شروع کن، رشد کن، تغییرش بده
سازماندهی یک کمپین جمعسپاری
مطمئنا این روش نواقصی هم دارد. هر کاری که شما در یک کمپین جمعسپاری سهام انجام میدهید، علنی است. اگر نتوانید یک دور تامین مالی بهصورت جمعسپاری را به سرانجام برسانید، همه دنیا خبردار خواهد شد. اگر ایدهای برای یک مدل کسبوکار نوآورانه جدید داشته باشید، فراموش نکنید که آن را با هم به اشتراک میگذارید. اگر از جمع سهامداران بخواهید در یک زیردریایی که با انرژی خورشیدی کار میکند سرمایهگذاری کنند، ممکن است سالها بخواهند در مورد آن با شما مذاکره کنند. همچنین با توجه به اینکه کسبوکارتان در کجا واقع شده، ممکن است مبلغی که میتوانید هر سال از سرمایهگذاران بگیرید، سقف داشته باشد.
نکته آخر اما مهم، این است که جمع سرمایهگذاران از افراد بیتجربه زیادی تشکیل شده است. آنها هیچ ایدهای ندارند که ارزشگذاری مناسب شرکت چگونه باید باشد. ممکن است آنها سوالات پیش پا افتادهای مثل: «چطور میتوانم سهامم را بفروشم؟» بپرسند (البته نمیتوانند این کار را بکنند، مگر اینکه شما یا پلتفرم جمعسپاری شما یک بازار ثانویه سازماندهی کند. بهطور طبیعی، سرمایهگذاران منتظر میمانند تا کل شرکت فروش رود یا در بازار سهام عرضه عمومی شود). این یعنی شما باید از کاری که انجام میدهید اطمینان داشته باشید، چون سرمایهگذاران کوچک شما کمکی در اجتناب از تصمیمگیریهای بد نمیکنند و برخی از آنها هم ممکن است خودشان به کمک و راهنمایی نیاز داشته باشند.
برای سازماندهی یک دور جمعسپاری سهام، دو روش وجود دارد. یا این کار را خودتان انجام میدهید یا از یک پلتفرم جمعسپاری اختصاصی (مثل Seedrs یا Crowdcube) استفاده میکنید. البته پلتفرمهای جمعسپاری رایگان نیستند و معمولا بین ۵ تا ۸ درصد مبلغی که شما بهعنوان سرمایه جمع میکنید را بهعنوان کارمزد برمیدارند. ممکن است این مبلغ از نظر شما زیاد بهنظر برسد، اما باید بدانید این پلتفرمها جمع سرمایهگذاران خودشان را هم دارند و با کارمزدی که شما به آنها میپردازید، به شبکهای از سرمایهگذاران دیگر دسترسی پیدا میکنید. Seedrs پلتفرمی بود که ما برای مدیریت جمعسپاری سهام خودمان انتخاب کردیم. این پلتفرم فقط سرمایهگذاران در اروپا را پوشش میداد، درحالیکه تقریبا یکسوم سرمایهگذاران ما خارج از اروپا بودند. بنابراین، من تصمیم گرفتم سرمایهگذاران غیراروپایی را خودم مدیریت کنم. از قبل بنگاهی داشتیم که آمار سرمایهگذاران را داشت و برای آنها گواهینامه صادر میکرد. بنابراین، یک توافقنامه رسمی جدید ایجاد کردیم که از طریق SPV سهام شرکت را به ازای داراییهای جمع سرمایهگذاران، تعیین میکند. یک سایت حاوی اسلاید ایجاد کردیم که افراد میتوانستند در آن ثبتنام کنند، یک صفحه «سوالات متداول» در آن گنجاندیم که همه سوالات را پوشش میداد، یک فولدر عمومی با اسناد رسمی و همچنین یک خبرنامه درست کردیم تا همه افراد را بهطور مداوم بهروز نگه داریم. به این ترتیب، با یک سند رسمی PDF توانستیم سهامی به ارزش صدها هزار یورو را بفروشیم. کاملا رسمی، قانونی و ساده.
