دکتر محمود زند مقدم، پژوهشگر برجسته، در ۸۴ سالگی درگذشت
آخرین سفر راوی بلوچستان
زند مقدم در سال ۱۳۱۷ متولد شد. مادر او دبیر و فرانسهدان و دانشآموخته دارالمعلمات بود و نقش مهمی بر زندگی فرهنگی او داشت. او درباره این نقش در گفتوگویی توضیح داده بود: «فضای کلی خانواده من تقریبا شبیه اکثر خانوادههای آن زمان بود با این تفاوت که مادرم دبیر بود و فرانسه را هم خوب میدانست و با وجودی که در آن سالها افراد زیادی تحصیلکرده نبودند، مادرم دارالمعلمات آن روزگار را تمام کرده بود و بسیار زن فرهیختهای بود. مادرم کتابخانه بسیار غنیای داشت و میتوانم با قاطعیت بگویم زمینه آشنایی من و علاقه مفرطم به کتاب از طریق او و کتابخانهاش فراهم شد و شاید اگر این موضوع به این شکلش وجود نداشت، زندگی من هم به سمتوسویی دیگرگونه میکشید.»
او دوره لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی را در دانشگاه تهران و دکتری در برنامهریزی منطقهای را در دانشگاه دورهام انگلیس گذراند. اولینبار در سال ۴۲ از طرف مرکز آمار ایران وابسته به سازمان برنامهوبودجه برای بررسی وضع درآمد و هزینه خانوار بلوچ به منطقه سفر میکند. به بلوچستان و مردمش علاقهمند میشود و آنها را به عنوان موضوع اصلی کار و تحقیقش برمیگزیند و تا سال ۵۰ با سفرهای متعدد به این کار ادامه میدهد. زند مقدم از سال ۵۰ تا ۵۷ به عنوان کارشناس سازمان برنامه و بودجه، همکار وزارت نیرو در مطالعه طرحهای آبی، رئیس دفتر برنامه و بودجه در زاهدان و مسئول مرکز مطالعات و پژوهشهای خلیج فارس و دریای عمان در استان سیستان و بلوچستان مشغول بوده است. پس از آن با هزینه شخصی به ادامه تحقیقاتش ادامه داد.
این پژوهشگر درباره تاثیر سفرهایش توضیح داده است: «از همان ابتدا که من مطالعاتم را روی بلوچستان آغاز کردم، همواره علاقهمند بودم که این اطلاعات ناب در کتابی جمعآوری و در دسترس علاقهمندان قرار گیرد. از وقتی هم که خانهنشین شدم وقت بیشتری را توانستم صرف این کتاب و تدوین اطلاعات آن کنم و این در حالی بود که برای تکمیل بخشهای ناقص کتاب مرتبا سفرهایی را به بلوچستان انجام میدادم. وقتی من شروع به نوشتن حکایت بلوچ کردم بیشتر از ۸ بار متن آن را بازنویسی کردم زیرا فکر میکردم که این کتاب آن چیزی که من میخواستم از آب درنیامده است. تا اینکه درنهایت این کتاب با این مختصاتی که دارد به بازار عرضه شد. دو عامل در نگارش این کتاب برای من مهم بود. یکی اینکه من از طریق این کتاب میخواستم آن فضایی را که بلوچ در آن زندگی میکند بهتمامی خلق کنم؛ زیرا فکر میکردم که فضای مربوط به تاریخ اجتماعی ثبتشدنی نیست و باید آن را مجسم کرد. دیگر اینکه از آنجایی که من دائم در تحرک بودم بنابراین طبیعی است که نثر من در این کتاب هم از این ویژگی بیبهره نباشد. از سوی دیگر از آنجایی که من بسیار به شعر و موسیقی علاقهمندم این عامل هم میتواند در این قضیه موثر باشد.»
زند مقدم که سالها با مردم بلوچستان دمخور بوده درباره خصوصیات این منطقه و ساکنانش میگفت: «ما با یک منطقهای سروکار داریم بسیار ایزوله با یک اقتصاد شبانی و کشاورزی و یک موقعیت خاص جغرافیایی. این عامل خود دلیل بخشی از مشکلات مردم این منطقه است. من در تمام این سال ها بلوچها را مردمی دیدم بسیار مهربان و مهماننواز که تنها به دنبال کسبوکار و به دست آوردن روزی خود و خانوادهشان هستند. مهم این است که آنها تشخیص دهند آمدهای در کنارشان باشی و حسننیت داری و در این صورت است که همهجوره در کنار تو خواهند بود. جالب است بدانید بعد از این همه سال زندگی و رفتوآمد با بلوچها، کوچکترین خاطره بدی از مردمان آنجا ندارم.» کتاب هفتجلدی «حکایت بلوچ» چند سال پیش توسط انتشارات دنیای اقتصاد منتشر و با استقبال قابل توجهی روبهرو شد. این اثر ارزشمند اکنون در بازار وجود دارد. از دیگر آثار زند مقدم میتوان به کتابهای آدمهای سه قران و صناری، قلعه و همچنین آفاق جزیره قشم اشاره کرد.
محمود زند مقدم از نگاه دیگران
فواد نظیری، شاعر و مترجم: «حکایت بلوچ» کتاب حیرتانگیزی است؛ حاصل پژوهشی عمیقا کارشناسانه که گام به گام پهنه بلوچستان را پیموده و به گونهای موشکافانه از دیدگاه جامعه و مردمشناسانه تا تاریخ و موقعیت جغرافیایی به قلم و نثری درخشان و جذاب نگاشته است. خواننده کتاب به هر زمان و با هر وسیلهای همیشه کنار نویسنده نشسته و سفر میکند و همپایش میرود، میآید و میخورد، شیفته میشود و رنج میبیند و با ذرهبین نگاه نویسنده بلوچ و بلوچستان را میشناسد و میپیماید.
محسن گودرزی، استاد جامعهشناسی: کار نویسنده «حکایت بلوچ» مشابه کاری است که به نظرم حافظ با غزل میکند. زند مقدم این ژانر پژوهشی را به کمال میرساند و زبان در خدمت پژوهش است و بدون زبانگویی توصیف امکانپذیر نیست.
نهال نفیسی، استاد مردمشناسی: کاری که «حکایت بلوچ» انجام میدهد همان کاری است که مردمنگاران انجام میدهند و نمونه آن زیاد نیست، چرا که مردمنگاری چیزی فراتر از یکسری تکنیکهای جمعآوری داده است. مردمنگاری چیزی فراتر از این تکنیکهاست و نوعی توصیف فربه است، یعنی گذاشتن توصیف دقیق از زندگی در جریان در بستری که زندگی را قابلفهم و خوانش میکند.