خاطره‌بازی با خاطراتِ بازی

وی درباره همکاری خود با بهرام بیضایی گفته است:  او شیوه خاصی در فیلمسازی و بازی گرفتن از یک بازیگر داشت. در سینما زمانی که یک شخصت واقعی داریم به عنوان مثال، من یک روشنفکر هستم که گوینده فیلم‌های مستند هستم و وارد داستان می‌شوم، زمانی که رئالیستیک با این مرد برخورد می‌کنیم دیگر تبعات نمایش‌های غیرواقعی در این شخصیت جا نمی‌افتد. در مجموع بیضایی به یک مراسم و یک آیین خاص در بازیگری می‌اندیشید که در فیلم‌های چریکه تارا، باشو و مسافران هم بود و از نظر من این نکات سمبلیک مربوط به تئاتر است. این بازیگر و کارگردان در پاسخ به سوال فریدون جیرانی مبنی بر اینکه چگونه با وجود تسلط به کارگردانی توانسته مقابل کارگردان دیگری نقش‌آفرینی کند، گفته است: خیلی کار سختی است در فیلمی به عنوان بازیگر حضور پیدا کنی درحالی‌که خودت هم دانش کارگردانی را داری. مخصوصا اینکه قرار باشد برای یک نفر دیگر بازی کنی زیرا تا سلیقه‌ها با هم هماهنگ شود کمی طول می‌کشد.

آنچه مسلم است بازیگر نمی‌تواند سلیقه شخصی خودش را در فیلمی حتی اگر کارگردان هم باشد اعمال کند و باید تابع محور اصلی فیلم باشد. برای من بعضی وقت‌ها کمی سخت بود زیرا در جاهایی به سلیقه خودم اعمال می‌کردم. یادم می‌آید در یکی از اختلاف نظرها در یک صحنه بهرام بیضایی یک جمله خوب به من گفت که از آن تاریخ به بعد سعی کردم آن را رعایت کنم. او به من گفت «هر وقت خواستی فیلم خودت را بسازی سلیقه‌های خود را آنجا پیاده کن اینجا یک فیلم دیگر است و باید در یک زمینه خاص حرکت کنی». بهرام بیضایی یک ویژگی خوب دارد؛ اینکه او سوال‌های نه زمان حال بلکه آینده را هم می‌داند و در حرفه خود یعنی سینما و تئاتر یک فیلسوف است و به همین دلیل من در فیلم او خیلی مبهم بازی نکردم.