گفتوگو با رادنی آلفون، مدیر ارتباط با سرمایهگذاران بانک نردیا
تهدیدهای کسبوکارتان را از سهامداران مخفی نکنید!
کمی درباره سابقه کاریتان برای خوانندگان ما توضیح دهید.
من حدود ۱۵ سال بهعنوان تحلیلگر مالی در بانک مشغول بودم و هشت سال قبل بهعنوان مدیر ارتباط با سرمایهگذاران به نردیا پیوستم. فکر میکنم این سابقه کاری من بهعنوان تحلیلگر باعث شده است تا بهتر بتوانم مخاطبان امروز بانکمان را درک کنم، اینکه تحلیلگران و سرمایهگذاران به چه اطلاعاتی نیاز دارند. سرمایهگذاری در یک شرکت و خرید سهام آن به معنای کنار آمدن با بسیاری از عدم قطعیتها است. وظیفه من این است که بتوانم به سرمایهگذاران این موضوع را به درستی منتقل کنم که در مجموعه ما چطور میتوانند با این عدم قطعیتها کنار بیایند و تجربهام بهعنوان تحلیلگر این کار را تا حد زیادی تسهیل میکند. بهعنوان مثال باید به سرمایهگذاران منتقل کنیم که ریسکهای مجموعه کدامند و فرصتهای پیشروی آنها چه هستند.
از سوی دیگر، بخش دیگری از وظایفم این است که بازخوردی را که از سرمایهگذاران و تحلیلگران دریافت کردهام به مدیرعامل و مدیرمالی بانک منتقل کنم. اینکه سرمایهگذاران و سهامداران نگران چه مواردی هستند. این مساله بسیار مهم است که هیاتمدیره بانک همیشه شناخت خوبی از نگرانیهای سهامداران داشته باشند. آنها باید بدانند، سوالات سرمایهگذاران چه هستند و اینکه آیا توانستهایم استراتژیهایمان را به درستی به تحلیلگران و سرمایهگذاران توضیح دهیم یا خیر.
چقدر در هیاتمدیره پیشنهادهای شما را میپذیرند؟
فکر میکنم هیاتمدیره شناخت خیلی عمیقی از انتظارات سهامداران ما دارد. هر زمان بانک ما تصمیم به تغییری میگیرد و تصمیم جدید اتخاذ میشود، سعی میکنیم مطمئن شویم سهامداران ما دقیقا متوجه شده باشند که ما چه میکنیم، چرا این کار را انجام میدهیم و عواقب آن چه خواهد بود و چه نتایجی را میتوان انتظار داشت.
تیم ارتباط با سرمایهگذاران بانک شما چه ساختاری دارد؟
ما یک تیم هفت نفره هستیم. دو نفر بر سهام متمرکز هستند؛ دو نفر بر اوراق بدهی. چون ما مجموعه بزرگی هستیم و اوراق متنوعی منتشر میکنیم، یک نفر بر «دسترسیهای شرکتی» متمرکز است، یکی دیگر از افراد تیم بر روی تهیه اسناد، مدارک و گزارشها فعالیت میکند، مانند گزارشهای فصلی، سالانه و غیره و یکی دیگر از افراد تیم مسوول سایت و طراحی گزارشهایی است که تهیه میکنیم. این خیلی اهمیت دارد که این اطلاعات و گزارشها به شیوه درست و با کیفیت بالا به سهامداران و بازار ارائه شود.
سابقه کاری اعضای تیمتان چیست؟
تقریبا میتوانم بگویم هرکسی که با سهامداران سر و کار دارد باید سابقه تحلیلگری داشته باشد. سه نفر از افراد ما سابقا تحلیلگر مالی بودهاند و یکی تحلیلگر اوراق بدهی.
هر چند وقت یکبار با سهامدارانتان جلسه حضوری دارید؟
تقریبا هر روز! الان از هنگکنگ رسیدهام و قبل از آن در توکیو بودم تا با سرمایهگذاران آسیاییمان ملاقات کنم. هفته آینده در لندن خواهم بود، برای ملاقات با بعضی از سهامداران اروپایی و دو هفته قبل هم در بوستون بودم تا با سهامداران آمریکا جلسه داشته باشم. در واقع کار اصلی ما این است که رودرروی سهامداران بنشینیم و بدون هیچ مانعی با آنها گفتوگو کنیم. فکر میکنم تا پایان سال در مجموع ۵۰۰ جلسه ملاقات با سرمایهگذارانمان برگزار کرده باشیم. در ۱۵ کنفرانس که با سهامداران برگزار شد، شرکت کردهام ودر نهایت فکر میکنم حدود ۱۵۰ جلسه گروهی نیز با سهامداران داشتهایم.
