گفتوگو با ظفر دیاب، مدیرعامل شرکت اعتبارسنجی کپیتال اینتلیجنس
اعتبارسنجی ابزاری برای دستیابی به بازارهای مالی گسترده
آقای دیاب درباره تاریخچه فعالیت شرکتتان کمی برایمان توضیح میدهید؟ چه شد که خاورمیانه را بهعنوان بازار هدف خود انتخاب کردید؟
شرکت کپیتال اینتلیجنس، یک شرکت اعتبارسنجی بینالمللی است؛ شرکت ما در اروپا و بر اساس قوانین اتحادیه اروپا ثبت شده است و فعالیتهای ما تحت نظارت نهاد ناظر بر بازارهای اروپایی است که مقر آن در پاریس قرار دارد.
شرکت ما در سال ۱۹۸۲ برای انجام پروژههای تحقیقاتی بر بازارهای پول و سرمایه در کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا، به عبارتی منطقه منا، تاسیس شد. یکی دو سال بعد، بنا به نیاز بازار به تعیین ریسک بانکهای فعال در این منطقه، واحد اعتبارسنجی را در شرکت به راه انداختیم. در آن زمان شرکتهای اعتبارسنجی بزرگ آمریکا هیچ توجهی به بانکهای منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا نداشتند و هنوز هم بعد از دههها معتقدم شرکت ما در مقایسه با هر موسسه اعتبارسنجی دیگری، بانکهای بیشتری را در این منطقه رتبهبندی کرده است.
با گذشت زمان فعالیت هایمان را از نظر منطقه جغرافیایی گسترش دادیم و امروز نهتنها در خاورمیانه، بلکه در آسیا، از جمله چین و هند، در کشورهای آمریکای لاتین و اروپای شرقی نیز به رتبهبندی بانکها میپردازیم.
شما نزدیک به یک دهه در ایران فعالیت داشتهاید، در این سالها اصلیترین تغییراتی که مشاهده کردهاید کدامند؟
در حدود سالهای ۲۰۰۵ که به رتبهبندی و اعتبارسنجی موسسات ایرانی اقدام کردیم، اقتصاد ایران دوره رو به رشدی را میگذراند؛ بخشی از آن بهدلیل جهش قیمت نفت و افزایش آن بود و بخشی دیگر نیز بهدلیل اصلاحات زیربنایی که در ایران در حال شکلگیری بودند از جمله تکنرخی شدن نرخ ارز و بازگشایی بازارها بود.
در آن زمان چشمانداز اقتصاد ایران بسیار امیدبخش بود، اما متاسفانه رفته رفته با افزایش تحریمهای بینالمللی وضعیت کسبوکارهای ایرانی با سختیهای زیادی همراه شد و در کنار آن کاهش چشمگیر قیمت نفت نیز بر مشکلات ایران افزود.
اما با وجود تمام این مشکلات، اقتصاد ایران مقاومت قابلتوجهی از خود نشان داد و شرایط اجتماعی عمومی روند رو به رشدی را تجربه کرد. این مساله خود گواهی است بر صنعتیتر شدن ایران و کارآفرینی داخلی ایرانیان.
در بخش بانکی یکی از اصلیترین چالشهایی که در ابتدا ضعف چشمگیری را نشان میداد، مساله مدیریت حاکمیتی بانکها و تعیین ریسک بود. در این سالها ما تمام بانکهایی را که با آنها در ارتباط بودهایم از اهمیت اندازهگیری و کنترل ریسک و بهکارگیری بهترین روشهای اجرایی مطلع ساختیم و سعی کردیم خطرات ناشی از این ضعف را به آنان گوشزد کنیم.
