مترجم: رویا مرسلی

منبع: About.com

اگر مدیران مساله ایجاد انگیزه را درک کنند در اینصورت نگرش و رفتار کارمندان را به سمت موفقیت کل سازمان سوق می‌دهند.

روش رسیدن به موفقیت‌های مالی و کسب‌و‌کار پر سود تنها به استراتژی‌ها و سیستم‌های سازمان خلاصه نمی‌شود. شخصیت و مهارت تک‌تک مدیرانی که به وعده‌های خود عمل می‌کنند و به نقش خود در هدایت کارمندان واقفند، مهم‌ترین عامل موفقیت سازمان محسوب می‌شود.

***

دیوید مایستر به‌عنوان مشاور شرکت‌های حرفه‌ای خدماتی در این زمینه می‌گوید: «موضوع اصلی شخصیت و شجاعت است که متاسفانه بسیار نادر است.» نقش مدیران، مهم‌ترین موضوع و عامل اصلی در ایجاد انگیزه در کارمندان است.

مایستر در تحقیق اخیر خود نشان داد که نگرش و رفتار کارمندان در سازمان‌های موفق از هر لحاظ بهتر از کارمندان دیگر شرکت‌ها بوده است. در واقع این نگرش کارمندان است که نتایج مالی به دست می‌دهد و نه موضوعات دیگر.

اگر یک کسب‌و‌کار بخواهد که افرادش سود زیادی برای آن به دست آورند، در اینصورت باید استانداردهای بالایی را ایجاد کند و به کارمندان خود چیزی را بدهد که در آنها اشتیاق ایجاد کند. چنین افرادی باید تحت مدیریت یک فرد قابل اعتماد قرار گیرند؛ کسی که به انسان‌ها به اندازه کسب‌و‌کار اهمیت دهد و یکپارچگی ایجاد کند.

مایستر عضو هیات علمی دانشکده کسب‌وکار ‌هاروارد بوده است و کتابش بیشترین آمار فروش را به خود اختصاص داده است. او از ۱۳۹ شرکت حرفه‌ای خدماتی در جهان تحقیق به عمل آورد و نتیجه تحقیق او حاصل از ۵۵۸۹ شرکت‌کننده است که مورد پرسش قرار گرفتند تا مشخص شود کدام یک از ۷۴ سوالی که در تحقیق مطرح شده بود برای حصول نتایج مثبت مالی در یک کسب‌و‌کار از همه قابل پیش‌بینی‌تر است. نتایجی که او به دست آورد واقعا الهام‌بخش است.

حقایق مهم برای کارمندان و سودآوری

مایستر دریافت که در مجموع، ۹ سوال از مجموع سوالات، علت بیش از ۵۰ درصد از عوامل انحراف در سودآوری در شرکت‌های مختلف را تشریح می‌کرد. به‌رغم متفاوت بودن کشورها، بزرگی شرکت‌ها و زمینه فعالیت، این واقعیت به دست آمد. در اینجا ما برای سودآوری شرکت شما، ۹ نکته بدست آمده از سوالات این تحقیق را ذکر می‌کنیم که برای داشتن چنین شرکتی، کارمندان شما نیز باید این نکات را درک کنند.

* رضایت مشتریان، بالاترین اولویت شرکت است.

* ما برای افرادی که برنامه‌های شخصی خود را نسبت به منافع شرکت و مشتریان در اولویت قرار می‌دهند جایی نداریم.

* آنهایی که بیشترین مشارکت را در موفقیت سازمان دارند، بیشترین پاداش را نیز دریافت می‌کنند.

* مدیریت، از همه افراد انتظار بهترین کار را دارد.

* در این شرکت، از شما خواسته می‌شود مهارت جدید کسب کنید و سطح مهارت خود را افزایش دهید. این امر اختیاری نیست.

* ما زمان زیادی را صرف موضوعاتی می‌کنیم که در آینده بازگشت سرمایه خواهد داشت.

* در شرکت ما افراد همیشه با دیگران با احترام رفتار می‌کنند.

* کیفیت نظارت بر پروژه‌های مشتریان بسیار بالا و برای همه مشتریان یکسان است.

* کیفیت کار حرفه‌ای‌ها در شرکت ما به همان میزان که انتظار می‌رود بالاست.

مایستر در کتاب خود تحت عنوان «آنچه به دیگران توصیه می‌کنی خودت انجام بده: آنچه مدیران باید برای رسیدن به فرهنگ موفقیت انجام دهند» تاکید می‌کند مدیرانی که بر این عقیده هستند که کار اصلی شان اطمینان از توسعه یک استراتژی، دیدگاه یا یک ماموریت است، سخت در اشتباهند.

در ادامه مصاحبه‌ای با دیوید مایستر انجام گرفته است که می‌خوانیم.

