محمود بصیری: تلویزیون دیگر به درد من نمی‌خورد

او دراین باره می‌گوید: من تلویزیون را برای همیشه بوسیدم و گذاشتم کنار. اگر کار خوب هم پیشنهاد شود قبول نمی‌کنم؛ چراکه فکر می‌کنم تلویزیون دیگر به درد من نمی‌خورد. من دیگر تلویزیون بیا نیستم. خیلی‌ها برای پول به تلویزیون می‌روند اما من نه. این بازیگر ۷۵ساله افزود: دلخوری وجود ندارد. تنها چیزی که در زندگی برایم بی‌ارزش است پول است. من هیچ‌وقت برای پول گریه نکردم و کار نکردم، نگرانی و ناراحتی‌ام برای خودم نیست بلکه برای تلویزیون است که از شأن خودش درآمده است. من حتی نقش احمدی‌نژاد را که سال‌ها پیش بابت ایفای آن پول خوبی هم به من می‌دادند، بازی نکردم. پیشنهادهای زیادی داشتم، هم در شبکه نمایش خانگی و هم در سینما و تلویزیون اما قبول نکردم. برای فیلم «پیر پسر» که حامد بهداد و لیلا حاتمی در آن ایفای نقش داشتند هم دعوت شدم ولی وقتی نقشم را خواندم احساس کردم که تکراری است و قبول نکردم چون من کار تکراری دوست ندارم. تلویزیون هم تا زمانی که وضعش روشن نشود دیگر اسمش را نمی‌آورم.

او ادامه داد: هرکاری معرفت می‌خواهد، من عمری با علی حاتمی کار کردم و واقعا لذت بردم. شب عید ۱۴۰۱ به خانه سالمندان رفتیم و خودم را سیاه کردم و با یک دایره زنگی برای سالمندان برنامه‌های شاد اجرا کردم. آنقدر تاثیر داشتم که پیرمرد ۸۰ساله از جایش بلند شد و با من همراه شد. بصیری گفت: من این‌گونه کارها را بیشتر می‌پسندم و لذت می‌برم. دلم می‌خواهد کاری کنم که مردم را خوشحال کنم نه اینکه دیده شوم و برای پول کار کنم. خداراشکر الان هم ۷۵‌سالم است و سرحالم چون سالم زندگی می‌کنم و با دوچرخه همه‌جا می روم. اگر دوچرخه‌ام نباشد مریض می‌شوم. من در ایام کرونا در کلیپ کوتاهی بازی داشتم که با این ویروس شوخی کردم و با سیاه‌بازی یاد زنده‌یاد سعدی افشار عزیز را زنده کردم. این کلیپ ۱۰دقیقه‌ای شب عید اولین سال کرونا برای فضای مجازی تولید شد و خداراشکر خیلی هم استقبال شد حتی شنیدم که در شبکه‌های خارجی هم پخش کردند. من اصولا این‌طور کارها را باارزش‌تر می دانم تا اینکه بخواهم به خاطر پول خودم را خراب کنم و هرکاری را قبول کنم.

او گفت: برای برنامه «جوکر» هم دعوت شدم و جزو مهمان‌های سری اول بودم که باید در مقابل امین حیایی و یوسف صیادی حضور می‌داشتم اما قبول نکردم چون شخصاً این‌گونه برنامه‌ها را نمی‌پسندم. این برنامه از من دعوت کرد. با هم صحبت کردیم و وقتی من قصه را پرسیدم گفتند باید دیگران را بخندانیم و خودت نخندی، هرکس خودش نخندد جایزه مال اوست که من همان‌جا گفتم ببخشید من از این کارها نه خوشم می‌آید و نه بلد هستم چون به نظرم حرکت جالبی نیست.