نویسنده: John Abele
بنیان‌گذار شرکت BOSTON SCIENTIFIC

مترجم: سید حسین علوی لنگرودی

چند سال پیش از من برای تدریس در یک دوره آموزشی تحت‌عنوان «اخلاقیات و مهندسی» در موسسه تکنولوژی ماساچوست (MIT) دعوت به عمل آمد. پس از آنکه من تدریس در آن دوره را پذیرفتم، دریافتم که به نوعی «موش آزمایشگاهی» تبدیل شده‌ام که آماج پرسش‌های متعدد دانشجویان قرار خواهد گرفت. پیش از آغاز دوره آموزشی از دانشجویان خواسته شده بود تا پرسش‌های خود را در قالب سناریوهایی تنظیم کنند که باید برای یک مدیر عالی‌رتبه صنعتی مطرح می‌شد. به‌دلیل آنکه من دارای چند سال سابقه کار در صنعت داروسازی بودم، بخش عمده سناریوها و پرسش‌های مطرح‌شده حول محور همین صنعت متمرکز شده بودند. یکی از جالب‌ترین این سناریوها به‌صورت زیر مطرح شده بود:

فرض کنید شما تاکنون 15 میلیون دلار صرف تولید یک محصول جدید کرده‌اید و تبلیغات گسترده‌ای را پیرامون این محصول جدید صورت داده‌اید. شما موفق شده‌اید مراحل قانونی کار را نیز با موفقیت پشت سر گذاشته و مجوزهای لازم را کسب کنید و آماده‌اید تا دو هفته دیگر این محصول را به بازار عرضه کنید. تا اینجا همه چیز بر وفق مراد است و مشکل خاصی وجود ندارد اما ناگهان به شما یک تلفن می‌شود و به شما خبر می‌دهند که کارشناسان شرکت یک مشکل و ایراد خاص را در مورد این محصول جدید کشف کرده‌اند و عرضه آن را همراه با بروز پاره‌ای مشکلات و ریسک پیش‌بینی می‌کنند. در این شرایط شما چه می‌کنید؟ من در پاسخ به سوالات سناریوی طرح شده چنین گفتم: من در ابتدا تلاش می‌کنم تا آنجا که می‌توانم مشکل را به‌طور کامل شناسایی و درک کنم و ابعاد مختلف آن را مورد بررسی قرار دهم و از تمام دست‌اندرکاران امر اطلاعات بگیرم. من ترجیح می‌دهم مشخص کنم که مشکل چیست و کجاست؟ و پس از مشورت با مشتریان و ذی‌نفعان از خودم می‌پرسم که برای حل این مشکل چه می‌توان کرد و چه باید کرد؟ واکنش دانشجویان - مهندسان - به این پاسخ من در نوع خود جالب بود. آنها به من گفتند: «آه، ما هیچ گاه فکر نمی‌کردیم که برای حل این مساله باید از مشتریان کمک بخواهیم.» آری، آنها فکر می‌کردند که در چنین موقعیت‌هایی باید تصمیم‌گیری را در داخل شرکت و بدون اطلاع‌رسانی و نظرخواهی از مشتریان صورت داد.

این یک تصمیم اخلاقی بنیادین است که هر کسی ممکن است در معرض آن قرار بگیرد. اتخاذ چنین تصمیماتی شبیه استفاده از تیغ جراحی است. یک جراح با استفاده از تیغ جراحی، بدن بیمار را پاره می‌کند البته برای تامین سلامتی او. اما از همین تیغ تیز جراحی می‌توان استفاده نادرست کرد و یک نفر را کشت. اتخاذ چنین تصمیماتی بدون آگاهی دادن به طرفین ذی‌نفع، امری ناپسند و برخلاف قراردادهای اجتماعی چه در درون سازمان و چه در مورد همه کسانی است که در این فرآیند دخیل هستند.

کلید این مساله در «توازن اطلاعات» نهفته است: شما باید مطمئن شوید که همه افراد دخیل در زنجیره - شامل تولیدکننده و مصرف‌کننده - از کلیه مزایا و ریسک‌های مرتبط به یک محصول خاص آگاهی کامل و دقیق دارند. آنها [مصرف‌کنندگان] حق دارند همه چیزهای مربوط به استفاده از آن محصول را بدانند و مطمئن باشند که مصرف آن محصول خطری را برای آنها ایجاد نمی‌کند.

alavitarjomeh@gmail.com

اخلاقیات یعنی توازن اطلاعات