سوزان هیت فیلد: چه توصیه‌ای می‌توانید برای مدیران داشته باشید تا آنها بتوانند به بهترین شکل تعهد، اشتیاق و احترام خود را برای ایجاد انگیزه نشان دهند؟

رفتار مدیران باید به گونه‌ای باشد که گویی عضوی از تیم هستند، نه اینکه فقط رییس هستند. آنها باید تجملات شرکت را به حداقل برسانند و فاصله عاطفی میان خودشان و نیروی انسانی تحت امرشان را کم کنند. افراد نیاز دارند احساس کنند که مدیریت از «ما» است و نه از «آنها».

به افراد در کار کمک کنید، در دسترس همه افرادی که مشکل دارند باشید، چه مساله کاری باشد و چه شخصی، فرقی ندارد.اگر موقعیت اجازه می‌دهد، لیوان چای تان را خودتان بشویید. از همه مهم‌تر، به افراد اطمینان بدهید که دارای اصول و اسلوب غیر قابل تغییری هستید که هر اتفاقی بیفتد به آن پایبند خواهید بود.

چه توصیه‌ای دارید که مدیران بتوانند تعهد و وفاداری ایجاد کنند؟

پاسخ به سادگی عبارت «با هر دست بدهید با همان دست می‌گیرید» است. دیل کارنگی (نویسنده و سخنران آمریکایی توسعه‌دهنده مهارت‌های اجتماعی) یک بار گفت که شما زمانی که به دیگران کمک می‌کنید تا به اهدافشان دست یابند، موفقیت و لذت بیشتری کسب می‌کنید تا زمانی که تنها بر رسیدن به اهداف خود تمرکز می‌کنید.

کار اصلی یک مدیر این است که به طور فعالانه به دیگران کمک کند تا موفق شوند. بر این کار تمرکز کنید که به افرادتان کارهای جذاب و چالش‌انگیز بدهید و به آنها کمک کنید تا موفق شوند و به این ترتیب آنها هرگز فکر رفتن به سرشان نمی‌زند. افراد به دنبال موفقیت هستند، نه شغل و این به آن معنا است که آنها می‌خواهند یاد بگیرند و رشد کنند. هر موضوعی که سر راه این فرآیند قرار گیرد، انگیزه را از بین می‌برد.

توصیه شما به مدیران برای ایجاد اشتیاق و انگیزه در افراد چیست؟

لازم نیست مدیران کار خاصی انجام دهند؛ تنها کافی است کاری را انجام دهند که در خودشان به‌عنوان یک فرد اشتیاق و انگیزه ایجاد می‌کند. وقتی من در سراسر دنیا از افراد در سطوح مختلف سوال می‌کنم بهترین مدیری که تاکنون داشته‌اند چگونه بوده است، تقریبا نتایج در همه جا یکسان است. بهترین مدیران مسوولیت‌های زیادی را در همان مراحل اولیه به افراد می‌دهند، همواره برای کمک حاضرند، استانداردهای بالایی را ایجاد و پیاده می‌کنند(در مورد مسائلی غیر از موضوعات مالی)، عدم مشارکت اعضای تیم‌های دیگر را تحمل نمی‌کنند و خود یک نمونه فردی کامل هستند. البته می‌دانم که عبارات، بسیار ساده بیان شده‌اند، اما این به معنای غلط بودن آن نیست.

افراد حرفه‌ای در منابع انسانی چگونه می‌توانند به مدیران برای بهبود کارها کمک کنند؟ یک فرد در منابع انسانی چگونه می‌تواند این رفتارها را در کار خودش نشان دهد؟

بسیاری از مدیران، حتی آنها که در سطح بالایی هستند، هرگز آموزش ندیده‌اند که چگونه مدیریت کنند. چند نفر از ما آموزش دیده ایم که چگونه اعتماد و احترام کسب کنیم؟ چگونه افرادی را که تحت رهبری ما هستند متقاعد می‌کنیم که به پیشرفت آنها اهمیت می‌دهیم؟ مساله اصلا سیستم‌ها و فرآیندها نیستند، بلکه موضوع مهارت‌های بین‌فردی است؛ موضوع هوش احساسی و تعامل اجتماعی است.

بسیاری از ما برای آنکه در این زمینه‌ها رشد کنیم نیاز به کمک زیادی داریم. این موضوع برای حرفه‌ای‌ها در منابع انسانی نیز صدق می‌کند. در یکی از کتاب‌های خود تحت عنوان «راهنمای مورد اعتماد» در این باره صحبت کرده‌ام که چگونه می‌توان در «مشتریان» اعتماد، اطمینان و تاثیر ایجاد کرد. افراد حرفه‌ای در منابع انسانی باید هر روز و هر هفته این کار را انجام دهند. تکرار می‌کنم. مساله سیستم‌ها، فرآیندها یا منطق نیست، بلکه مساله مربوط به این است که یاد بگیریم چگونه بر انسانی دیگر، تاثیر بگذاریم که متاسفانه به اندازه کافی زمان برای فکر کردن به این موضوع اختصاص نمی‌دهیم.