مانند یک کودک ایده خلق کنید مانند یک تیم نوآوری کنید
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
نوآوری و خلاقیت محرکان کلیدی رشد کسبوکار هستند؛ اما در عین حال شاید درک درستی از این دو مورد وجود نداشته باشد. استیو جابز، لری پیج، الون ماسک و رید هافمن برخی از بزرگترین نوآوران کسبوکار در ۳۰ سال گذشته هستند. سوال مهمی که امروزه از سوی کارآفرینان پرسیده میشود این است که این سطح از شجاعت در نوآوری از کجا نشات میگیرد؟
مکاتب فکری متفاوتی وجود دارند که به بهترین شکل تفکر خلاقانه را ایجاد میکنند. صرف زمانی موقت دور از فضای کسبوکار میتواند یکی از آنها باشد.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
نوآوری و خلاقیت محرکان کلیدی رشد کسبوکار هستند؛ اما در عین حال شاید درک درستی از این دو مورد وجود نداشته باشد. استیو جابز، لری پیج، الون ماسک و رید هافمن برخی از بزرگترین نوآوران کسبوکار در ۳۰ سال گذشته هستند. سوال مهمی که امروزه از سوی کارآفرینان پرسیده میشود این است که این سطح از شجاعت در نوآوری از کجا نشات میگیرد؟
مکاتب فکری متفاوتی وجود دارند که به بهترین شکل تفکر خلاقانه را ایجاد میکنند. صرف زمانی موقت دور از فضای کسبوکار میتواند یکی از آنها باشد. بیل گیتس به صرف «هفتههای تفکر» منظم مشهور بود؛ او در این زمانها به تنهایی کتاب و مقاله میخواند و در مورد استراتژی مایکروسافت تفکر میکرد. اما برخی معتقدند که کلید نوآوری درست به مراتب سادهتر است و در توانایی فکر کردن مانند یک کودک نهفته است. این ایدهای است که وینس تیکل، کارآفرین سریالی و رئیس «آکادمی بریتانیایی مدیران ارشد» با آن بهشدت موافق است.
او میگوید «زمانی که صحبت از نوآوری کسبوکار به میان میآید، اکثر افراد در بیشتر صنایع هوشیار نیستند. کسبوکارهای آنها نوآوری خلق نمیکنند؛ آنها آنچه موجود است را کپی و به آرامی در آن تغییر ایجاد میکنند. رهبران کسبوکار تلاش نمیکنند به مسائل از یک روش اساسا متفاوت نگاه کنند. آنچه آنها را به راهاندازی یک کسبوکار موفق واداشته، همان چیزی است که آنها را از نوآوری بازداشته است؛ چراکه ریسک کردن لازمه نوآوری است. در اینجاست که کودکان شگفتی میآفرینند. آنها بدون هیچ محدودیتی قوه تخیل خود را بهکار میاندازند. اگر در برخورد با مشکلات مانند کودکان برخورد کنید، آنگاه این مسائل را از زاویهای کاملا متفاوت خواهید دید و آنجاست که فرصتها سر برمیآورند. اکثر این ایدهها بیفایده هستند؛ اما برخی از آنها فرصتهای طلایی خواهند بود و در این فرصتها، توانایی متمایز کردن خودتان وجود خواهد داشت.»
تیکل همچنین مدیر ارشد اجرایی Branded Copiers است؛ شرکتی که سطح بیرونی دستگاههای کپی را طراحی و تولید میکند و این طراحیها نتیجه تصورات خلاقانه نامحدود تیکل است.او میگوید: «دستگاههای فتوکپی، پرینت میگیرند. آنها جذاب نیستند؛ بنابراین با ایده برندسازی آنها وارد میدان شدم. یک دستگاه فتوکپی خاکستری قدیمی که در گوشه دفتر کار شما قرار دارد، قطعا فضای خستهکنندهای را برایتان ایجاد میکند. تصور کنید یک دستگاه کپی با پوشش طرحدار میتواند تا چه حد این قسمت از تجهیزات خستهکننده اما مهم دفتر کار شما را به یک قسمت هنری و جذاب تبدیل کند. ما این کار را به مدت ۱۸ماه انجام داده و چند صد دستگاه فروختهایم. همچنین مشتریانی داریم که دوباره به ما رجوع میکنند. این تفکر خارج از عرف بود اما موثر واقع شد.»اما همه افراد متقاعد نمیشوند که توانایی تصور مانند یک کودک و به دور از محدودیتها، کلید نوآوری درست کسبوکار است. دکتر والری کلاد-گادیلات استاد استراتژی در مدرسه کسبوکار Audencia در فرانسه میگوید: «علوم اولیه نشان میدهند که مغز تکامل مییابد و شرایط اولیه نمیتواند ترمیم شود.»
