در جستو جوی اعتبار از دسترفته
داستان شکست استارتآپ Boo.com
استارتآپ Boo.com یک شرکت اینترنتی انگلیسی بود که با هدف فروش اینترنتی لباسهای برند و تبلیغات بسیار در پاییز ۱۹۹۹ توسط چند سوئدی به نامهای ارنست ملمستن، کایزا لیندر و پاتریک هدلین تاسیس شد. دفتر مرکزی شرکت، در خیابان کارنبی لندن، در همان ساختمانی واقع شده بود که دفتر مجله Erotic Revive هم در آن قرار داشت. این دفتر که در اکتبر ۱۹۹۹ تنها ۴۰ کارمند داشت، ظرف مدت کوتاهی تبدیل به هشت دفتر و ۴۰۰ کارمند، در آمستردام، مونیخ، نیویورکسیتی، پاریس و استکهلم شد.
با وجود آنکه این شرکت توانسته بود ۱۳۵ میلیون دلار سرمایه جذب کند، اما ظرف ۱۸ ماه با سیاستهای غلطی که در پیش گرفت، تمام سرمایه خود را خرج کرد، بدون آنکه فروش چندانی داشته باشد (۸۰ میلیون دلار از این مبلغ زمانی خرج شد که حتی یک جنس هم فروخته نشده بود).
Boo.com میخواست به رشد سریع و همزمان در چند کشور اروپایی دست یابد، برای همین زمان و هزینه زیادی را صرف توسعه خود کرد. درحالیکه هنوز وبسایت آماده نبود، شرکت هزینه زیادی برای تبلیغات صرف کرد و کاربران کنجکاو، مدتها انتظار رونمایی از آن را میکشیدند. با گذشت زمان، Boo.com از توسعه نوآوری در حوزه فناوری نیز غافل شد و زمانی که وبسایت آن رسما شروع بهکار کرد، پیچیدگی و پر بودن آن از فایلهای جاوا و فلش و نیز پایین بودن سرعت سایت زمانی که اینترنت پرسرعت هنوز فراگیر نشده بود، کاربران را کلافه میکرد و همین باعث شد پس از مدتی، میزان فروش به حد مورد انتظار نرسد.
از سوی دیگر برنامه رشد Boo.com براساس این فرض شکل گرفته بود که در چند سال نخست، سرمایه در دسترس خواهد بود تا فروش شرکت با هزینههای عملیاتی آن برابری کند. اما این فرضیه نیز در سهماه دوم سال ۲۰۰۰ به علت ترکیدن حباب داتکام و سقوط ارزش سهام شرکت غلط از آب درآمد و رسما آن را با چالشی غیرقابل جبران روبهرو ساخت. در نهایت، ۱۸ می ۲۰۰۰ این شرکت در امانت دادگاه قرار گرفت و داراییهایش نقد شد. دو سال بعد، شرکتهای اینترنتی دیگری نیز به همین سرنوشت دچار شدند.
زمانبندی غلط و بازماندن از اجرای یک ایده فوقالعاده، هزینههای زیاد برای تبلیغات در زمانی که سایت هنوز آماده نبود و کاربران کنجکاو مدتها انتظار میکشیدند، غفلت از توسعه نوآوری در حوزههای فناوری و پیچیدگی وبسایت در زمانهای که اینترنت پرسرعت هنوز فراگیر نشده بود، فاکتورهای اصلی درشکست این کسبوکار بودند.
سینت نیز چند سال بعد، Boo.com را یکی از بزرگترین سقوطهای تاریخ نامید.
اواخر سال ۲۰۰۳، هنوز هم برچسبهایی از کمپین تبلیغاتی شرکت در خیابانهای لندن به چشم میخورد که میگفتند: «مد هرگز نمیمیرد!»
