آیا ذخیره‌سازی انرژی در باتری باید به‌عنوان هدفی راهبردی در نظر گرفته شود؟ بسیاری از کاربران تجاری یا صنعتی توانسته‌اند در پول خود صرفه‌جویی کنند. بهره‌گیری از باتری‌های ساکن برای ذخیره انرژی در سایت‌های تجاری و صنعتی افزایش یافته است. نگارندگان براین باورند که در اثر تغییر در بهای انرژی، بازار تاسیسات توزیع باتری به سرعت گسترش خواهد یافت.  از آنجاکه بهای برق مصرفی در کل سال به ساعات پرمصرف بستگی دارد، طبیعی است که انگیزه کاربران برای کاهش هزینه‌ها، بر یکسان‌سازی مصرف بنا نهاده شود.

اینجا است که باتری‌های جدید وارد می‌شوند. آنها می‌توانند با ذخیره کردن انرژی در زمان‌هایی که هزینه مصرف پایین است و استفاده از انرژی ذخیره شده در زمان‌هایی که بهای مصرف زیاد است، به شکلی اثربخش در هزینه‌ها صرفه‌جویی کنند. بسیاری از کاربران تجاری در صنایعی که به مصرف انرژی نیاز فراوان دارند، می‌توانند در پول خود صرفه‌جویی کنند. قابل اعتماد بودن و بازگشت‌پذیری انرژی ذخیره شده، از دیگر سودمندی‌ها به شما می‌روند. گردآوری باتری‌های توزیع شده در نیروگاه‌های مجازی می‌تواند به مشتریان تجاری امکان دهد که برق مازاد خود را به شبکه بفروشند. چکیده کلام، با کاهش هزینه ذخیره‌سازی انرژی، اقتصاد مدیریت مصرف می‌تواند اساسا تغییر کند.

گسترش بازار خودروهای برقی: وضعیت اقتصادی ایستگاه‌های شارژ خودروهای برقی، اغلب تحت‌تاثیر محدودیت‌های ناشی از هزینه‌های زیاد اتصال به شبکه برق است. بنابراین باتری‌های قوی‌تر و ارزان‌تر می‌توانند گره‌گشا باشند. اگر مشتریان دغدغه توقف خودروهای برقی به دلیل نبود انرژی را داشته باشند، تمایلی به خرید این خودروها نخواهند داشت ولی با توجه به محدودیت‌های موجود ناشی از عدم وجود زیرساخت‌های کافی، باتری‌ها می‌توانند به حل این مساله بغرنج و پیچیده کمک کنند.

شرکت‌های جهانی تامین نیرو: شکار ارزش: شرکت‌ها برای رویارویی با افزایش رقابت و سخت‌تر شدن شرایط عملیاتی، به استراتژی‌های جدید نیاز دارند. همراه با رشد اقتصاد جهانی، نیاز به انرژی نیز افزایش یافته است. شرکت‌های تامین نیرو چگونه می‌توانند این پتانسیل را به سود تبدیل کنند؟ آسان نخواهد بود. بازیگران جدیدی از حوزه‌های خدمات مالی و صنایع نفت و گاز به این بخش وارد شده‌اند و همزمان با ورود آنها، و همچنین به دلیل ظهور دولت‌های محلی و در پی آن توقف ناگهانی رقابت خارجیان در بازارها، فشردگی رقابت می‌تواند بیشتر هم شود.