او میافزاید: «حتی اگر یک قلم جادویی این امر را ممکن سازد، کودکی مانع از انباشت دانش موردنیاز برای خلاق بودن در جهان کسبوکار میشود. در عوض خلاقیت بهطور معمول با خلق ایدهها یا راهحلهای جدید و مفید تعریف میشود. تحقیقات نشان داده است که خلاقیت هم به عوامل داخلی از جمله ویژگیهای فردی و هم عوامل محیطی خارجی بستگی دارد.» بین ویژگیهای فردی که بر خلاقیت اثر مثبتی دارند، میتوان از انگیزه انجام یک کار، تبحر در یک حوزه معین و مهارتهای خلاقانه نام برد. پذیرش نااطمینانی، تحمل ناامیدی و میل به مستقل بودن، درحالیکه احساس قدرتمندی از خودانضباطی را با خود به همراه دارند، نقش مهم و اساسی در خلاقیت ایفا میکنند. او میگوید: «البته، یک ذهن برخوردار از تخیل قوی و مثبت بسیار مهم و ضروری است.» خاویر کاستانر، استاد مدرسه کسبوکار HEC Lausanne و نویسنده گزارش «بازتعریف خلاقیت و نوآوری در سازمانها» میگوید: «عامل دیگر درک تفاوت بین نوآوری و خلاقیت است.»
او میگوید: «یک ایده خلاقانه تنها در صورتی به نوآوری تبدیل میشود که این باور ایجاد شود که ایده موردنظر مفید است و با توسعه محصول توسعه یابد. این نکات ظریف و دقیق و شرایط خلاقیت و نوآوری اغلب به درستی درک نمیشوند. خلاقیت صحیح این نیست که در وهله اول مفید باشید؛ در حقیقت این امر میتواند فرآیند خلاقانه را در نطفه خفه کند. به این لحاظ، در زمان توفان فکری، اشتراک ایدهها بدون تعصب و قضاوت مهم و ضروری است و اگر شما سودمندی را به یک ایده خلاقانه تحمیل کنید، آنگاه ممکن است این ایده در نطفه خفه شود.»
نوآوری اغلب به نوآوران یا کارآفرینانی مرتبط است که روی ایده بزرگ بعدی خودشان بهشدت کار میکنند. در حقیقت، ایدههای بزرگ در خلأ ایجاد نمیشوند؛ بلکه نتیجه همکاری بین افرادی هستند که فرصت کار در یک فرهنگ باز را داشتهاند؛ فرهنگی که اندیشهپردازی همکارانه را تشویق کرده و پرورش میدهد و در نتیجه نوآوری ایجاد میکند.رهبران کسبوکار باید همچنین اطمینان یابند که شرکت آنها شکست را میپذیرد و میتواند از آن درسهای زیادی بیاموزد. راوی کریشنامورتی، نایبرئیس ارشد Fujitsu EMEIA میگوید: «زمانی که رهبران کسبوکار تلاش میکنند تا پتانسیل درست نوآورانه را آزاد کنند، باید برای اشتباهات پیشرو آماده باشند.» او در ادامه میگوید: «نوآوری درست از روش، فرهنگ و ارزشهای قدرتمندی ناشی میشود که رهبران کسبوکار به سازمان تزریق میکنند. در اینجاست که تفاوت بین تفکر مانند یک کودک و ایجاد نوآوری واقعی که به رشد و شکوفایی یک کسبوکار کمک میکند را میبینیم.»
منبع: Forbes
ارسال نظر