گنجینه جوایز کیانوش عیاری در سالروز تولدش افتتاح شد
در کشاکش زندگی و سینما
بزرگداشتی به نام جشن
رضا عطاران، ابوالفضل پورعرب، فریدون جیرانی، خسرو معصومی، پرویز شهبازی، فریدون عموزاده خلیلی، احمد امینی، علی دهکردی، حجتالله ایوبی، احمد طالبینژاد، فرید سجادی حسینی، مهرداد اسکویی، مجید اسماعیلی، دانش اقباشاوی و ... حاضران در این جشن بودند. در آغاز برنامه علی دهکردی، مدیرعامل خانه سینما، با حضور در جایگاه در سخنانی گفت: از زاویه نگاه خودم به عنوان علی دهکردیِ بازیگر برایم باعث افتخار بود که چهار سال دوره بازآموزی بازیگری را در همکاری با ایشان تجربه کردم. آقای عیاری یکی از صحیحترین نگاهها را به بازیگری و لحظههای بازیگری در پشت دوربین دارد و با اطمینان میگویم اگر بازیگری فرصت همکاری با این کارگردان را پیدا نکرده، در وجودش، از عنصر و مفهوم بازیگری چیزی کم دارد.
در ادامه فریدون جیرانی با اشاره به اهمیت سال ۱۳۴۸در سینمای ایران و نمایش فیلم «حسن کچل» و حضور هنرمندانی همچون کیمیایی، تقوایی و رشیدی و آغاز تدریس بیضایی در دانشگاه یادآور شد: در همان سال ۶فیلم کوتاه از ۶ جوان نمایش داده میشود و کمکم سینمای آزاد شکل میگیرد تا فیلمسازانی در شهرهای مختلف فعالیت کنند. اکثر این افراد سینمای آزاد نسل سوم فیلمسازان ایران را تشکیل دادند که سرآمدترین آنها کیانوش عیاری است. تبریک میگویم کیانوش. در بخشی دیگر مهرزاد دانش، منتقد سینما، با تبریک سالروز تولد عیاری گفت: کیانوش عیاری از جمله فیلمسازانی است که تصاویر زیادی از آثار او در صفحات سترگ سینما به جا مانده است، مانند سکانس پایانی «شبح کژدم» یا تصاویر دورانی دوربین در فیلم «آبادانیها» و همچنین تصاویری از تاب و صندوقچه و لحظات مهیب فیلم «خانه پدری». من اطمینان دارم صفحات پرشماری از کتاب سینمای ایران در انحصار آقای کیانوش عیاری است.
فریدون عموزاده خلیلی دیگر مهمان این برنامه بود که در سخنانی ابتدا به شیوه سادهنویسی ارنست همینگوی و بعد تفسیرهایی که از آثار او میشود، اشاره کرد و گفت: برای من سینمای قصهگوی کیانوش عیاری به شیوه روایت همینگوی بسیار شباهت دارد. تمام آثارش داستانی دارد که روزمره زندگی ماست ولی ایشان آن را با زبانی بدون اینکه گرفتار روایت فرمالیستی شود، بیان کرده است. وقتی اثری به عمق یک ماجرا میرود و آن را به همان سادگی روایت میکند نتیجه اثرش پیشگویانه میشود؛ مثل چیزهایی که در سریال «روزگار قریب» دیدیم. یکی از کشفهایی که در این سریال با آن مواجه شدم، صحنهای است که یکی از مبارزان به خانه دکتر قریب پناه میآورد و بعد وقتی میخواهند دکتر را ببرند بهشدت او را تحقیر میکنند و ما این حس درونی شخصیت را بدون هیچ دیالوگ یا موسیقی
درک میکنیم. در بخشی دیگر از این برنامه ابوالفضل پورعرب پشت تریبون آمد و بیان کرد: من افتخار داشتم در فیلم «کاناپه» حاضر شوم. من بازی خودم را خیلی دوست نداشتم و خوشایندم نبود. یک روز سر نهار آقای عیاری گفت بازی شما خوب است و من بازیات را دوست دارم. فکر کردم کسی چیزی به ایشان گفته ولی گفتند همیشه دوست داشتند با هم همکاری کنیم. متاسفانه آن فیلم توقیف شد. استاد، دست شما را میبوسم و متاسفم که شنیدم بیمار بودید. من نتوانستم برای دیدن شما به بیمارستان بیایم چون خودم هم در بیمارستان بودم.