داستان شکست استارتآپ Terralliance
شرکت فناوریهای ترالینس، در سال ۲۰۰۲ توسط مهندس سابق ناسا، ارلند اولسون در نیوپورتبیچ کالیفرنیا تاسیس شد. اولسون در اکتشاف نفت خبره نبود، اما ۱۴ سال از عمرش را در پروژه آزمایشگاه نیروی دریایی در پاسادنا گذرانده بود؛ پروژهای که به راهاندازی فضاپیماهای بدون سرنشین آمریکا مربوط میشد. سپس بهخاطر دغدغههایی که درمورد بحران آب داشت، به جستوجوی آب پرداخت. اما در جریان جستوجوی خود به میادین نفتی رسید و فکر پیدا کردن این گنج، وی را رها نکرد. ماموریت غیرممکن شرکت اولسون طراحی الگوریتمی بود که به مهندسان نشان میداد برای کشف نفت کجا را حفاری کنند. اولسون سرمایهگذاران ردهبالایی مثل Goldman Sachs و Kleiner Perkins را برای این فعالیت غیرمعمول قانع کرد، بهگونهایکه کلاینر بزرگترین سرمایهگذاری شرکتی را تا آن زمان به مبلغ ۹۳ میلیون دلار انجام داد.
ترالینس هنوز نفت زیادی پیدا نکرده بود، اما موسس و مالکش ایمان داشت که این کار به سرانجام رسیده و درآمد قراردادهای منعقدشده، آینده او و شرکتش را تضمین خواهد کرد. ماه اوت، اولسون پس از چند ماه مذاکره با غول سرمایهگذار سنگاپوری؛ یعنی تماسک، همزمان با افزایش قیمت نفت به بشکهای ۱۴۵ دلار، او را راضی به سرمایهگذاری کرد. به این ترتیب تماسک ۱/۱ میلیون دلار روی شرکت سرمایهگذاری کرد. حتی سرمایهگذاران جوانتر مثل Passport Capital جهت مطرح کردن نام خود بهعنوان سرمایهگذار انرژی، وارد این بازی شدند. سرمایهگذاران در مجموع، بیش از نیم میلیارد دلار روی شرکت سرمایهگذاری کردند که گواهی بر بلندپروازی و جسارت این شرکت با وجود دستاوردهای اندک آن بود. آنچه مسلم است اینکه ترالینس در قماری بر سر اکتشاف نفت، بازنده شد و زمزمههای افول آن از اوت ۲۰۰۸ در ملاقات میان سرمایهگذاران آغاز شد. آنها در نشستهای خود درباره سیاستهای اولسون ابراز نگرانی کردند، چراکه او با وجود تازهوارد بودن در صنعت نفت، مثل یک شاهزاده سعودی رفتار میکرد. سیاهه خریدهای او، از چاههای نفت در ترکیه تا جتهای جنگنده شوروی را در بر میگرفت. کار تا جایی پیشرفت که یک حسابرس در مورد نقض احتمالی قانون ضد رشوهخواری در قراردادهای اولسون، به قوه قضائیه هشدار داد. بهاین ترتیب برخی از اعضای هیاتمدیره بر آن شدند تا پرونده مدیر عامل را ببندند و او را تنزل رتبه دهند. اوایل سال ۲۰۰۹، اولسون اخراج و با سقوط بهای نفت و سهام تماسک، اوضاع ترالینس نابسامان شد، چراکه شرکت با انبوهی از اتهامات و پروندههای قضایی نیز مواجه بود. بهار ۲۰۰۹ ترالینس تلاش میکرد تا با ورود به عرصه «انرژی سبز» اعتبار خود را بازگرداند. از سوی دیگر، اولسون هم که دیگر از شرکت بیرون انداخته شده بود، جهت ادامه اکتشافات نفت خود در جهان، شرکت تازهای تاسیس کرد و بهدنبال جذب سرمایه بود. در این زمان اتهاماتی از جانب هیاتمدیره شرکت علیه اولسون مطرح شد مبنی بر اینکه او دارایی معنوی شرکت را به یغما برده و براساس تحقیقات و پروندههایی که متعلق به شرکت بوده، کسبوکار تازهای راه انداخته است اما اولسون این اتهامات را بیپایه و اساس خواند. با وجود این، نابغهای که روزی بهدنبال آب و بعد نفت میگشت، حالا باید در پی بازیافتن آبرو و اعتبار ازدسترفته خود بگردد.