علائم وجود مشکل در روش‌های مدیریتی

نویسنده: آرت پت

مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی

alavitarjomeh@gmail.com 

در زندگی کاری هر مدیری موقعیت‌هایی پیش می‌آید که طی آنها مدیر احساس می‌کند یک جای کارش می‌لنگد و شرکت یا تیم تحت رهبری او آنچنان که باید و شاید خوب کار نمی‌کند و ضعف‌هایی جدی در این مجموعه وجود دارد. آگاهی به موقع مدیران از این نقاط ضعف و نواقص می‌تواند نقش بسزایی در کنترل و محدودسازی پیامدهای منفی ناشی از آنها داشته باشد. حال سوال اینجاست که یک مدیر چگونه می‌تواند این مشکلات و علائم را تشخیص دهد، بدون اینکه کس دیگری این موارد را برای او مطرح کند. در این مطلب به چهار علامت و نشانه بارز که دال بر وجود مشکل و نقص در روش مدیریت و رهبری مدیران و رهبران سازمان‌ها است، اشاره خواهد شد. در این میان اگر دیدید یک یا چند مورد از این علائم در سازمان یا تیم تحت رهبری‌تان به چشم می‌خورد، باید حتما نسبت به تجدید نظر در مورد سبک مدیریتی‌تان اقدام کنید.

علامت اول: نتایج کاری شرکت‌تان پایین‌تر از حد انتظار است

در هر کسب و کاری، نتایج و دستاوردهای کاری به‌عنوان معیار اندازه‌گیری و چوب محک تلقی می‌شود. بنابراین چنانچه شرکت تحت رهبری شما به‌طور پیوسته عملکردی ضعیف‌تر از حد انتظار ارائه می‌دهد بدانید که مشکل از کارکنان‌تان نیست، بلکه این سبک اعمال مدیریت‌تان بر کارکنان است که آنها را به سمت ارائه عملکردی ضعیف سوق داده است. در این حالت شما باید موارد زیر را مد نظر داشته باشید:

• خیلی زود قضاوت نکنید

یکی از اشتباهات رایج بین اغلب مدیرانی که شرکت‌های تحت رهبری‌شان دچار مشکل و ضعف هستند این است که به شکلی عجولانه در این مورد تصمیم‌گیری می‌کنند و عمدتا تقصیر را بر گردن کارمندان زیردست خود می‌اندازند، در حالی که در چنین موقعیت‌هایی مدیران باید انتقاد کردن را از خود و روش‌های مدیریتی‌شان شروع کنند.

• از سرزنش کردن و مقصر دانستن عواملی که خارج از کنترل‌تان هستند بپرهیزید

بعضی از مدیران که شرکت‌شان دچار مشکل و زیان می‌شود به شکلی ناشیانه عوامل بیرونی مانند ورود محصول جدید از سوی رقبا به بازار یا نابسامانی‌های اقتصادی در کشور یا حتی جهان را در رقم خوردن مشکلات دخیل می‌دانند. چنین توجیهاتی نه تنها دردی را از شرکت دوا نمی‌کند، بلکه موجب غفلت مدیران از ریشه اصلی مشکلات و نواقص می‌شود.

• مقصر مشکلات موجود همیشه اول مدیر است و بعد شاید کارکنان!

هر وقت مشکلی در مجموعه زیر نظر شما رخ داد به یاد داشته باشید که این شما هستید که این مجموعه را رهبری می‌کنید و اگر مشکلی وجود دارد در وهله اول تقصیر آن متوجه شماست و در درجه بعد شاید کارکنان مقصر باشند که در این حالت نیز اگر کارمندی دچار اشتباه یا کم‌کاری شد، باز هم مقصر اصلی شمایید و نه هیچ کس دیگر.

