فرهنگ و فساد مالی
در جایی که باید کارآفرینی در انواع آن بهصورت یک ارزش نهادینه و در همه سطوح سیستمهای ارزشی تایید شود، این ثروت است که نشان افتخار از طرف سیستمهای ارزشی قرار میگیرد، جدا از آنکه این ثروت که البته ذاتا چیز بدی نیست و میتواند به رفاه عمومی، ایجاد مشاغل و سایر مزایا برای همه منتج شود، جدا از مسیر دستیابی به آن در عمق تفکر یک ملت ارج نهاده میشود. در ادامه جوانی باهوش و روستایی را در نظر بگیرید که با تکیه بر تلاش خود در موقعیت خوب علمی بهعنوان یک دانشجو یا یک ورزشکار حرفهای قرار گرفته است. سیستم ارزشی افراد چطور این صفات ارزشمند را تایید میکند و آیا این فرد در سن ۳۰ سالگی با واقعیت تلخی که جامعه برای تلاش وی ارزش قائل نیست روبهرو نمیشود و آیا نتیجه عمل خود را با به دست آوردن منافع از طریق فساد مالی مقایسه نمیکند. این مثالها تنها گویای بخشی از عمق فرهنگی و سیستم ارزشی است که در زبان به تقبیح فساد مالی میپردازد، اما نتایج حاصل از آن را تایید میکند و در زمانی که این نگاه به آحاد مردم رسوخ کند، بدترین وضعیت را که فساد فراگیر مالی است میتواند پدید بیاورد و در نتیجه آن توجیه عقلی برای عمل غیراخلاقی شکل میگیرد.
به این صورت که افراد در افکار خود به وضعیتی میرسند که میتوانند فساد خود را توجیه کنند و این الگو به شکلی به طبقههای مختلف یک ملت رسوخ میکند که البته تحتتاثیر عدمحمایت واقعی و عملی و پایدار از ارزشهای واقعی مانند کارآفرینی، وجدان کاری، تلاش و انضباط به نوعی تبدیل به یک چرخه معیوب میشود. و شاید اساسیترین راه برای تغییر مسیر آتی اقتصادی و توسعهای یک سرزمین سرمایهگذاری روی سیستمهای ارزشی باشد. هرچند برنامهریزی برای آسیبزدایی از سیستمهای ارزشی به تلاشی طولانیمدت و تعهدی همهجانبه نیاز دارد اما نتایج آن نیز ماندگار است. از روشهای تاثیرگذاری بر سیستمهای ارزشی میتوان به بازبینی متون کتب درسی، محصولات رسانهای و نیز اجتناب از طنزپردازی درباره فساد مالی اشاره کرد. البته لازمه این تغییر ایجاد برنامهای یکپارچه و همانطور که ذکر شد تعهدی بلندمدت برای اجرایی شدن آن در طول زمان است.
ارسال نظر