آشنایی با اهداف درست و نادرست ارتقای مهارتها
آیا باید MBA بگیرید؟
* اهداف درست برای شرکت در دوره عالی اداره کسبوکار: برای افزایش مهارتهایی مانند اثرگذاری بر دیگران، همدلی و تدوین استراتژیهای کسبوکار؛ برای ایجاد یک نقطه عطف در مسیر شغلی؛ برای تسریع روند رشد حرفهای؛ برای گسترش و تنوعبخشی به شبکه حرفهای خود.
* اهداف نادرست برای کسب این مدرک تحصیلی: جستوجوی یک قرص جادویی که به شما پول یا قدرت بدهد؛ از نقشکنونی خود خسته شدهاید؛ نمیدانید چه میخواهید.
دوره عالی اداره کسبوکار را بگذرانم یا خیر؟ برای بسیاری از مدیران جوان این سوال مطرح است. دوره عالی اداره کسبوکار (MBA) یکی از مدارک کارشناسی ارشد با تمرکز بر مهارتهای رهبری و یادگیری اصول کسبوکار است. اما برای بیشتر دانشجویان، این دوره منافعی فراتر بهدنبال دارد: ایجاد یک شبکه حرفهای قدرتمند (افزایش ارتباطات و آشنایی با افراد جدید)، کسب فرصتهای شغلی و افزایش درآمد.
برخی از این منافع، خود را زودتر از بقیه نشان میدهند. بهعنوان مثال، افرادی که بتوانند در دورههای آموزشی دانشگاههای معتبر قبول شوند، بلافاصله به استادانی باتجربهدست مییابند که میتوانند با ارتباطات خود آنها را به دیگران معرفی کنند. همچنین پس از فارغالتحصیلی، به یکباره افزایش حقوق اتفاق خواهد افتاد. با این حال، گاهی آشکار شدن تمام مزایای یک مدرک عالی اداره کسبوکار نیاز به گذشت چند سال زمان دارد. علاوه بر آن، اگر اهدافی نادرست در طی کردن آن داشته باشید، ممکن است به نتایج دلخواه خود نرسید.
با توجه به زمان، پول و انرژی زیادی که دریافت این مدرک دانشگاهی نیاز دارد، باید پیش از شروع آن به ارزش داشتن یا نداشتنش بیندیشید. طی یک دهه گذشته، بخشی از شغل من بهعنوان رئیس مرکز مدیریت شغلی در مدرسه کسبوکار کلاگ (Kellogg) مشاوره دادن به دانشجویان بوده است. بر اساس تجربه من، پیش از تصمیمگیری درباره تحصیل در MBA باید مواردی را در نظر بگیرید.
اهداف درست
مسیر شغلی آینده. در گفتوگوهای روزانهام با فارغالتحصیلان MBA یا مدیران کسبوکارها از لزوم کسب «مهارتهای آینده» زیاد میشنوم. اما این صحبت چه معنایی دارد؟ به معنای آن است که کسبوکارهای بیشتر و بیشتری بهدنبال خروج از پیامدهای بحران کرونا هستند و قصد بازطراحی مدل کسبوکار خود را دارند. استخدام کارکنان درست با مهارتهای درست، بخشی از برنامههای آنها است. شما هم باید همین نگرش را داشته باشید. از خود بپرسید: «چگونه میتوانم مهارتها و قابلیتهایم را برای تبدیل شدن به بهترین نامزد این پستهای شغلی جدید ارتقا دهم؟»
مهارتهای مدنظر سازمانها بسیار متنوع هستند؛ از توانایی همدلی، مدیریت تیم، آیندهنگری و هدفگذاری استراتژیک گرفته تا اثرگذاری بر ذینفعان مختلف. دانشجویانی که بهدنبال افزایش توانایی خود در اثرگذاری بر دیگران هستند، دوره عالی اداره کسبوکار یک گزینه مناسب برایشان است.
