نمیتوان مدیریت را در مدت کوتاهی آموخت!
۱- اکثر مدیران کنترل کردن را با اختیار دادن به دیگران اشتباه میگیرند. مدیریت از نظر بیشتر افراد به معنای دستور دادن به دیگران است. مدیران جزو وظایف خود میدانند که باید پاسخ تمام سوالات را بدانند و ترجیح میدهند مردم بیشتر درباره چگونگی انجام کارها از آنها راهنمایی بخواهند، زیرا از این طریق میتوانند دانش و اطلاعات خود را به رخ بکشند. همچنین نیاز دارند تا دیگران به آنها اطمینان خاطر دهند که همیشه حق با آنها است و تمام کارکنان به دانش مدیران متکی هستند.اما نظر مدیران واقعی کاملا متفاوت است، امر و نهی کردن به دیگران را فقط اتلاف وقت میدانند و ترجیح میدهند تا زمان خود را صرف تشکیل گروههایی کنند که به آنها اعتماد داشته و میدانند که از عهده مدیریت کارها بر میآیند. در ضمن دوست ندارند جوابگو هر گونه سوالی باشند که مطرح میشود. یک مدیر موفق شخصی نیست که تمام افراد همیشه از او درخواست کمک کنند بلکه نسبت به تشکیل تیمها آگاهی و اطلاعات کافی دارد و از افراد توانا و با استعداد دیگر بهمنظور تمرکز و یافتن راهحل برای مسائل مهم کمک میگیرد. هر اندازه مدیران دست از کنترل دیگران فاصله بگیرند قطعا در زمینه کاری خود با مشکل کمتری روبهرو بوده و موفقتر خواهند بود.
۲- برای بسیاری از مدیران عنوان بیشتر از نیازمندیهای شغل دارای اهمیت است. بیشتر مدیران به عبارت «من مدیر هستم به همین دلیل باید به حرفهایم گوش دهید» تکیه کرده و پا فشاری میکنند. زمانی که به دیگران یادآور میشوید که شما مسوولیت همه امور را در دست دارید اساسا اعتبار خود را زیر سوال میبرید. مدیران واقعی هرگز به اطرافیان یادآوری نمیکنند که مدیر هستند زیرا همه به آنها اعتماد کامل دارند اما متاسفانه، اکثر مدیران بیشتر به سرپرست، معاون یا مدیرعامل شدن اهمیت میدهند تا اینکه مهارتهای مورد نیاز جهت مدیریت موثر را در خود تقویت کنند و مسائل سطحی برایشان اهمیت بسیاری دارد برای مثال میخواهند نامشان روی در اتاق مدیریت دیده شود، منظره دفتر کارشان عالی باشد، نامشان در لیست اسامی پیشنهادهای کاری، نفر اول باشد و در ازای انجام کارها و وظایفی که به عهده دارند پاداشهای کلان دریافت کنند. اما مدیران حقیقی به چنین مسائل پیش پا افتادهای اهمیت نمیدهند.
۳- مدیران با اینکه نسبت به دیگران کمتر کار میکنند اما انتظاراتشان از هر فرد دیگری بیشتر است. جالب است افراد زمانی که فقط یک کارمند ساده هستند عاشق مقام مدیریت هستند و جالبتر اینکه به محض مدیر شدن عادات رفتاری خود را به سرعت تغییر میدهند. بیشتر مدیران مشتاق، برای به دست آوردن فرصتی بهمنظور مدیریت به سختی تلاش میکنند.
با تمرکز روی عادات اخلاقی خوب، خود را ثابت کرده و به موقعیتهای بالاتری دست پیدا میکنند اما زمانی که مدیر میشوند اخلاق و رفتارهایشان به یک باره تغییر میکند. با کسب عنوان جدید ناگهان این احساس به آنها دست میدهد که باید کمتر از دیگران زحمت بکشند و ضمنا انتظار حقوق، تعطیلات بیشتر و همچنین رفتارهای متفاوتی را از سوی دیگران دارند. اما معیار مدیران حقیقی بسیار متفاوت است و عملکرد متفاوتی دارند. در حقیقت، مدیران به محض مدیر شدن سختتر از گذشته کار میکنند، به موقع و پیش از سایر کارمندان در محل کار حاضر میشوند و آخرین فردی هم هستند که آنجا را ترک میکنند. با مشخص کردن استانداردها، انتظارات خود را با رفتار و نه گفتار به اطرافیان نشان میدهند.
۴- بیشتر مدیران رفتاری مشابه رفتار مدیران خود دارند. هیچ مدرسه عملی برای یادگیری نکات مدیریتی در دسترس نیست. کلاس خاصی هم در مقطع متوسطه، دبیرستان یا حتی دانشگاه برای آموزش مباحث مدیریتی وجود ندارد. بلکه، مهارتهای مدیریتی از مدیری به مدیر دیگر منتقل میشود و بسیاری از افرادی که پا به عرصه مدیریت میگذارند رفتاری مانند مدیرانشان با دیگران دارند و از نحوه مدیریت صحیح اطلاعاتی ندارند. با این حال مدیران واقعی، اغلب روشهایی را بهکار میبرند که مدیرانشان برای مدیریت استفاده میکردند. به تاکتیکهایی که دارای انگیزه بوده فکر میکنند و تاکتیکهای دارای نقص را هم بررسی کرده سپس بر اساس تجارب خود، درباره چگونگی مدیریت اطرافیان تصمیمگیری میکنند. رفتاری متفاوت از مدیران دارند و سخت تلاش میکنند تا سیستم مدیریتی منحصربهفردی را به وجود آورند و در طی زمان آن را بهبود بخشند تا به بهترین نتایج دست پیدا کنند تا دیگران هم بتوانند بهترین خصوصیات اخلاقی خود را بروز دهند. اکثر مدیران در این زمینه شکست میخورند زیرا زمان و تلاش لازم را به این نوع از فرآیند تفکر اختصاص نمیدهند. به جای اینکه بررسی کنند چگونه میتوانند مدیریت بهتری داشته باشند فقط بر اساس احساسات عمل میکنند اما برای مدیران حقیقی، این فرآیند ذاتی است و در هر لحظه در روز اتفاق میافتد. آنها دائما به فکر افزایش مسوولیت پذیری در کارمندان و یافتن راههایی برای تقویت کارآیی خود هستند.
ارسال نظر