چیزی که توصیف کردم، جزئیات یک رویکرد «خودت انجامش بده» است. پلتفرمهای جمعسپاری مثل Seedrs همه این کارها را برای شما انجام میدهند. آنها SPV اختصاصی خودشان را ایجاد میکنند؛ فایلهای راهنمای خودشان را برای سرمایهگذاران دارند؛ و از سیستمهای ارتباطی مختص خودشان استفاده میکنند. به هر حال، طبق تجربه من، آنها با سوالات زیادی هم روبهرو میشوند و کوهی از اسناد قانونی را نیاز دارند تا بتوانند یک کمپین سرمایهگذاری را شروع کنند و به سرانجام برسانند.
همه زمانی را که من صرف برآورده کردن نیاز بیپایان پلتفرمهای جمعسپاری برای اطلاعات میکنم، بهراحتی میتوانم صرف رویکرد «خودت انجامش بده» با کمک بنگاه خودمان کنم. به عبارت دیگر، اگر فقط یکی از این دو راهکار را انتخاب میکردم، بهجای اینکه آن را به دو شیوه سازماندهی کنم، دوبرابر کار بیشتری انجام میدادم. مثل این میماند که خانهام را برای فروش به یک بنگاه املاک بسپارم و کلی شرایط فروش را توضیح دهم و سپس روز بعد خودم آن را شخصا بفروشم. در مورد «ارائه تصویری» صحبت کردم. در کنار همه اطلاعات حقوقی، سوالات متداول و صفحهای که افراد میتوانستند در آن ثبتنام کنند، ارائه تصویری از طریق اسلاید، هسته هر کمپین تامین سرمایه است. شما میتوانید (و باید) یک فیلم تولید کنید و همچنین میتوانید (و باید) وبلاگنویسی کنید. اما همه از شما انتظار دارند یکسری اسلاید مملو از اطلاعات داشته باشید تا آن را مرور کنند. قبل از اینکه کمپین ما شروع شود، اطمینان حاصل کردیم که زمان کافی داریم تا بتوانیم اسلایدهای ارائه اطلاعات را تهیه کنیم و توسعه دهیم. در آن زمان، هنوز در ابتدای مرحله ۴ (اعتبارسازی) از چرخه عمر کسبوکارمان بودیم که یعنی فقط یک نمونه کوچک از محصولمان داشتیم و خبری از بازیسازی یا یادگیری ماشینی نبود. همچنین هیچ درآمد معناداری هم نداشتیم که روی آن برنامهریزی کنیم. بنابراین، اول مشکل را علنی کردیم و سپس راهحل پیشنهادی و ارزش پیشنهادی را مطرح کردیم. بقیه کار ما از روی حدس و گمان بود.
سپس کار بازاریابی شروع شد. حجم تبلیغاتی که شما انجام میدهید، چه از پلتفرم جمعسپاری استفاده کنید و چه خودتان این کار را انجام دهید، یکسان است. تفاوت اصلی این است که پلتفرمها همه سوالات حول مسائل حقوقی را خودشان انجام میدهند. مهمتر از آن، اگر راه خودتان را میروید، به همه سرمایهگذاران موجود در پلتفرم دسترسی ندارید و باید مطمئن باشید که میتوانید به اندازه کافی افراد علاقهمند به سرمایهگذاری را در شبکه خودتان پیدا کنید.
سه ماهی که کمپین جمعسپاری ما اجرا میشد، دوران بسیار پراضطرابی برای تیم بود. با نموداری که درست کردیم، دقیقا میتوانستیم پیگیری کنیم چقدر سرمایه اضافه میشود. بعد از چند هفته، این نمودار تقریبا به روند ثابتی رسید که توانست حداقل هدف مالی ما را برای ضربالاجلی که داشتیم، محقق کند.