جستوجوی صنایع یا حوزههای اقتصادی جدید. اگر بهدنبال تغییر مسیر شغلی هستید، دوره MBA میتواند به شما کمک کند تا با چشمانی باز با آن چالش مواجه شوید. حضور در یک مدرسه کسبوکار (یا دانشگاه) این فرصت را به شما میدهد تا با همتایان خود از صنایع مختلف، استادان کارآزموده و فارغالتحصیلان مختلف مواجه شوید. علاوه بر این آشناییها و کسب اطلاعات از صنایع مختلف، در دوره تحصیلی خود هم با پروژههای کلاسی و مطالعات موردی مختلفی برخورد خواهید کرد که شما را با حوزههای اقتصادی دیگر آشنا میسازد.
برای مثال، به یکی از دانشجویانم توجه کنید که به تازگی با او صحبت میکردم. او دو رویای شغلی دارد: ورود به حوزه داروسازی و کسب کرسی مدیرعاملی در یک شرکت. او به این نتیجه رسید که گذراندن دوره MBA به هر دو هدفش کمک میکند: از یک طرف میتواند ارتباطات و افراد فعالی در داروسازی پیدا کند که به تغییر مسیر شغلیاش کمک کنند و البته میتواند مهارتهای مدیریتی مورد نیاز برای یک مدیرعامل ۱۰ یا ۲۰ سال آینده را بهدست آورد.
حتی برخی از دانشجویان به مدارس کسبوکار میآیند تا وارد حوزه کارآفرینی شوند. آنها بهطور معمول بهدنبال راهاندازی کسبوکارهای خود یا پیوستن به شرکتهایی نوظهور هستند (از جمله شرکتهایی که توسط سایر فارغالتحصیلان یا همکلاسیهایشان بنیانگذاری شده است).
تسریع پیشرفت شغلی. لزوما هر کس که MBA میخواند بهدنبال تغییراتی اساسی در مسیر شغلیاش نیست. بسیاری از آنها فقط میخواهند سرعت پیشرفتشان در صنعت کنونی یا حتی شرکت کنونیشان را افزایش دهند. بخشی از هدف این افراد، ارتقای شغلی و رسیدن به پستهای بالاتر سازمانی با حقوقهای بیشتر است.
این هدف هم برای طی کردن دوره عالی اداره کسبوکار، منطقی است. در آمریکا، حقوق دریافتی فارغالتحصیلان این دوره (ورودیهای ۲۰۲۰) بهطور میانگین ۲۰ هزار دلار در سال بالاتر از سایر فارغالتحصیلان دوره کارشناسی رشتههای مدیریت است (منبع: انجمن ملی دانشگاهها و کارآفرینان آمریکا). اما داستان به همین جا خلاصه نمیشود. فارغالتحصیلان این دوره دانشگاهی اغلب به ارتقای شغلی مورد نیاز برای تسریع پیشرفت دست مییابند. دلیلش هم روشن است: کارآفرینان آنها انتظار دارند چنین فارغالتحصیلانی دارای مهارتهای دانشگاهی، فردی و رهبری لازم در حل مشکلات پیچیده سازمانی باشند.
توسعه و تنوعبخشی به شبکه آشنایان خود. یکی از مزایای حضور در دورههای عالی اداره کسبوکار، تبدیل شدن به بخشی از جامعه رهبران سازمانی آینده است. در مدرسه کسبوکار کلاگ، فارغالتحصیلان ما به ۶۵ هزار نفر از ۱۵ صنعت مختلف میرسند. ارتباطات فرد با این فارغالتحصیلان به مرور زمان افزایش مییابد. به تازگی با فارغالتحصیلی صحبت میکردم که برای استخدام در یک شرکت بزرگ تجارت الکترونیک درخواست داده بود و کارش پیش نمیرفت. فارغالتحصیل دیگری در آن شرکت ارتباطاتی داشت و متوجه شد که دلیل تاخیر در اعلام نتیجه، مشکلاتی در بخش منابع انسانی شرکت است. با توصیههای او، این مشکل حل شد و دانشجوی ما توانست وارد شرکت شود.
اهداف اشتباه
جستوجوی یک قرص جادویی. مدرک MBA یک «بلیت طلایی» نیست که یکباره شما را به شغلی پردرآمدتر و مسوولیتهایی بزرگتر برساند. شما همچنان نیاز به اشتیاق، آیندهنگری و سختکوشی خواهید داشت تا بتوانید دانش و مهارتهایتان را ارتقا دهید. دورههای عالی اداره کسبوکار هم دقیقا همین هستند: کار بسیار سخت. بسیاری از دانشجویانی که وارد این دوره میشوند، موفقیتهایی در مسیر شغلی خود داشتهاند و اکنون بهدنبال پیشرفتهای بیشتر هستند. اگر فقط بهدنبال پول یا قدرت هستید، گذراندن این دوره توصیه نمیشود.