چطور برآورد میکنید که سهامداران بانک از عملکرد تیمتان راضی هستند؟
خرید سهام و سرمایهگذاری در بورس به این مربوط میشود که چقدر ریسکها و فرصتها را به درستی تشخیص میدهید و آنها را میشناسید. این دقیقا وظیفه من بهعنوان مدیر ارتباط با سرمایهگذاران است که این ریسکها را در شرکت و مجموعهمان بشناسم، فرصتها را تفکیک کنم و بتوانم آنها را به درستی به بازار معرفی کنم. سرمایه ما در بازار در حدود ۴۱۴ میلیارد کرون سوئد (نزدیک به ۴۲ میلیارد یورو) است. طبیعی است که در مجموعهای با این عظمت هم فرصتهای زیادی وجود داشته باشد و هم خطرات زیادی. در نتیجه اساس کار من بررسی دائمی ریسکهای بالقوه و فرصتهای جدیدی است که میتوانند کسبوکار ما را تحتتاثیر قرار دهند. برای این کار، من بهعنوان مدیر واحد ارتباط با سرمایهگذاران باید مطمئن شوم که آیا خودم این مسائل را عمیقا درک کردهام یا خیر. برای تشخیص درست فرصتها و تهدیدها باید از تمامی مسائلی که در بانک در حال وقوع هستند اطلاع داشته باشم و در جریان هر مسالهای که ممکن است، فعالیتهای بانک را تحت تاثیر قرار دهد، باشم. برای مثال، این اواخر بحثهای بسیار زیادی پیرامون بازار مسکن و مستغلات در سوئد جاری است. بانک ما، چهارمین بانک بزرگ سوئد است و درک کامل از اینکه بازار مسکن و ساخت و ساز چه تاثیری در عملکرد بانک ممکن است داشته باشد، از اهمیت ویژهای در کارمان برخوردار است. طبیعتا با توجه به وامها یا سایر تسهیلاتی که بانک به مشتریان میدهد، هرگونه تحولی در این بازار، میتواند فرصتی جدید یا تهدیدی برایمان محسوب شود. مثال دیگر، تکنولوژی است؛ طبیعتا تکنولوژی همچنان که میتواند ارائه خدمات را بهبود بخشد، میتواند تهدیدی نیز برای کسب و کارمان محسوب شود. نه تنها از نظر امنیت، بلکه از نظر تسهیل ارائه برخی خدمات از سوی شرکتهای نوپا. در نتیجه برای تعیین این تاثیرات، در درجه اول خود ما هستیم که باید بررسیهای جامع و کاملی از شرایط داشته باشیم.
تهدیدها را چگونه به سهامداران و سرمایهگذاران توضیح میدهید؟
این کلیدیترین سوال مساله است. در داخل شرکت من همیشه برای مدیرانمان یک نقل قول از مادر ترزا میآورم که میگوید: «شفاف و صادق بودن شما را آسیبپذیر میکند، اما در هر صورت شفاف و صادق باشید.» باید تکرار کنم که این کلیدیترین مساله است. در اصل، سهامداران به ما حقوق میدهند که ریسکها را به اطلاع آنها برسانیم و اینکه چطور این کار را انجام میدهیم نیز مهم است. بگذارید به مثال قبل بازگردیم: ما حدود ۵ میلیارد یورو وام مربوط به بازار مسکن پرداخت کردهایم. حالا باید به سهامداران توضیح دهیم، چطور میتوانیم با ریسکهای موجود در این بازار روبهرو شویم. باید به آنها ثابت کنیم که از این ریسکها و خطرات کاملا و عمیقا مطلع هستیم و برای به حداقل رساندن آنها چه برنامههایی داریم. همچنان که در اوایل صحبتهایم ذکر کردم، سرمایهگذاری در بازار بورس به معنای تشخیص فرصتها و ریسکهاست. بنابراین بدترین کاری که میتوانید با سهامداران و سرمایهگذارانتان انجام دهید، مخفی کردن این تهدیدها و ریسکهاست. برخی از شرکتها تصور میکنند، میتوانند این ریسکها را از چشم سهامدارانشان پنهان کنند، در حالی که آنها بلافاصله متوجه این تهدیدها میشوند و اگر حس کنند که شما قصد مخفی کردن آنها را دارید، بهطور حتم از سرمایهگذاری روی شرکت شما اجتناب خواهند کرد. در جایگاهی که من قرار دارم، وظیفهام این است که ریسکها را در ترازنامه کاملا مشخص کنم؛ آنها را توضیح دهم و بگویم به دلیل چه منافعی ما تصمیم به سرمایهگذاری در مسائلی گرفتهایم که با خطر همراه بودهاند.
