صنایع مستعد سادهسازی کدامند؟
با این حال، بهدلیل قیمت رقابتیشان رشدی تصاعدی در میزان فروش به دست میآورند. رشد چند دههای تا بیش از صد ساله درآمد به همراه میانگین رشد ۱۰ تا ۴۰ درصدی و افزایش صدها و حتی هزاران برابری ارزش شرکت، اتفاقاتی است که میشود در صورت پیادهسازی درست این استراتژی سادهسازیقیمت انتظارشان را داشت. اما شرکتهای دیگری مانند اپل نیز از دیگر استراتژی سادهسازی یعنی سادهسازی محصول استفاده میکنند. آنها با تمرکز بر محصولاتی فوقالعاده که زیباتر، سبکتر، کارآتر و در یک کلام، استفاده از آنها برای مشتریان لذتبخش باشد، حاشیه سود بالایی برای خود تعیین میکنند که ظرف چند سال تا چند دهه، بازی را به نفع آنها میچرخاند. اما مساله این است که در کدام صنایع، میتوان استراتژیهای سادهسازی را پیاده کرد؟
شرکت مشاوره استراتژی اوسیاندسی (OC&C) به بررسی میزان وابستگی استراتژی سادهسازی به صنایع مختلف پرداخته است. این شرکت به ویژه صنایعی مانند زیستفناوری، صنایع دفاعی، نفت و گاز، داروسازی و نوشیدنیهای غیرالکلی را تحلیل کرده است. دلیل انتخاب این صنایع، بالا بودن میزان نوآوریهای آنها در سالهای اخیر بوده است؛ هرچند نوآوریهای آنها با نوآوریهای سادهسازی که نمونههای آن را در فورد و مکدونالد و اپل میبینیم، بسیار تفاوت دارد:
- حوزه زیستفناوری همواره شاهد سرمایهگذاریهای سنگینی در پژوهشهای خود بوده و نوآوریهای زیادی را میتوان در کار آنها مشاهده کرد. با این حال، ماهیت این حوزه همواره بسیار پیچیده بوده و به نظر نمیرسد حوزه مستعدی برای سادهسازی باشد.
- صنایع نفت و گاز در دهههای گذشته رشد زیادی داشته اما روشهای استخراج پیچیدهتر شدهاند. شیوههایی مانند استخراج از آبهای عمیق و قیرشنها (نفت شیل) مصادیقی از روشهای جدید و مبتنی بر فناوری این صنایع هستند. در این صنعت هم شواهد چندانی برای کارآیی سادهسازی دیده نمیشود.
- صنعت دارو به پیچیدهترین تحلیلهای شیمیایی تاریخ خود متوسل شده و داروهایی پیچیدهتر و اختصاصیتر از هر زمان تولید میکند. هزینههای تحقیق و توسعه به شدت بالا رفته و ادغام در شرکتهای بزرگتر، کسبوکارهای جدید را از نوآوریهای ساده دلسرد کرده است. در کنار این عوامل بازدارنده، تشدید قوانین و مقررات دولتی و هزینههای مرتبط با آنها را هم میتوان ذکر کرد.
- در صنایع دفاعی که برخی از بخشهای آن (در آمریکا) به پیمانکاران خصوصی واگذار شده است، حساسیت و قدرت تسلیحات افزایش یافته است. در همین زمان، صرف بودجهای سنگین برای حفاظت از جان کارکنان الزامی است.
- جان استیت پمبرتون، داروساز همهکاره آمریکایی قرن نوزدهم، ظرف چند ماه در سال 1886، فرمول کوکاکولا را ابداع کرد. شرکت کوکاکولا از آن زمان تاکنون یکی از شرکتهای عجیب تاریخ بوده است؛ چراکه همچنان بیشتر سود خود را از سه محصول سادهاش به دست میآورد: نوشابه مشکی، نوشابه رژیمی و فانتا. کوکاکولا طی یک قرن و اندی فعالیت خود، چند بار برای تنوعبخشی به سبد محصولاتش تلاش کرده و شکست خورده است. از این رو، بازار محصولات نوآورانه به شرکتهای کوچکتر واگذار شده و برخی از آنها نیز بسیار موفق بودهاند. با این حال، محصولات جدید بهطور روزافزونی پیچیده و دستهبندی میشوند: مانند نوشیدنیهای رژیمی، ویتامینی، ورزشی و... با این شرایط، صنعت نوشیدنی و ساختار رقابتی آن بسیار پیچیدهتر از وضعیت آن در دههها و حتی سالهای گذشته میشود.
شرکت اوسیاندسی برای تکمیل تحلیل خود از ظرفیت صنایع در سادهسازی، به بررسی رشد بازار سهام پنج صنعت نام برده در بورس آمریکا از سال 1994 تا 2014 پرداخته است. در نهایت، نتایج این بررسی با میزان رشد صنایع «سادهساز» آمریکا (دستگاههای الکترونیک خانگی و شخصی، رسانه، اینترنت، خردهفروشی و نرمافزار) در مدت مشابه مقایسه شده است. تحلیلگران اوسیاند سی، دسته دوم صنایع را به این دلیل انتخاب کردهاند که رویکرد کلی آنها به سمت محصولات بهتر و سادهسازی خدمات (قیمتهای گاه بهشدت پایینتر، سهولت استفاده و دستگاههای سبکتر و در عین حال قدرتمندتر) است. به یاد داشته باشید که در این پژوهش سطح سادهسازی این صنایع با یکدیگر مقایسه نشده و صرفا پنج صنعت درحال پیچیده شدن و پنج صنعت درحال سادهتر شدن شناسایی شده است.
این بررسی نشان داد که رشد ارزش بازار صنایع پیچیده در بازه زمانی ذکر شده بین 4 تا 15 برابر بوده است (بیشترین رشد برای صنعت زیستفناوری). در همین زمان، صنایع سادهساز بین 5 تا 152 برابر به ارزششان افزوده شده است (بیشترین رشد برای صنعت اینترنت). ارزش بازار صنایع پیچیده بهطور میانگین 8/ 6 برابر شده است و صنایع سادهساز 6/ 38 برابر؛ هر چند این تفاوت چشمگیر تا حد زیادی بهدلیل رشد تصاعدی ارزش شرکتهای فعال در صنعت اینترنت بوده است. با توجه به اثرگذاری چشمگیر رشد بازار اینترنت در 20 ساله 1994 تا 2014، بهتر آن است که از میانه صنایع برای مقایسه استفاده شود. میانه دفعات افزایش ارزش بازار صنایع پیچیده 5 بوده است و میانه دفعات افزایش ارزش بازار صنایع سادهساز 11.
حتی مقایسه میانه رشد نیز نشان از سود سادهسازی برای یک صنعت نسبت به وضعیت کلی اقتصاد میدهد. نتیجه آن است که علاوه بر شرکتهایی که با توجه به ویژگیهای خود (از جمله فرهنگ سازمانی، منابع مالی، سطح فناوری، ساختار سازمانی و جایگاه در بازار) توانایی اتخاذ یکی از استراتژیهای سادهسازی را دارند، برخی از صنایع هم نسبت به دیگران پتانسیل بالاتری برای سادهسازی و کسب سود از آن را دارا هستند.
nikoueimahdi@gmail.com