اگر نسبت به جایگاه شغلی کنونی خود تردید دارید یا با سرعت مدنظر خود پیشرفت نکردهاید، میتوانید ابتدا راهحلهای دیگری را امتحان کنید. بهعنوان مثال، میتوانید از مدیرتان بخواهید پروژهای در حوزههای مورد علاقهتان به شما بسپارد و بازخوردهایی انتقادی به شما بدهد. همچنین میتوانید روابط سازندهای با دیگران داشته باشید و از تجربیاتشان در مسیر موفقیت استفاده کنید. با افزایش ارتباطات خود با دیگران ممکن است متوجه شوید که واقعا چه چیزی میخواهید، اهداف جدیدی برای خود تعیین کنید و در جایگاهی قرار بگیرید که اگر تصمیم به گذراندن MBA گرفتید، از تمام منافع آن بهرهمند شوید.
والدینتان پیشنهاد پرداخت شهریه میدهند. هر چند داشتن حمایت مالی برای تحصیل، وسوسهانگیز است، اجازه ندهید تنها دلیلتان برای حضور در یک مدرسه کسبوکار (یا دانشکده مدیریت) باشد. شما نیاز دارید که با تمام وجود و داشتههایتان وارد چنین چالشی شوید. دانشجویانی که بیشترین منافع از حضور در مدرسه کسبوکار را بهدست میآورند (و نتایج آن را در آینده هم میبینند)، کسانی هستند که از نظر علمی، شغلی و شخصی آماده مواجهه با چالشهای جدید هستند.
اگر حاضر نیستید که تمام داشتههای خود را برای چنین چالشی به خطر بیندازید، شاید یادگیری مفاهیم جدید یا ورود به صنایع دیگر برایتان مناسبتر باشد. همچنین میتوانید برای افزایش دانش، بهبود مهارتها و توسعه ارتباطات خود از دورههای آموزشی آنلاین، کنفرانسها و حتی مشارکت در برنامههای داوطلبانه بهره ببرید.
تا بحث پول است، این نکته را عنوان کنیم که ۵۱ درصد از دانشجویان MBA برای گذراندن دوره تحصیلی خود مجبور به دریافت وام دانشجویی میشوند. با این حال، تنها معیار تصمیمگیری هزینهها نیستند. راههای بسیاری برای پرداخت شهریه و هزینههای تحصیلی وجود دارد؛ مانند دریافت کمکهزینه یا پشتیبانی مالی کارفرمایتان.
حوصلهتان سر رفته است. شغل کنونی شما خستهکننده است و درحالحاضر گزینه دیگری ندارید. پس تصمیم میگیرید که ادامه تحصیل دهید. درست است؟ احتمالا نه؛ دستکم تا زمانی که بهطور عمیق در مورد آن فکر نکردهاید این کار را نکنید. خستگی و دلزدگی از کار ممکن است به شکل سرخوردگی و یأس بروز کند. شاید از این ناراحت باشید که تلاشهایتان دیده نمیشود، پروژههای بهتری به شما واگذار نمیشود یا دیگران به جایتان ارتقا میگیرند. این شرایط، زمان مناسبی برای توقف و فکر کردن است: چرا فرصتها نصیب دیگران میشود و نه شما؟ به چه مهارتهایی نیاز دارید؟ آیا تحصیل باعث تغییر نگاه دیگران به شما میشود؟ با تفکر در این سوالات، میتوانید نسبت به شرایط خود شناخت پیدا کنید. در غیر این صورت، ممکن است یک روز از خودتان بپرسید: «اصلا برای چه به مدرسه کسبوکار آمدم؟»
سوال بجایی است: چرا؟ همچنان به این فکر کنید که کجا هستید، به کجا میخواهید برسید و برای آن مقصد چه راهی را باید طی کنید. پس از آن خواهید توانست تصمیم درستی بگیرید.