فروش همهچیز: جف بزوس و عصر آمازون
شروع کار از گاراژ منزل
دوستانشان به آنها گفتند که این اسم اندکی گمراهکننده به نظر میآید. اما بزوس مجذوب آن شده بود و در سپتامبر ۱۹۹۴ آن را ثبت کرد. وقتی Relentless.com را در وب تایپ کنید، این دامنه شما را به آمازون هدایت میکند.
بزوس کار شرکتش را در سیاتل شروع کرد؛ دلیل آن هم شهرت این شهر بهعنوان قطب تکنولوژی بود. دلیل دیگر آن هم این بود که واشنگتن (در مقایسه با کالیفرنیا، نیویورک و تگزاس) جمعیت نسبتا کوچکی داشت. به این معنا بود که آمازون باید مالیات فروش را از تنها درصد کوچکی از مشتریان جمعآوری میکرد. همچنین سیاتل نزدیک به یکی از دو توزیعکننده بزرگ کتاب بود.
پاییز آن سال شل کافن (Shel Kaphan) بهعنوان یکی از موسسین آمازون و ناظر فنی اولیه آن بهطور رسمی به بزوس و همسرش پیوست. کافن پس از کسب مدرک لیسانس ریاضی از دانشگاه کالیفرنیا، مدت زمانی را در تعدادی از شرکتهای منطقه خلیج سانفرانسیسکو گذرانده بود که برخی از آنها شرکتهای ناموفقی بودند. وقتی کافن به سیاتل رسید، در مورد موفقیت این استارتآپ جوان بسیار مردد بود. او فورا اظهار نگرانی در مورد نام شرکت را شروع کرد. کافن میگوید: «من در یک شرکت مشاوره کوچک به نام Symmetry Group کار میکردم و مردم همیشه تصور میکردند که در Cemetery Group کار میکنم. وقتی در مورد Cadaver Inc شنیدم، آن ماجرا دوباره برایم تداعی شد.» اما کافن مجذوب پتانسیل آمازون در استفاده از وب و ایجاد اطلاعات و ابزارهای در دسترس در سراسر جهان شد. او برای چند روز با بزوس و مککنزی در بلویو ماند تا جایی را برای اجاره پیدا کند. آنها کسبوکارشان را در گاراژ خانه بزوس شروع کردند. بزوس در اواخر ماه سپتامبر به پورتلند رفت تا یک دوره چهار روزه در مورد کتابفروشی با حمایت «انجمن کتابفروشان آمریکا»- یک سازمان تجاری برای کتابفروشیهای مستقل- را بگذراند. در همان زمان، کافن شروع به جستوجوی کامپیوترها و پایگاههای داده و یادگیری در مورد نحوه کدنویسی یک وبسایت کرد.
همه اینها با بودجهای بسیار اندک ساخته شد. در ابتدا بزوس شرکت را به ۱۰ هزار دلار پول نقد خودش دلگرم کرد و طی ۱۶ ماه بعد از آن، استارتآپ را با ۸۴ هزار دلار اضافی از طریق وامهای بدون بهره تامین مالی کرد. کافن میگوید: «من با رفتن به این شرکت و پذیرش یک حقوق اندک ریسک زیادی را متحمل شده بودم و گرچه اندکی پسانداز داشتم اما چندان احساس راحتی نمیکردم.»
در اوایل سال ۱۹۹۵، والدین بزوس ۱۰۰ هزار دلار در آمازون سرمایهگذاری کردند. شرکت اکسان بخش زیادی از هزینههای زندگی این زوج را پوشش میداد و به این خاطر این دو نفر تمایل داشتند تا بخش زیادی از پولشان را صرف بزرگترین فرزند خود کنند. بزوس به والدینش گفت که به احتمال ۷۰ درصد آنها تمام پولی را که سرمایهگذاری کرده بودند از دست خواهند داد. او به آنها گفت: «میخواهم بدانید که چه ریسکهایی وجود دارد؛ چرا که اگر این پول از دست برود، من هنوز میخواهم برای عید شکرگزاری به خانه شما بیایم.»
آمازون به نوعی یک کسبوکار خانوادگی بود. مککنزی، اولین حسابدار رسمی این شرکت شد و مدیریت مسائل مالی، نوشتن چک و کمک در استخدام افراد را بر عهده داشت. اواخر پاییز آن سال، آنها پال دیویس را استخدام کردند؛ پال یک برنامهنویس متولد بریتانیا بود که در رشته علوم کامپیوتر و دپارتمان مهندسی دانشگاه واشنگتن کار میکرد. همکاران دیویس نسبت به استخدام او در یک کتابفروشی آنلاین نوپا مشکوک بودند؛ بهطوری که در حساب برای او پول جمع کردند تا در صورتی که کارش در این شرکت با موفقیت همراه نبود بیپول نباشد.
دیویس میگوید: «ما در مرحله قبل از یک استارتآپ بودیم. تنها شل، من و جف در دفتر کار حضور داشتیم. ما با یک وایتبورد دور یک میز مینشستیم و در مورد نحوه تقسیم کار برنامهنویسی بحث میکردیم.» یکی از اهداف آنها ایجاد چیزی بود که برتر از کتابفروشیهای آنلاین موجود، مانند Books.com- وبسایت کتابفروشی واقع در کلیولند- باشد. دیویس میگوید: «هر چند دیوانگی به نظر میآمد، اما چالش اولیه انجام کار بهتر نسبت به وبسایتهای دیگر بود. در واقع رقابت شدیدی در این زمینه وجود داشت.»
طی آن زمان، نام Cadabra همچنان روی سایت وجود داشت. اما در اواخر اکتبر ۱۹۹۴ در ردیف A دیکشنری به دقت به دنبال اسم میگشت که زمانی که به کلمه «آمازون» رسید ناگهان متوقف شد. بزرگترین رود جهان؛ بزرگترین کتابفروشی جهان. او یک روز صبح به گاراژ کار رفت و همکارانش را از نام جدید شرکت مطلع ساخت. او طوری برخورد کرد که گویی نمیخواهد نظر فرد دیگری را در مورد این اسم بشنود و URL جدید را در نوامبر ۱۹۹۴ ثبت کرد. بزوس معتقد بود که «آمازون تنها بزرگترین رود جهان نیست؛ بلکه چندین برابر بزرگتر از بزرگترین رود بعد از آن است.»
در حالی که گاراژ بلویو نمادی از تاریخ اولیه شروع آمازون به حساب میآید- نوعی از آغاز به کاری که شرکتهای افسانهای مانند اپل و HP نیز تقریبا به این شیوه شروع کردهاند- آمازون تنها برای چند ماه در آنجا قرار داشت. در حالی که کافن و دیویس در حال تکمیل وبسایت بودند، بزوس به فکر استخدام کارمندان دیگر افتاد و این به معنای پیدا کردن یک مکان حرفهایتر برای کار کردن بود.
ارسال نظر