علی دهکردی در پروژه تاریخ شفاهی موزه سینما:
از کرخه تا راین نماد شد
او افزود: شغل پدر من آزاد بود و زمانی که من متولد شدم، او یک مغازه کوچک در شهرکرد داشت، بنابراین در یک شرایط اقتصادی متوسط بزرگ شدم. من تا سال۱۳۶۳ که دیپلم گرفتم در همین شهر بودم و از اواسط دوران دبیرستان وارد گروه تئاتر شهرکرد شدم. زمانی که در کنکور شرکت کردم، نخستین دوره پس از وقوع انقلاب فرهنگی بود. آن زمان من در رشته هنرهای نمایشی دانشکده هنرهای زیبا دانشگاه تهران قبول شدم. دهکردی درباره چگونگی همکاری خود با حاتمیکیا در فیلم «از کرخه تا راین» یادآور شد: من به واسطه بهرام عظیمپور به ابراهیم حاتمیکیا معرفی شدم، اتفاقی که برایم به لحاظ حرفهای و همچنین حسی و عاطفی بسیار مهم و بزرگ بود. نسل ما درگیر جنگ بود.
شخصیت سعید در فیلم «از کرخه تا راین» به نمادی از رزمنده بسیجی و مذهبی امروزی تبدیل شد. پس از این اثر، در یک فیلم-سریال به اسم «پاییز بلند» به کارگردانی منوچهر عسگرینسب حضور پیدا کردم و پس از سریال «مهر و ماه»، من با هما روستا بهعنوان پسر جوان گروه تئاتر او همکاری کردم.
او تاکید کرد: زندهیاد حمید سمندریان بیتردید تاثیرگذارترین معلم من و هر فرد دیگری به شمار میرفت که افتخار شاگردی او را داشت. این بازیگر گفت: یکی از مهمترین لحظههای زندگی بازیگری من هنگامی بود که مقابل دوربین نعمت حقیقی قرار گرفتم. با اینکه پیش از آن سابقه بازیگری داشتم و با بازیگران پیش از انقلاب نیز همبازی بودم، اما آن لحظهای که در مقابل دوربین یکی از افراد ماندگار تاریخ سینمای ایران قرار گرفتم، برایم بسیار ارزشمند بود. دهکردی در پایان گفت: به نظر من هر آدمی که زندگی برای او ارزش دارد، هر شب پیش از خواب از خود سوال میکند که آیا از امروز و گذشته خود راضی بودهای یا خیر؟ من اهل تفاخر نیستم، اما از زندگی کاری خود بسیار راضی هستم. من در شرایط دشواری وارد این حرفه شدم و مسیر سختی را برای رسیدن به این جایگاه طی کردم.