط مستقیم میان کاربران را از آنها سلب می‌کرد. همین تغییرات، موجب ریزش مخاطبان Digg، و روی آوردن آنها به شبکه‌های اجتماعی رقیب، مثل ردیت شد.

البته سایت Digg، اشکالاتی نیز داشت. از جمله اینکه واقعا دموکراتیک نبود. یک نفر می‌توانست چند حساب کاربری ایجاد کند یا به ‌لطف داشتن دوستان بسیار، مطلب خود را به صدر اخبار رسانده و در صفحه نخست جای بگیرد. یا حتی گروهی از کاربران می‌توانستند به‌ علت مخالفت سیاسی یا سلیقه‌ای، با دادن نمره منفی به یک داستان، آن را دور از چشم نگه دارند. باگ‌هایی از این دست از اعتبار سایت کم می‌کرد. Digg برای حل این مشکلات، اشتباه بزرگ‌تری کرده و با حذف امکان ارسال لینک به دوستان، کاربران را به توییتر و فیس‌بوک ارجاع داد. به این ترتیب، با برون‌سپاری شبکه اجتماعی خود، قدرت را رسما به شبکه‌های دیگر تفویض کرد.

 داستان شکست استارت‌آپ KiOR

شرکت کیور در سال ۲۰۰۷، به‌طور مشترک توسط استارت‌آپ‌های هلندی به ‌نام بیواکون و کاسلا ونتوریز راه‌‌اندازی شد. هدف از تاسیس این شرکت، تجاری‌سازی فرآیند بیواکون در تبدیل مستقیم ضایعات کشاورزی به زیست-نفت بود؛ ترکیبی از مولکول‌های کوچک هیدروکربن که می‌توانند در پالایشگاه‌های نفت، به سوخت‌هایی مثل گازوئیل یا بنزین تبدیل شوند.

به ادعای کیور، این فرآیند نسبت به دیگر شیوه‌‌های تولید

زیست‌-سوخت، مزیت‌‌هایی دارد: کاتالیز غیرسمی، ارزان بودن نسبی، استفاده از زیرساخت‌های پالایش سوخت و انتقال که درحال‌حاضر موجود است و تولید سوخت پاک که می‌تواند در موتورهای فعلی مورد استفاده قرار گیرد.

کیور صاحب کارخانه‌‌ای بود که با هدف کارآفرینی برای صدها نفر و با آرمان تولید انرژی پاک و سوخت تجدیدپذیر، کار خود را آغاز کرده و نماد نسل آینده زیست-‌سوخت‌‌ها شده بود. این بلندپروازی تا حد زیادی مرهون تفکر سرمایه‌‌گذار بزرگ آن وینود کاسلا( تاجر و سرمایه‌گذار کارآفرین هندی آمریکایی) و میلیون‌‌ها دلاری بود که او در این راه خرج کرد. به گفته همه، این شرکت بیش از ۶۰۰ میلیون دلار هزینه کرد تا در زمانی کوتاه ۳/ ۲ میلیون دلار درآمد داشته باشد.

کیور شرکت مهمی برای کاسلا بود. شخصی که مجله فورچون در سال ۲۰۰۰ او را «موفق‌‌ترین سرمایه‌‌گذار خطرپذیر همه دوران‌‌ها» خواند.

 کاسلا میلیارد‌‌ری بود که در عرصه‌‌های خاص و نادر سرمایه‌گذاری می‌‌کرد. او می‌خواست سرمایه‌‌گذاری عظیمی روی انرژی‌‌های پاک انجام دهد. کاسلا صدها میلیون دلار را روی بیش از ۱۰ شرکت زیست-سوخت و زیست-شیمی هزینه کرد. او بر این باور بود که: «ما می‌توانیم بیشتر نیازمان به بنزین در ۲۵ سال آینده را با زیست-توده برطرف کنیم.» اشخاص رده‌‌بالایی در رسیدن به این آرمان، در مقام مشاور یا سرمایه‌‌گذار به کیور اضافه شدند، از جمله کاندولیزا رایس، تونی بلر و بیل گیتس.

کمبود کارکنان دارای تجربه عملیاتی واقعی یکی از ایرادات مهمی بود که شرکت را با مشکلاتی مواجه کرد؛ در سال ۲۰۱۳ تجهیزات کیور در می‌سی‌سی‌پی تولید زیست-سوخت را متوقف کردند و فشارهای بیرونی از جمله بدتر شدن فضا برای سرمایه‌گذاری روی فناوری‌‌های سبز و سقوط شدید بهای نفت، روند سقوط شرکت را تسریع کرد. در نهایت کارخانه در سال ۲۰۱۴ اعلام ورشکستگی کرد.

بازرسی‌ها از این شرکت نشان‌ می‌دهد که کیور در اعلام حجم تولیدات خود اغراق کرده و سرمایه‌‌گذاران را به اشتباه انداخته است. کاسلا و دو تن از مدیران شرکت متهم به گمراه کردن سرمایه‌‌گذاران درمورد حجم تولیدات، دست‌بردن در داده‌‌های تکنیکی برای بزرگ جلوه دادن دستاوردهای تجاری شرکت و فریب دادن وام‌‌دهندگان هستند چراکه قصد داشتند به ادامه تامین سرمایه خود از این راه ادامه دهند.

امروزه بسیاری از استارت‌آپ‌های زیست-سوختی که کاسلا ونچرز از آنها حمایت می‌کرد، بسته شده یا به بهای اندکی فروخته شده‌اند، برخی هم تغییر کاربری داده و محصولات شیمیایی و زیست-پایه تولید می‌کنند.