مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی
alavitarjomeh@gmail.com

باربارا پس از فارغ‌التحصیلی خیلی زود توانست شغلی خوب با درآمد بالا در یک شرکت تولیدکننده محصولات «های‌تک» پیدا کند. مسوولیت او در آن شرکت برقراری ارتباط با سایر شرکت‌ها و سهامداران بود. هنوز دو ماه از شروع کار باربارا در آن شرکت نگذشته بود که شرکت جدیدترین آمار فصلی خود را منتشر کرد که نشان‌دهنده جهش خیره‌کننده فعالیت‌ها و پیشرفت‌های آن بود. باربارا مسوولیت داشت این اعداد و ارقام را به اطلاع کلیه دست‌اندرکاران درون شرکت و همچنین شرکای بالقوه آن برساند. با این همه، از همان آغاز مساله‌ای در مورد این گزارش‌ها ذهن باربارا را آزار می‌داد، چرا که او احساس می‌کرد یک جای این آمار و ارقام می‌لنگد و آنها نمی‌توانند کاملا درست و واقعی باشند. او می‌دانست شرکت عملکرد خوبی دارد، اما نه به آن اندازه‌ای که آمار و ارقام منتشره آن نشان می‌دهند.

باربارا این نگرانی را با چند تن از همکارانش در میان گذاشت و دریافت که آنها نیز به واسطه آگاهی از وضعیت واقعی شرکت به این نتیجه رسیده‌اند که گزارش‌های مالی شرکت اغراق‌آمیز و نادرست است، اما به خاطر اینکه هم موقعیت کاری خود را از دست ندهند و هم چون شرکت نوپا بود و باید در میدان رقابت به هر شکل ممکن دوام می‌آورد، صدای آن را در نمی‌آوردند. خود باربارا هم وقتی به این فکر می‌کرد که به خاطر کار کردن در آن شرکت از چه مزایای دلچسبی همچون پاداش‌های پیاپی، دستمزد بالا و مرخصی‌های تشویقی متعدد برخوردار شده، تمایلی به تغییر وضعیت شرکت از خود نشان نمی‌داد اما از سوی دیگر او نگران این بود که چون خودش مسوول اطلاع‌رسانی به ذینفعان شرکت و نهادهای قانونی است، ممکن است در آینده مشکلاتی جدی برای او به وجود آید. علاوه‌بر این همراه شدن با مدیریت شرکت برای انتشار آمار و ارقام غیرواقعی، کاملا در تضاد با آموزه‌ها و مواردی بود که به او در دانشگاه آموخته بودند و او را به رعایت اصول اخلاقی و راستگویی در کار دعوت می‌کردند. اگر شما جای باربارا بودید چه می‌کردید؟ آیا به خاطر مصالح خود و شرکت‌تان دست از واقعیت و افشای حقیقت می‌کشیدید و به عبارت بهتر «همرنگ جماعت می‌شدید؟» یا دست به افشاگری می‌زدید و با این اقدام مدیران و همکاران مخالفت کرده و مراجع قانونی را مطلع می‌ساختید؟

پیشنهاد مدیران اخلاق‌گرا: حقیقت گویی یکی از اصول بنیادین کسب‌وکار و موفقیت‌های بلندمدت است. باید همیشه به یاد داشت که خورشید برای همیشه پشت ابر نمی‌ماند و هر فریبکاری و اطلاع‌رسانی نادرست دیر یا زود افشا خواهد شد و پیامدهای مهلک و خطرناکی برای شرکت و همچنین کارکنانی که در این فرآیند مشارکت داشته‌اند، خواهد داشت. بنابراین بهترین کاری که باربارا می‌تواند در این مورد انجام دهد، عبارت است از در جریان قرار دادن مدیریت ارشد شرکت. چنانچه حرکت مثبت و اصلاحی قابل‌توجهی از سوی آنها صورت نگرفت، بهترین کار استعفا از شرکت و در نتیجه مشارکت نکردن در خطایی است که در حال روی دادن است.

منبع: مجله Ethical Management