برای بهتر شدن آینده، تامین‌کنندگان نیرو توانمندی‌های اثبات شده خود در گذشته را باید با سرعت و مهارت بیشتری تغییر دهند. خرده فروشان با ارائه خدمات و فرآورده‌های جدید به مصرف‌کنندگان ممکن است در پی دستیابی به سود ناخالص بیشتری باشند. مصرف‌کنندگان خانگی نیز ممکن است بر کاهش هزینه خدمات تمرکز کنند.  دیجیتال‌سازی، همگرایی صنایع، آزادسازی بازار و تازه واردان به معنی کاهش موانع ورودی است. در این زمینه، اندازه و مقیاس به یکی از مزایای رقابتی تبدیل شده است. با توجه به ساختار هزینه‌های ثابت، انرژی‌های تجدید‌پذیر و مصارف خانگی به موضوعات قابل‌توجهی تبدیل شده‌اند. بنابراین، تامین‌کنندگان نیرو باید تخصیص سرمایه‌های خود را بازنگری کنند و برای واگذاری‌های مهم آماده شوند. ترکیب اینها نیز می‌تواند رویکرد دیگری باشد. بازیگران رسمی باید مدل‌های جدید کسب‌وکار را نیز در نظر بگیرند.برای مثال در توزیع و انتقال نیرو آنها باید با سرمایه‌گذاری و مشارکت، و با گسترش نقش خود در زیرساخت‌های تلکام در پی افزایش توان عملیاتی باشند. شرکت‌های تامین نیرو برای پیگیری ایجاد ارزش پایدار از خدمات نوین مانند حمل و نقل برقی و دیگر فرصت‌های پایین دستی ممکن است بخواهند که ورود به حوزه‌های جدید مانند بیمه را نیز در نظر بگیرند.

آینده دیجیتال صنعت نیرو: با تغییرات بازار و شرایط، فناوری‌های دیجیتال فرصت ارائه ارزش بیشتری را برای شرکت‌های تامین نیرو فراهم ساخته‌اند. در سال‌های کنونی، با وجود موانع ورودی مشهود مانند قوانین سختگیرانه و هزینه‌های بالای سرمایه‌گذاری، شرکت‌های تامین نیرو،اثرات رشد پویایی‌های دوران دیجیتال را احساس کرده‌اند. بازیگران توانمند دیجیتالی به بازارهای نیرو وارد شده‌اند، اپلیکیشن‌های هوشمند توان کنترل مشتریان بر مصرف انرژی را افزایش داده‌اند، و باتری‌های ارزان و قابل شارژ، الگوهای تقاضا را تغییر داده‌اند.  با این وجود، فناوری دیجیتال نیز افق تازه‌ای را برای سازگاری و ایجاد ارزش بر صنایع تامین نیرو گشوده است. پژوهش نگارندگان نشان می‌دهد که تحول عملیات و سیستم‌ها با فناوری‌های دیجیتال می‌تواند با کاهش هزینه‌های عملیاتی به بیش از ۲۵درصد، ارزشی قابل‌توجه را پدید آورد.

در میان شرکت‌هایی که نتایج عملکردی بالقوه آنها می‌تواند در حوزه‌هایی مانند رضایت مشتری، همسویی با قوانین و ایمنی در محدوده بین ۲۰ تا ۴۰ درصد باشد، اولویت‌های حوزه دیجیتال متفاوت است. برای نمونه شرکت‌های کاملا یکپارچه فعال تامین نیرو، در بازارهای منظم که عرضه و تقاضا در آنها در کنترل است، ممکن است نخست در پی صرفه‌جویی و بهره‌وری بالا و قابلیت اتکا به شبکه باشند. به‌طور کلی، شرکت‌های تامین نیرو به آسانی ۱۵ تا ۲۰ فرآیند کسب وکار و مسیر سفر مشتری را خواهند یافت که از آمادگی و علاقه بسیار برای بازآفرینی دیجیتال برخوردار باشند. براساس مشاهدات نگارندگان، نخستین موج تحول می‌تواند صرفه‌جویی کافی برای پرداخت هزینه‌های مربوط به خود را ایجاد کند به گونه‌ای که شرکت‌ها می‌توانند تمامی صرفه‌جویی‌های بعدی را برای سرمایه‌گذاری‌های بیشتر در زمینه ابتکارات دیجیتال به کار برند. با گذر زمان، سازگاری و کارآیی ایجاد شده در اثر فناوری‌های دیجیتال، برای رقابت قدرت بیشتری به شرکت‌ها خواهد بخشید.