سپس مهرداد اسکویی، مستندساز، خاطرهای را از نخستین دیدارش با کیانوش عیاری در انزلی و پیش از ورود جدی خودش به سینما گفت و اینکه به دنبال امضایی از عیاری روی پوستر فیلم بود. او خطاب به عیاری گفت: ما خیلی مفتخریم که همعصر شما هستیم. ما همه شاگردهای شما هستیم ولی هرچه بگوییم کم گفتیم. از شما یاد گرفتم چطور با همه سختیها و نظرتنگیها همت داشته باشم و کارم را انجام بدهم. شما نه فقط سینما بلکه اخلاق و انسانیت به من یاد دادید. شما بر نسل من تاثیر بسیار زیادی گذاشتید و ما وامدار تکتک صحنههای خلقشده شما هستیم. در ادامه حجتالله ایوبی، رئیس پیشین سازمان سینمایی، گفت: کیانوش عیاری کسی است که نگذاشت منِ درون او، فربه شود. زمانی که در مدیریت سینما بودم، آقای عیاری یکی از تلخترین روزهای مدیریتم را در سینما به کریمانهترین روز تبدیل کرد که آن هم به فیلم «خانه پدری» مربوط میشد.
ایوبی گفت: من برای اکران «خانه پدری» خیلی تلاش کردم و خیلی خوشحال بودیم که بالاخره اتفاق افتاد ولی بسیار تلخ بود که همان روز اول جلوی آن گرفته شد و من بابت اینکه نتوانستم پای فیلم بایستم خیلی ناراحت بودم. تنها کاری که توانستم انجام دهم عذرخواهی بود ولی ایشان بعد از آن متنی را منتشر کرد و گفت اگرچه این فیلم نمایش داده نشد ولی رفتار متمدنانه و عذرخواهی یک مدیر قابلتقدیر است. این توجه و اینکه آقای عیاری باز خودش را کنار گذاشت و سینما را دید، برایم بسیار ارزشمند بود. خداوند ایشان را برای سینمای ایران حفظ کند. سرانجام پس از صحبت همکاران کیانوش عیاری، نوبت به خود این فیلمساز رسید و او در سخنانی با اشاره به بیماری خود گفت: پزشکان به من گفتند بین زندگی و سینما باید یکی را انتخاب کنم ولی سینما دست از سر من برنمیدارد.
این کارگردان سینما افزود: صحبتهای دوستان برایم بسیار ارزشمند بود. آنچه آقای دهکردی درباره بازیگری گفت نکته صحیحی است که نمونه آن مهران رجبی است که تفاوت حضور او در کارهای من با دیگر آثارش مشخص است. عیاری سپس درباره وضعیت سلامتیاش گفت: الان کمی بهتر شدهام و قصد دارم امسال فیلمی را شروع کنم. من میخواهم با این وضعیت جسمی و روحی فیلمی بسازم با نام «زندان دوستداشتنی» و سریالی به نام «سوسکها کابوس ابدی من» که تلاش میکنم آن را خارج از کشور بسازم. بااینحال سینما دست از سر من برنمیدارد. در میانه صحبتهای عیاری، رضا عطاران با کیک تولد به میان جمع آمد و حاضران با خواندن شعر تولدت مبارک، یادآوری کردند که چند روز قبل تولد رضا عطاران نیز بوده است. پایانبخش این مراسم افتتاح غرفه کیانوش عیاری در موزه سینما بود.