نشان «خورشید» به استاد عبدالمجید ارفعی اهدا شد
من گرهای از نقش قالی فرهنگ ایرانم
میرجلالالدین کزازی، استاد دانشگاه و شاهنامهپژوه نیز در این مراسم بیان کرد: «ما گرد هم آمدیم تا یکی از فرزندان برومند این سرزمین را گرامی بداریم. مردی که مرد باستان است. داستان باستان را برای ما بازمیگوید. دکتر ارفعی گنج است؛ گنجی گرانمایه و کممانند و نازشخیز.» او ادامه داد: «من مرد چاپلوسی نیستم. هرگز سخنی بر زبان من به پاس خوشایند دیگری نرفته است. میخواهم برای شما روشن بدارم که چرا این مرد مِهین گنج است.» این استاد زبان و ادبیات فارسی اضافه کرد: «پارهای از زبانها خاموش و مرده هستند. این زبانها خاموشند؛ زیرا در روزگار ما کسی آنها را به کار نمیگیرد و گویندهای ندارند. اما در دیدی دیگر این زبانهای خاموش میتوانند زندهترین و تپندهترین زبانها باشند. حتی زندگی و تپندگیشان بیش از زبانهای زنده است. این زبانها شالوده زنده زبانها را میریزند. اگر ما زبان شکرین پارسی را گرامی میداریم و ارج مینهیم، آن زبانهای خاموش را ارج نهادهایم. زبانهای کهن به نیاکان میمانند، زبان پارسی به نواده. هر نواده بهرههایی از نیاکان خود دارد.»
او همچنین گفت: «کسی که در باستان ایران میپژوهد، پژوهشگر راستین اکنون و آینده ایران است. زبان پارسی پیوندهای تنگ و ناگزیر با زبانهای باستانی ایران دارد. دریغ بزرگی است که ما در این سالیان به این زبانها بسیار کم میپردازیم و آماج بیمهری ما شدهاند.» در این مراسم همچنین ژاله آموزگار، اسطورهشناس در سخنانی گفت: «تقریبا من و دکتر ارفعی همنسل هستیم. من به نسل خودمان مینازم. همه ما اینجا درس خواندیم، به خارج از ایران رفتیم و باز خوب درس خواندیم، اما همه به ایران برگشتیم و هر کسی در رشته خودش سعی کرد ایران را بسازد. این نهایت خوشبختی من و همنسلان من است.» او گفت: «آقای ارفعی خیلی بیشتر از ما مشکلات را تحمل کرد. میگویند دکتر ارفعی کار بزرگی کرده است، اما هیچکس بهوضوح نمیداند که او چه کار کرده است؛ چرا که کمتر کسی برای خوانش متن او وقت میگذارد.» این اسطورهشناس بیان کرد: «دکتر ارفعی بسیار زحمت کشیده تا دیگران کار او را مطالعه کنند. اگر آمار بگیریم چه کسانی کتاب دکتر ارفعی را خواندهاند تعداد این افراد زیاد نیست.»
آموزگار افزود: «دکتر ارفعی با کارش به ما میگوید که کوروش چه کرده است. او از سازندگی حرف میزد. کار دکتر ارفعی را بخوانید، چون دیگر دشمن کوروش نمیشوید، بلکه به گذشته ایران میبالید. نکته دیگر درباره دکتر ارفعی آن است که هرگز آنچه را داشته دریغ نکرده است. او شاگرد پرورش داده و این مهم است. استادان ما دیگر جانشین ندارند و دکتر ارفعی یکی از محاسنش شاگردپروری است.» علی بلوکباشی، پژوهشگر و انسانشناس هم در ادامه گفت: «من از انسانی صحبت میکنم که همه عمر در اندیشه شناساندن هویت دیروز سرزمین ایران بود تا به امروز ما هویت ببخشد. من در نیمه نخست دهه ۴۰ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با دکتر ارفعی آشنا شدم. در آن زمان آشنایی ما با درود و بدرود آهنگین کلام ایشان همراه بود که هنوز گوش مرا نوازش میدهد. دکتر ارفعی گامی بزرگ برای آشنایی با تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در سپیدهدم تاریخ تمدن بشری پدید آورد. ایشان عرصه آگاهیهای ما را گسترش داد و ما را با فرهنگ پیشینیانمان آشنا کرد.»
عبدالمجید ارفعی متولد ۱۳۱۸ در بندرعباس، پژوهشگر و متخصص زبانهای باستانی اکدی و ایلامی، ایلامشناس و از آخرین بازماندگان مترجم خط میخی ایلامی در جهان و از مهمترین کتیبهخوانان ایرانی است. برخی از لوحهای گلی تخت جمشید با تلاش وی ترجمه شده و اضافه بر این وی از دانش وسیعی درباره تاریخ و فرهنگ بینالنهرین باستان برخوردار است. عبدالمجید ارفعی نخستین مترجم استوانه کوروش بزرگ از زبان اصلی بابلینو به فارسی است. او در سال ۱۳۹۴ جایزه سرو ایرانی، در زمینه میراث فرهنگی را به عنوان یک عمر کوشش فرهنگی دریافت کرد.