اکنون که بار دیگر ایران درهای خود را به سمت سایر کشورها باز میکند، داشتن رتبهبندی برای شرکتها و موسسات چه ویژگی بارزی میتواند به همراه داشته باشد؟
از نگاه بینالمللی، شرکتهای اعتبارسنجی میتوانند به نوعی معرف سازمانهای مالی و شرکتهای ایرانی به سرمایهگذاران و شرکای تجاری بالقوه در خارج از این کشور باشند و ذهنیتی را که بسیاری از آنها درباره ریسک این موسسات و شرکتها دارند تغییر دهند. رتبهبندی روشی است که در بازارهای مالی بینالمللی به خوبی قابل فهم است، در واقع زبان دیگری برای معرفی فرصتهاست و شرکتهای ایرانی از این طریق میتوانند خود را در سطوح جهانی معرفی کنند.
به علاوه، رتبهبندی فواید دیگری نیز برای شرکتها، بانکها و ناشران اوراق بدهی خواهد داشت. رتبهبندی این امکان را به شرکتها و موسسات میدهد تا به بازارهای مالی گستردهتری دسترسی داشته باشند و بتوانند سرمایهگذاران بیشتری را به سوی خود جلب کنند. در عین حال رتبهبندی که به عنوان ابزاری برای مقایسه ارزش سرمایهگذاری در یک شرکت بهکار میرود، میتواند به نوعی برای بازاریابی بهکار گرفته شود و توجهها را به شرکت یا موسسه مالی جلب کند و دیده شدن را در میان سایر رقبا به همراه داشته باشد.
برای سرمایهگذاران نیز، اعتبارسنجیها و نتایج آنها برای زیر نظر داشتن ریسک سرمایهگذاری شان ابزاری بسیار پر اهمیت است.
شرکت شما در میان سه شرکت برتر اعتبارسنجی در دنیا قرار ندارد، اما در حوزه بینالمللی بسیار فعال هستید. دلایل این موفقیت چیست؟
موفقیت ما نتیجه دید و شناخت بسیار عمیق و دقیقی است که در طول این سی سال از کشورهای منطقه و بهخصوص کشورهای در حال توسعه به دست آوردهایم. در بخش کشورهای در حال توسعه ما تحلیلگران بسیار خبرهای داریم، هرچند که این اواخر به گسترش فعالیت هایمان در کشورهای توسعه یافته نیز اقدام کردهایم. بسیاری از شرکتهای اعتبارسنجی – به غیر از سه شرکت پیشرو در این صنعت – سعی میکنند تنها در حوزه یا کشور خاصی متمرکز شوند، درحالیکه ما نیروهای خود را در مناطق جغرافیایی بیشتری متمرکز کردهایم.
شرکت ما از نظر سیاستها و نظارتهای داخلی به موازات سه شرکت برتر اعتبارسنجی قدم برمیدارد؛ دلیل عمده آن نیز به نهادها و موسسات ناظر بر فعالیت همه ما بازمیگردد. اینکه فعالیتهای ما مورد تایید مقام ناظر اتحادیه اروپا قرار میگیرند، موجب افزایش اعتبار نتایج ارائه شده از سوی ما میشوند.
در حال حاضر تمرکز اصلی شما بر کدام بخشهای اقتصاد ایران است و دلایل این انتخاب چیست؟
طی یک دهه اخیر توانستهایم دید بسیار عمیقی از وضعیت اقتصادی ایران، نقاط قوت و رشد آن در بخشهای مختلف به دست آوریم، میتوانیم پتانسیلهای نهفته در ایران را برای آیندهای روشن برای ورود به بازارهای مالی بینالمللی شناسایی کنیم.
مطمئنیم که با داشتن رتبهبندی، سرمایهگذاران و وام دهندگان میتوانند تصمیمات و ارزیابیهای دقیقتری از این پتانسیلها به دست آورند و قیمت گذاری ابزارهای مالی مانند اوراق بدهی ایرانی به ارزش واقعی آنها نزدیکتر خواهد شد.
در این میان نقش آژانسهای رتبهبندی و اعتبارسنجی در دستیابی به این اهداف روشن است و ما نیز قصد داریم تا بتوانیم در همکاری با شرکتها و بانکهای ایرانی این اقدامات را تسهیل کنیم.
