پساکرونا و تحولات صنعتی در راستای انقلاب صنعتی چهارم
با شیوع جهانی کووید-۱۹ در اکثر کشورهای دنیا، تقریبا تمام بنگاههای اقتصادی تولیدی و خدماتی تحت تاثیر آثار منفی آن قرار گرفتند. اثرات منفی این ویروس آنچنان قوی و با سرعت مرزهای جغرافیایی و صنعتی را طی کرد که بسیاری از مدیران کسبوکارها را غافلگیر کرد. در این شرایط که یکی از بحرانیترین دوران برای کسبوکارها محسوب میشود، آنهایی که با تکیه بر انعطافپذیری و بهرهگیری از دانش، سعی در همگام شدن با تغییرات اجباری را داشتند، توانستند موفقتر از دیگران عمل کنند. همهگیری کووید-۱۹ همزمان شده است با ورود بشر به انقلاب صنعتی چهارم و همین امر سبب شده است که شاخصهای جدیدی برای موفقیت بنگاههای اقتصادی مطرح شود. به اعتقاد کارشناسان، اگر در دوران پساکرونا بنگاههای اقتصادی نتوانند به فناوریهای نوین دست یابند و خود را مجهز به دانش روز نکنند بیشک از چرخه رقابتهای بینالمللی حذف خواهند شد. این ویروس سبب شده است که بسیاری از کسبوکارها به سمت استفاده از ظرفیتهای فضای مجازی حرکت کنند و انتظار میرود که این مسیر، سیر صعودی داشته باشد. با توجه به اینکه انقلاب صنعتی چهارم تغییرات عظیمتری را نسبت به سه انقلاب پیشین درپی خواهد داشت، استفاده حداکثری از هوش مصنوعی در دوران پساکرونا در اکثر زمینههای تولیدی و خدماتی است. هوش مصنوعی عبارت است از «مطالعه اینکه چگونه کامپیوترها را میتوان وادار به انجام کارهایی کرد که در حال حاضر انسانها آن را بهطور صحیح یا بهتر انجام میدهند». پیشبینی میشود با رخ دادن انقلاب صنعتی چهام در دنیا، شاهد تحولات بسیاری در صنایع مختلف مخصوصا صنایع خودرو، غذایی، حملونقل و... خواهیم بود. بسیاری از اختراعات بشر، با گذشت زمان مورد پذیرش جامعه قرار گرفت. در واقع پذیرش تکنولوژی نیاز به گذشت زمان دارد تا جامعه خود را با آن وفق دهد و از آن بتواند در زندگی روزمره خود استفاده کند.
در دنیای جدید سرعت تحولات هیچگاه تا به این میزان نبوده است؛ به بیان دیگر در مقایسه با انقلاب صنعتی سوم که پیشرفتی خطی داشت، انقلاب صنعتی چهارم سرعت جهشی دارد. بنابراین شواهد موجود در تولیدات و محیط پیرامون نشان میدهد که تحولات امروزی، دیگر در چارچوب انقلاب صنعتی سوم نیستند و بیانگر ورود بشر به مرز انقلاب صنعتی چهارم و شروع این تحول عظیم است که ورود ویروس کرونا در پهنه عظیم صنعت نیز نقشی موثر در این پیشرفت داشته است. زیرا سبب شده بسیاری از مدیران با تکیه بر اینترنت و بهرهگیری از فناوریهای نوین سعی در اداره کسبوکار خود کنند و از این شرایط بحرانی جنبههای مثبت و فرصت آمیز آن را گزینش کنند. دانشمندان معتقدند این تحول تقریبا تمام صنایع را در برمیگیرد و وسعت و عمق این تغییرات، نویدبخش تحولی در کل نظامهای تولید، مدیریت و کنترل در واحدهای صنعتی و بنگاههای اقتصادی است. در دوران پساکرونا امکان برقراری ارتباط بین انسانها از طریق دستگاههای دیجیتالی که دارای قابلیتهایی نظیر قدرت بالا، حافظه وسیع و دسترسی به دانش نامحدود هستند، سبک زندگی را تغییر خواهد داد. این امکانات با پیشرفتهای عملی در حوزههای هوش مصنوعی، روبات، اینترنت اشیا، خودروهای بدون راننده، چاپگرهای سه بعدی، نانو و بیوتکنولوژی و... دوچندان خواهد شد. پیشبینی میشود که در حوزههای مختلفی، تغییراتی بنیادی و اساسی رخ دهد. بهعنوان مثال در صنایع خودروسازی، سازندهها در پی تولید خودروهای بدون راننده و اصطلاحا خودروهای هوشمند هستند و همچنین در صنایع غذایی شاهد تولید میوهها، بدون زمین کشاورزی خواهیم بود. در حوزه پزشکی استفاده از Assistant Robot به شدت افزایش مییابد. در موضوعات حسابرسی و حسابداری دقت دستگاههای محاسباتی فوقالعاده بالا میرود و ابزارها و روباتهای هوشمند اقدامات تحلیلی را انجام میدهند. بهرهگیری از روباتهای پرنده برای ارسال مرسولات و خریدهای پستی بسیار زیاد میشود. انقلاب چهارم صنعتی نیز همانند انقلابهای صنعتی گذشته، دارای این پتانسیل است که میزان سطح درآمدهای جهانی را افزایش دهد و کیفیت زندگی بشر را بهبود بخشد. کاهش در هزینه کسبوکار سبب ایجاد بازارهای جدید و رشد اقتصادی خواهد شد.
دوران بحرانزده امروز فرصت خوبی است برای کسبوکارهایی که در نظر دارند در دوران پساکرونا، سهم بازار خود را افزایش دهند. به این معنی که کسبوکارها باید با رصد کردن رفتار مشتریان، سعی در پیشبینی نیاز آنان کنند و با برنامهریزیهای مناسب و منعطف، نسبت به مرتفع کردن آن نیازها در دوران پساکرونا اقدام کنند. بنابراین شناسایی نیاز مشتریان و پیشبینی نیاز مخاطبان و جامعه در آینده از اقدامات مهمی است که میتواند بهعنوان یک مزیت رقابتی مطرح شود. محصولات و خدمات جدیدی که از طریق پیشرفتهای تکنولوژی به جوامع بشری ارائه میشود، اهدافی از جمله ارائه محصولات و خدماتی برای زندگی راحتتر را دنبال میکنند؛ امروزه تاکسیهای داخل شهری، رزرو تورها و بلیتهای هواپیمایی، خرید محصولات از طریق فضای مجازی، پرداختهای مالی، از طریق تکنولوژیهای جدید قابل انجام است. این تحولات درحالی است که اقتصاددانانی از جمله «اریک برینجولفسون» و «اندرو مککافی» اعتقاد دارند که این انقلاب صنعتی و تحولات پیرامون آن میتواند تعادل بازار نیروی انسانی را برهم زند. زیرا که جایگزینی نیروی انسانی با سیستمهای اتوماسیونی، ماشینها و روبات سبب ایجاد فاصله شدیدی بین واحدهای صنعتی با نیروی کار خواهد شد و فقط افرادی که دارای مهارتهای خاص و بالا هستند موردتوجه صنایع قرار میگیرند. در آیندهای نه چندان دور مولفههایی مانند استعداد و مهارت از عوامل اصلی معیار انتخاب پرسنل خواهد بود و به همین سبب است که پیشبینیها، شکاف در بازار مشاغل را مورد تاکید قرار میدهند.