علامت دوم: جریان ایده‌های جدید در شرکت‌تان کند است یا اصلا وجود ندارد

سازمان‌های امروزی بدون تزریق ایده‌های نو و خلاقانه خیلی زود از بین خواهند رفت و راه به جایی نخواهند برد. برای حل مسائل و چالش‌های جدید به ایده‌های جدیدی نیاز است و آن کسی که می‌تواند و باید برای ورود و رواج ایده‌های نو در درون سازمان زمینه‌سازی کند، کسی نیست مگر مدیر مجموعه. این مدیر مجموعه است که می‌تواند محیط مناسبی را برای زایش و پرورش ایده‌های نو ایجاد کند. برای ایجاد چنین محیطی به موارد زیر توجه داشته باشید:

• به دام سخن گفتن به جای شنیدن نیفتید

یکی از دام‌های مهلکی که در برابر مدیران پهن می‌شود به وجود آمدن این احساس در آنهاست که آنها بیشتر و بهتر از کارمندان‌شان می‌فهمند و آنها هستند که باید سخن بگویند و دیگران باید گوش کنند. اما واقعیت آن است که اگر مدیری به دنبال حل مسائل و چالش‌ها است، بیش از هر چیزی به ایده‌ها و راه حل‌های نو نیاز دارد که این ایده‌ها باید از جانب کارکنانی ارائه شود که از نزدیک دستی بر آتش دارند. پس باید به کارکنان‌تان فرصت اظهار نظر و ایده‌پردازی نامحدود بدهید.

• جو هراس از نوآوری و ایده‌پردازی در مجموعه تحت رهبری‌تان را بشکنید

اگر عملکرد شما در گذشته به گونه‌ای بوده که موجب رنجش و حتی تنبیه افرادی که در کارشان نوآوری و ابتکار داشته‌اند شده، بدانید که مرتکب اشتباهی بزرگ شده‌اید. به‌عنوان یک مدیر باید از کسانی که دست به تجربه کردن و آزمودن روش‌های جدید برای انجام کارها می‌زنند به شدت حمایت کنید، نه اینکه آنها را از این کار بترسانید. حتی اگر تجربیات جدید به شکست هم منتهی شد باید به جای مجازات عامل، این شکست را به فرصتی برای یادگیری سازمانی تبدیل کنید.

علامت سوم: کارکنان‌تان از شما و از همدیگر فاصله دارند و غریبه‌اند

اگر در جریان بازدید از محل کار افرادتان حس کردید که رابطه بین آنها با هم و همچنین با شما عاری از محبت و صمیمیت است و اعتماد متقابل بین شما و آنها وجود ندارد، باید در سبک مدیریتی‌تان تجدیدنظر کنید، چرا که این وظیفه مدیر است که با ایجاد جو صمیمیت و اعتماد بین کارکنان آنها را به اجزای تشکیل‌دهنده یک من برتر تبدیل کند. در این حالت اگر مدیری نتواند در رابطه بین خود و کارکنان اعتمادسازی کند به‌طور حتم نخواهد توانست چنین اعتمادی را در بین خود کارکنان نیز به وجود بیاورد و همین مساله موجب کمرنگ شدن کار تیمی در درون سازمان می‌شود. برای این کار می‌توانید افرادتان را در معرض آزمون‌های اعتماد قرار دهید و چنانچه آنها از این آزمون‌ها سربلند بیرون آمدند به آنها اعتماد کنید و این اعتماد را به دیگران نیز نشان دهید.

علامت چهارم: افرادتان مثل روبات کار می‌کنند و هیچ گونه احساس و هیجانی از خود بروز نمی‌دهند

بعضی از مدیران به اشتباه فکر می‌کنند که اگر تمام کارکنان‌شان سرشان در کار خودشان باشد و دقیقا مثل روبات‌ها مشغول کار کردن هستند همه چیز بر وفق مراد است و بهره‌وری بالاست. این تلقی کاملا اشتباه است، چرا که کار بدون هیجان و علاقه به سرعت موجب فرسودگی و خستگی و دلزدگی کارکنان خواهد شد.

منبع: Asked Manager.com