فعالیتهایتان در ایران تا چه میزان پیشرفت داشته است؟
در ۱۰ سال گذشته بدون وقفه توانستهایم شرکتها و بانکهای زیادی را اعتبارسنجی کنیم. در مواردی حتی شرکتهای دولتی را نیز اعتبارسنجی کردهایم. بعد از لغو تحریمها فعالیتهایمان افزایش یافته است به طوریکه مرتب به ایران سفر میکنیم. شرکتها و موسسات ایرانی نیز به آهستگی درمییابند که اعتبارسنجی میتواند وجهه آنها را در سطح بینالمللی تغییر دهد و به یافتن شریک تجاری کمک کند.
به اعتقاد شما بزرگترین چالشها در بازار ایران کدامند؟
در ایران سه چالش اصلی وجود دارند؛ اولین چالش نبود درک کافی از معنا و اهمیت اعتبارسنجی و فوایدی است که رتبهبندی میتواند برای یک موسسه یا شرکت به همراه داشته باشد. دومین چالش بزرگ مشکلاتی است که در بخش حسابرسی شرکتها و موسسات وجود دارد که همچنان با استانداردهای جهانی فاصله دارند، به علاوه در این زمینه برخی موسسات ایرانی با میزان شفافیتی که لازم است در ارائه صورتهای مالی داشته باشند، هنوز مشکل دارند. برای مثال شرکتهای ایرانی بارهاوبارها صورتهای مالی خود را بازنگری و اصلاح میکنند؛ این مساله با سرعتی که در ایران انجام میشود در سایر کشورها صورت نمیپذیرد.
و سومین چالشی که در ایران میتوانم به آن اشاره کنم، در بخش اجرایی کار است. برای رسیدن به تصمیمگیری نهایی برای قرارداد و به اجرا درآوردن اقدامات اعتبارسنجی بهدلیل مشکلاتی که ناشی از تفاوت زبانهاست پیشرفت به کندی حاصل میشود. از آنجا که طبیعتا هر دو طرف قصد دارند در اظهار موارد مورد نظرشان دقت لازم را به خرج دهند، مشاهده میکنیم که بهدلیل تفاوت زبان، رساندن مفهوم آنچنان که مورد نظر است، انجام نمیشود.
به نظر شما مسوولان برای جا انداختن لزوم اعتبارسنجی در ایران چه اقداماتی میتوانند انجام دهند؟
اولین قدم تلاش برای هرچه روشنتر کردن مفهوم اعتبارسنجی، روشهای آن و منافع داشتن یک رتبه بینالمللی در میان دارندگان کسب و کارهای ایرانی و سرمایهگذاران است. در این زمینه ما نیز به برگزاری سمینارهای آموزشی و تحلیل اعتبار میپردازیم. به همین موازات سازمان بورس و اوراق بهادار به اقدام بسیار مناسبی دست زده است که برای فعالیتهای اعتبارسنجی در ایران یک چارچوب مشخص بر اساس حقوق سرمایهگذاران و تضمین کیفیت رتبهبندیها تعیین کرده است. این اقدام بهطور قطع هم میتواند صنعت اعتبارسنجی در ایران را بهبود بخشد و هم باعث تحرک بازار سرمایه خواهد شد.
تصور میکنید سایر شرکتهای اعتبارسنجی نیز در آیندهای نزدیک به ایران وارد شوند؟
بزرگی اقتصاد ایران، رشد آن به انضمام فعالیتهای سازمان بورس و بخش دولتی ایران بهطور حتم باعث افزایش عمق بازارهای مالی و افزایش گردش پول خواهد شد، در چنین شرایطی بازار ایران برای جلب بزرگترین موسسات اعتبارسنجی جذابیت لازم را خواهد داشت. اما از نظر بعد عملی اینکه این بازار تا چه میزان میان شرکتهای ایرانی جا بیفتد به قوانین و مقررات لازم، تعیین چارچوبها و در نتیجه تشویق برای افزایش نفوذ رتبهبندی بستگی مستقیم خواهد داشت. با توجه به مذاکراتی که ما با مسوولان مربوطه در ایران داریم، مطمئنا این کشور در حال حرکت در جهت صحیح است.
ارسال نظر