برای این کار از چه ابزارهایی استفاده میکنید؟
ما یک بانک اسکاندیناوی هستیم که در چهار کشور شمالی فعالیم. یکی از مهمترین ابزارهای من مطالعه است. من سعی میکنم، در جریان تمامی اخباری که ممکن است به هر نحوی کسب و کار ما را تحت تاثیر قرار دهند، قرار بگیرم. از سوی دیگر، آخرین و جدیدترین اطلاعات را از آنچه در بانک میگذرد از مدیران بخشهای مختلف دریافت میکنم. اینها مهمترین ابزار من هستند.
چقدر مطالعه میکنید؟
من روزم را با دو ساعت مطالعه آغاز میکنم. در دو ساعت اول روز اخبار جدید را مرور میکنم؛ گزارشهای تحلیلی و تحقیقی جدید را مطالعه میکنم، چه گزارشهای خارجی و چه داخلی بانک. پس از آن حدود ۵ تا ۶ ساعت در روز را در جلسات مختلف با سرمایهگذاران و تحلیلگران بازار و صنایع میگذرانم و درباره این مسائل بحث میکنیم. در آخر هم حدود دو ساعت را به مرور اخبار جدید میگذرانم که در طول روز چه اتفاقات جدیدی رخ داده است. میتوانم بگویم چهار نفر از تیم ما که با سرمایهگذاران سر و کار دارند همین برنامه روزانه را دنبال میکنند و باید خیلی مطالعه داشته باشند.
اگر سهامداران بخواهند شما را ترک کنند، چه میکنید؟
روزانه حدود ۱۰ میلیون سهام بانک ما خرید و فروش میشوند. بنابراین ۱۰ میلیون سهامدار ما را ترک میکنند و ۱۰ میلیون دیگر به ما میپیوندند. ما باید همیشه به تصمیم سهامداری که ما را ترک میکند احترام بگذاریم. این سهامداران با توجه به پرتفوی خود این تصمیم را میگیرند. بنابراین ما به سرمایهگذار نمیگوییم چه کند اما مطمئن میشویم که فرصتها و تهدیدها را به درستی درک کرده باشد.
به عقیده شما مهمترین کانالهای ارتباطی با سرمایهگذاران کدامند؟
هیچ چیز نمیتواند جلسات حضوری را جایگزین کند. نتیجهای که از نشستن در مقابل سرمایهگذار و صحبت کردن با وی به دست میآید، از هیچ طریق دیگری حاصل نمیشود. اما در مواردی که بانک تصمیمی میگیرد که میتواند بهطور ناگهانی قیمت سهام را تحت تاثیر قرار دهد، برای اینکه مطمئن شویم همه سرمایهگذاران همزمان به این اطلاعات دسترسی خواهند داشت، آنها را از سایر طرق مانند وبسایت، رسانهها یا ایمیل به اطلاعشان میرسانیم. نکتهای که باید اشاره کنم این است که در زمانی که اعلانیههای خبری را تهیه میکنیم که میتوانند بر قیمت سهام تاثیر بگذارند، همکارانی که در بانک در جریان تهیه این اعلانیه و محتوای آن هستند، به هیچ عنوان حق ندارند تا قبل از انتشار آن، هیچ اشارهای به محتوای آن کنند یا خود اقدام به خرید یا فروش سهام کنند.
اگر یک شرکت بورسی برای اولین بار میخواهد تیم ارتباط با سرمایهگذاران را تشکیل دهد از کجا باید شروع کند؟
اول از همه مدیرعامل باید قانع شود که شرکت یا مجموعه به یک تیم ارتباط با سرمایهگذاران نیاز دارد. پس از آن بسته به فعالیت شرکت، مدیرعامل باید تعیین کند که ساختار این تیم چگونه باشد. در برخی مجموعهها نظیر بانک ما، واحد ارتباط با سرمایهگذاران بخش بسیار بزرگی از هر ارتباطی با بازار سرمایه را برقرار میکند، اما در برخی شرکتهای کوچکتر ارتباط با سرمایهگذاران تنها بخشی از این وظایف را انجام میدهد. اما به هر جهت افراد این تیم باید به خوبی و عمیقا وضعیت بازار و شرکت را درک و بتوانند این دو را به یکدیگر متصل کنند. اصلیترین مولفه این است که این تیم بتواند در میان سرمایهگذاران اعتماد ایجاد کند. برای شرکتهای بورسی شفافسازی ریسک مهمترین وظیفه است. به یاد داشته باشید، سرمایهگذاران نمیخواهند ریسک را از بین ببرند، بلکه آنها میخواهند ریسک را بشناسند و بتوانند آن را ارزیابی کنند. اگر ریسک را مخفی کنید، آنها هرگز به سراغ شما نخواهند آمد.
ارسال نظر